در آستانه سفر محمد بنسلمان به واشنگتن، روزنامه نیویورکتایمز از سه محور اصلی مأموریت ولیعهد سعودی پرده برداشته است: سلاح، اتم و اسرائیل. این گزارش میگوید بنسلمان در پی امضای یک توافق دفاعی و امنیتی با آمریکا، دستیابی به جنگندههای پیشرفته F-35 و کسب فناوری هستهای غیرنظامی است؛ اما برخلاف تمایل واشنگتن و بهویژه دونالد ترامپ، در شرایط کنونی عادیسازی روابط با اسرائیل را در دستور کار ندارد. نیویورکتایمز این سفر را، که پس از هفت سال وقفه انجام میشود، نقطه عطفی در بازتعریف روابط راهبردی عربستان و ایالات متحده میداند؛ سفری که میتواند جایگاه ولیعهد را در موازنه قدرت منطقهای و داخلی تثبیت کند، حتی اگر تحقق رؤیای توافق تاریخی با تلآویو همچنان دور از دسترس بماند.
این گزارش ترجمهای است از مقالهی «Saudi Prince Plans Ambitious U.S. Visit, but Opening Ties With Israel Is Unlikely» که توسط اصلاحات نیوز تهیه شده است و به سفر آتی ولیعهد عربستان به آمریکا میپردازد:
ترامپ با اتکا به موفقیت خود در میانجیگری آتشبس در غزه اعلام کرده است که بهزودی میتواند یک دستاورد بزرگ دیگر در عرصه سیاست خارجی رقم بزند: متقاعد کردن عربستان سعودی برای بهرسمیت شناختن اسرائیل تا پیش از پایان سال جاری. با این حال، بهاحتمال زیاد او با ناامیدی مواجه خواهد شد. ولیعهد عربستان سعودی، که در حال برنامهریزی برای نخستین سفر خود به ایالات متحده پس از گذشت هفت سال است، اولویتهای فوریتری در دستور کار دارد.به گفته تحلیلگران، برای شاهزاده محمد – حاکم واقعی پادشاهی – برقراری روابط با اسرائیل هدفی دوردست است که تحقق آن احتمالاً سالها به طول خواهد انجامید، نه چند ماه.
اولویتهای تازه ولیعهد؛ از پیمان دفاعی تا جنگندههای اف-۳۵
بنا بر گفته یک مقام آمریکایی و فرد دیگری که از جزئیات تدارکات این سفر آگاه است، در دستور کار این سفر رسمی، که طبق گزارشها قرار است در اواسط نوامبر انجام شود، امضای یک پیمان دفاع متقابل میان عربستان سعودی و ایالات متحده قرار دارد. این دو منبع، که به شرط ناشناس ماندن بهدلیل حساسیت مذاکرات سخن گفتهاند، اظهار داشتند که این پیمان مشابه توافق امنیتی اخیر ایالات متحده با قطر خواهد بود. به گفته این مقامات، عربستان سعودی همچنین خواهان دریافت جنگندههای پنهانکار F-35 – پیشرفتهترین جنگندههای آمریکایی – برای تجهیز نیروی هوایی خود است. افزون بر آن، مقامات سعودی مشتاقاند روند مذاکرات درباره توافق احتمالی را پیش ببرند که به این کشور امکان دسترسی به فناوری آمریکایی برای توسعه یک برنامه هستهای غیرنظامی را فراهم میسازد.
دستیابی به یک توافق هستهای و پیمان دفاعی — حتی اگر بهصورت یک معاهده رسمی و مورد تصویب کنگره نباشد، همانطور که ولیعهد پیشتر درخواست کرده بود — برای شاهزاده محمد یک پیروزی محسوب میشود. دولت بایدن در حال مذاکره با او بر سر هر دو موضوع بود، اما تأکید داشت که عربستان سعودی باید در ازای آن، روابط خود را با اسرائیل عادیسازی کند. این گفتوگوها پس از آغاز جنگ در غزه و موج خشم عمومی علیه اسرائیل در سراسر خاورمیانه متوقف شد. با این حال، این مسئله مانع تلاش آقای ترامپ نخواهد شد. او در گفتوگویی با مجله تایم در تاریخ ۱۵ اکتبر اعلام کرد که معتقد است «بسیار به توافقی نزدیک است» که بر اساس آن عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل برقرار کند و پیشبینی کرد که این اتفاق تا پایان سال رخ خواهد داد.

