ترجمه اختصاصی؛
در آستانه سفر محمد بنسلمان به واشنگتن، روزنامه نیویورکتایمز از سه محور اصلی مأموریت ولیعهد سعودی پرده برداشته است: سلاح، اتم و اسرائیل. این گزارش میگوید بنسلمان در پی امضای یک توافق دفاعی و امنیتی با آمریکا، دستیابی به جنگندههای پیشرفته F-35 و کسب فناوری هستهای غیرنظامی است؛ اما برخلاف تمایل واشنگتن و بهویژه دونالد ترامپ، در شرایط کنونی عادیسازی روابط با اسرائیل را در دستور کار ندارد. نیویورکتایمز این سفر را، که پس از هفت سال وقفه انجام میشود، نقطه عطفی در بازتعریف روابط راهبردی عربستان و ایالات متحده میداند؛ سفری که میتواند جایگاه ولیعهد را در موازنه قدرت منطقهای و داخلی تثبیت کند، حتی اگر تحقق رؤیای توافق تاریخی با تلآویو همچنان دور از دسترس بماند.
ترجمه اختصاصی؛
دیک چنی، معاون جرج بوش و چهره محوری «جنگ علیه ترور»، در ۸۴سالگی درگذشت. او که در سالهای پایانی عمر به منتقد سرسخت دونالد ترامپ بدل شد، متهم است با گسترش بیسابقه اختیارات کاخ سفید، تضعیف نهادهای اطلاعاتی و نقض قوانین بینالمللی، زمینهساز شکلگیری همان الگوی قدرتطلبی شد که بعدها در ترامپیسم تبلور یافت؛ میراثی که از جنگ عراق و بازداشتگاه گوانتانامو آغاز شد و امروز در سیاست امنیتی و نظارتی آمریکا ادامه دارد.
ترجمه اختصاصی؛
در دهه ۱۹۸۰ آمریکا تنها دو پایگاه دائمی در خاورمیانه داشت، اما امروز این عدد به بیش از ۳۰ مورد و حضور ۴۰ تا ۵۰ هزار نیرو در منطقه رسیده است. این استمرار حضور هیچ توجیهی ندارد.
ترجمه اختصاصی؛
برای نزدیک به سه دهه پس از پایان جنگ سرد، نگرانیها درباره وقوع جنگ هستهای تا حد زیادی فروکش کرده بود. اما این روند با سرد شدن روابط ایالات متحده و روسیه و همچنین ورود دونالد ترامپ به عرصه سیاست متوقف شد. رأیدهندگان آمریکایی نه یکبار، بلکه دو بار رمزهای هستهای را در اختیار او قرار دادند؛ با آنکه او پیشتر تهدید به اعمال «آتش و خشم» علیه یک قدرت هستهای دیگر کرده بود. همچنین گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه ترامپ خواهان افزایش تقریباً دهبرابری زرادخانه هستهای ایالات متحده شده بود، پس از آنکه از یکی از مشاورانش پرسیده بود: «اگر قرار نیست از این سلاحها استفاده کنیم، اصلاً چرا آنها را داریم؟»
ترجمه اختصاصی؛
پرونده جزیره اپستین، مرکز فعالیتهای غیرقانونی و سوءاستفاده جنسی گسترده از کودکان دوباره باز شده است. یکی از جنجالترین اتفاقات دهه اخیر آمریکا، که بسیاری از سیاستمداران و افراد مشهور به اتهام رابطه جنسی با افراد زیر سن قانونی در آن درگیر هستند. اما پررنگترین نقش در این میان مربوط به دونالد ترامپ رییسجمهور آمریکاست. او که سالها با روایتسازی توانسته بود هر حقیقتی را در چشم هوادارانش به سود خود بازتعریف کند، اینبار در برابر پروندهای ایستاده که نه میتواند آن را نادیده بگیرد، نه حذف کند. ماجرای جفری اپستین—سرمایهدار پرنفوذی که به تشکیل شبکهای برای قاچاق جنسی دختران نوجوان و باجگیری از چهرههای سیاسی و اقتصادی متهم بود. عقبنشینی غیرمنتظرهی ترامپ از وعدهی افشای اسامی مشتریان این شبکه، شکافی بیسابقه در اعتماد پایگاه اجتماعیاش ایجاد کرده؛ تا آنجا که حتی وفادارترین طرفداران جنبش «آمریکا را دوباره عظمت ببخشیم» نیز به تردید افتادهاند.
ترجمه اختصاصی؛
ترجمه اختصاصی؛
در تازهترین تحلیل منتشرشده توسط زفی سمیث و بِنوا فوکون در روزنامه والاستریت ژورنال (۱۶ ژوئیه ۲۰۲۵)، جنگ دوازدهروزه میان ایران و اسرائیل نهفقط بهعنوان یک تقابل نظامی، بلکه بهعنوان نقطهعطفی راهبردی در ارزیابی تابآوری سامانههای دفاعی پیشرفته توصیف شده است. نویسندگان با استناد به دادههای مراکز مطالعاتی تلآویو و واشینگتن، استدلال میکنند که ایران با اعمال مدل مرحلهای و انطباقپذیر در تاکتیکهای خود، موفق شده لایههای بههمپیوسته دفاعی اسرائیل را دچار اختلال کند—تجربهای که میتواند سرنوشت پروژههایی چون «گنبد طلایی» آمریکا را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
ترجمه اختصاصی؛
در حالیکه نومحافظهکاران آمریکایی و متحدان اروپایی و اسرائیلی آنها با جدیت از ایده تجزیه ایران حمایت میکنند، شواهد تاریخی، اجتماعی و ژئوپلیتیکی نشان میدهد که این طرح، نهتنها توهمی خطرناک و بیپایه است، بلکه میتواند آتش یک بحران منطقهای و بینالمللی را شعلهور سازد؛ بحرانی که دامن اروپا، متحدان آمریکا و کل نظم امنیتی منطقه را خواهد گرفت. ایران، برخلاف روایتهای ساختگی، کشوری شکننده نیست، بلکه ملتی تاریخی با هویتی ریشهدار و انسجامی ملی است که در برابر فشار خارجی، همواره یکپارچهتر شده است.
ترجمه اختصاصی؛
چین هنوز آماده تبدیل شدن به ابرقدرت بعدی جهان نیست؛ این واقعیتی است که در جریان درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل در ماه ژوئن، بهروشنی آشکار شد.
ترجمه اختصاصی؛
«بنیامین نتانیاهو، دونالد ترامپ را برای دریافت جایزه نوبل صلح نامزد کرد» — تیتر عجیبی که شاید در نگاه اول شبیه طنز به نظر برسد، اما کاملاً واقعی است.