ترامپ همچنین در مصاحبهای با شبکه فاکس بیزنس در ماه اکتبر، با اشاره به جنگ غزه گفت: «آنها نمیتوانستند در جریان جنگ این کار را انجام دهند.» او افزود: «اکنون که آتشبسی شکننده برقرار شده است، این اتفاق خواهد افتاد.»
شرط عربستان: گام واقعی بهسوی تشکیل دولت فلسطینی
با این حال، علی شهابی، تحلیلگر سعودی نزدیک به حلقه رهبری پادشاهی، اظهار داشت که ایجاد روابط رسمی میان دو طرف تا پایان سال «تقریباً غیرممکن» است، «مگر آنکه تغییر معجزهآسایی در اسرائیل رخ دهد.» او افزود که شاهزاده محمد، ۴۰ ساله، عادیسازی روابط را منوط به انجام «گامی بزرگ و غیرقابل بازگشت از سوی اسرائیل بهسوی تشکیل دولت فلسطین» میداند. شهابی تأکید کرد که توافق میان عربستان سعودی و اسرائیل تنها اهرم جدی باقیمانده در اختیار یک کشور عربی است که میتواند به نفع فلسطینیان مورد استفاده قرار گیرد. به گفته او، «پادشاهی میخواهد از این کارت برای حل نهایی مسئله و دستیابی به ثبات دیرپای منطقهای استفاده کند.» با این حال، تحقق چنین هدفی در فضای کنونی بسیار بعید است؛ چرا که نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، و سیاستمداران راستگرای افراطی در ائتلاف او آشکارا اعلام کردهاند که از تشکیل دولت فلسطین حمایت نخواهند کرد.
بسیاری از اسرائیلیها نیز که از حمله حماس آسیب دیدهاند، همین دیدگاه را دارند. برای آنان، برقراری رابطه با عربستان سعودی به اندازه جلوگیری از تشکیل دولت فلسطین اهمیت ندارد.
بدر السیف، دانشیار تاریخ در دانشگاه کویت، گفت زمانی که آقای ترامپ درباره تغییر قریبالوقوع در روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل صحبت میکند، او را به یاد مربی انگیزشیای میاندازد که تلاش میکند با تکرار آرزوهایش، آنها را به واقعیت بدل کند. او افزود: «تنها با پرداختن به ریشههای اصلی مناقشه اسرائیل و فلسطین میتوان به چنین نتیجهای دست یافت.»
بخشی از این مسئله به دیدگاههای شهروندان سعودی بازمیگردد. بر اساس نظرسنجیای که در اواخر سال ۲۰۲۳ انجام شد، اکثریت قاطع مردم عربستان با برقراری روابط با اسرائیل مخالفت کردند. هرچند پادشاهی تحت رهبری شاهزاده محمد ماهیتی اقتدارگراتر یافته است، تحلیلگران میگویند او همچنان ناگزیر است در تصمیمگیریهایش نظر افکار عمومی را در نظر بگیرد.

بازگشت ولیعهد به صحنه بینالمللی
برای شاهزاده محمد، سفر رسمی به ایالات متحده رویدادی سرنوشتساز بهشمار میآید. او آخرین بار در سال ۲۰۱۸ به آمریکا سفر کرد؛ سفری پرزرقوبرق و سههفتهای که طی آن نهتنها با آقای ترامپ بلکه با چهرههای بزرگ دنیای تجارت و رسانه آمریکا نیز دیدار داشت. او در آن سفر پیامی درباره تنوعبخشی اقتصادی پادشاهی نفتخیز عربستان و تحول اجتماعی آن، از جمله گسترش حقوق زنان، ارائه کرد. اما چند ماه بعد، مأموران سعودی جمال خاشقجی، ستوننویس روزنامه واشنگتن پست و نویسنده تبعیدی سعودی را در کنسولگری پادشاهی در استانبول به قتل رساندند و جسد او را تکهتکه کردند.
پس از آن، شاهزاده محمد با موجی از محکومیت بینالمللی مواجه شد. سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به این نتیجه رسید که ولیعهد دستور قتل خاشقجی را صادر کرده است. بسیاری از رهبران جهان و چهرههای برجسته اقتصادی که پیشتر از او استقبال کرده بودند، اکنون از وی فاصله گرفتند. شاهزاده محمد هرگونه نقش مستقیم در این قتل را انکار کرد، اما درعینحال مسئولیت نمادین آن را به عنوان حاکم واقعی کشور پذیرفت.
با این حال، محکومیت جهانی ولیعهد چندان دوام نیاورد و تنها چند ماه بعد، مدیران ارشد بانکهای آمریکایی به تدریج به پادشاهی بازگشتند. در سال ۲۰۲۲، جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، برای دیدار با ولیعهد به عربستان سعودی سفر کرد و در صحنهای نمادین، با او مشتبهمشت شد.

تا به امروز، شاهزاده محمد هنوز به ایالات متحده بازنگشته است. حامیان او میگویند سفر برنامهریزیشدهاش به آمریکا نقطه پایانی بر فصلی پرتنش خواهد بود. به گفته آنان، او اکنون به چهرهای سنگینوزن در عرصه سیاست جهانی تبدیل شده است که نادیدهگرفتنش غیرممکن است.
در ماه مه، دونالد ترامپ عربستان سعودی را بهعنوان مقصد نخستین سفر مهم خارجی خود در دوره دوم ریاستجمهوریاش انتخاب کرد. او در این سفر از تلاشهای ولیعهد برای دگرگونسازی پادشاهی تمجید کرد و در جمعی از مقامات و بازرگانان سعودی اعلام کرد که «ابرقدرت جهان دیگر به شما درس زندگی نخواهد داد.»
نشست سالانه سرمایهگذاری ولیعهد که این هفته در ریاض، پایتخت عربستان، برگزار شد، با حضور هزاران بانکدار، مقام رسمی، مدیرعامل و کارآفرین همراه بود و تصویری روشن از اولویتهای او ارائه داد. در این مجمع، حدود دوازده نشست تخصصی درباره هوش مصنوعی برگزار شد و گروهی از مقامات سعودی درباره پروژههای کلان شاهزاده محمد و راهبرد جدید او برای صندوق سرمایهگذاری عمومی عظیم پادشاهی سخن گفتند.
با این حال، تقریباً هیچ اشارهای به موضوع سرمایهگذاری یا بازسازی غزه — تلاشی که ترامپ امیدوار است عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس رهبری آن را بر عهده بگیرند — صورت نگرفت. تنها اظهارنظری که در این نشست درباره عادیسازی روابط با اسرائیل مطرح شد، از سوی دینا پاول، معاون پیشین مشاور امنیت ملی در دولت ترامپ، بود. او از توافقنامههای ابراهیم تمجید کرد.
دونالد ترامپ طی سالهای گذشته بارها تمایل خود را برای پیوستن عربستان سعودی به آن توافقنامهها ابراز کرده است. با این حال، به گفته یاسمین فاروق، مدیر پروژه خلیج فارس و شبهجزیره عربی در گروه بینالمللی بحران، عربستان سعودی «بارها و بارها بهصراحت اعلام کرده است که برای تحقق چنین توافقی، تشکیل دولت فلسطین باید بخشی از آن باشد.»
خانم فاروق افزود این بدان معنا نیست که عادیسازی روابط برای عربستان سعودی بهطور کامل منتفی است. او تأکید کرد: تا زمانی که دولتهای حاشیه خلیج فارس بتوانند از طریق ایجاد روابط با اسرائیل رضایت و نفوذ سیاسی در واشنگتن بهدست آورند، «موضوع عادیسازی همواره روی میز باقی خواهد ماند.»
