پیشنهاد کنسرسیوم برای غنیسازی اورانیوم، مزایایی دارد که میتواند باعث استقبال تمامی طرفین مذاکره شود. ایده همکاری بر پایه منافع مشترک هنوز زنده است.
این گزارش ترجمهای است از مقالهی «What If Iranians, Americans and Arabs Made Uranium Together» که توسط اصلاحات نیوز تهیه شده است و به پیشنهاد ایجاد کنسرسیومی درباره غنیسازی اورانیوم با همکاری ایران و سایر کشورها میپردازد:
دونالد ترامپ در جریان سفرش به خاورمیانه بارها تأکید کرد که اگر بتواند با ایران به توافق برسد، «بسیار خوشحال» خواهد شد. از سوی دیگر، ایران هم به چنین توافقی نیاز دارد تا از خطر حمله نظامی اسرائیل و بازگشت تحریمهای سنگین شورای امنیت دور بماند. گزارشهایی که از تهران منتشر شده، نشان میدهد ممکن است ایران به سمت طرحی غیرمعمول، اما قابلتأمل سوق داده شده باشد: همکاری با دشمنان برای توسعه برنامه هستهای به جای مقابله با آنان.
در قالب این ایده جدید، پیشنهاد شکلگیری کنسرسیومی مشترک با حضور ایران، عربستان، امارات و حتی شرکتهای خصوصی آمریکایی مطرح شده است؛ کنسرسیومی که اورانیوم را برای مصارف صلحآمیز غنیسازی میکند. با همکاری طرفهای مختلف، راستیآزمایی فعالیتهای هستهای نیز آسانتر خواهد شد.
مدلی شبیه جامعه زغالسنگ و فولاد اروپا
در نگاه اول، این طرح عجیب بهنظر میرسد. چگونه دشمنانی که بارها تا آستانه جنگ پیش رفتهاند، میتوانند بر سر مادهای که عامل تنش بوده به تفاهم برسند؟ اما نگاهی دقیقتر نشان میدهد که شاید همین راهکار جسورانه، گره مذاکرات را باز کند. این پیشنهاد یادآور جامعه زغالسنگ و فولاد اروپا در سال ۱۹۵۱ است؛ جایی که فرانسه و آلمان – که سه جنگ خونین را پشت سر گذاشته بودند – تصمیم گرفتند بر منابع حیاتی جنگ مدیریت مشترک داشته باشند. همین ایده در نهایت به تولد اتحادیه اروپا انجامید.
امروز اورانیوم و پلوتونیوم همان جایگاهی را دارند که آن زمان فولاد و زغالسنگ داشتند؛ البته بهمراتب خطرناکتر. هیچکس انتظار ندارد خاورمیانه تبدیل به اتحادیه اروپا شود، اما ایده همکاری بر پایه منافع مشترک هنوز زنده است.
منافع همه طرفها
پیشنهاد کنسرسیوم از ویژگیهایی برخوردار است که میتواند موانع فعلی را کنار بزند. برخلاف برجام که مدتدار بود و تا سال ۲۰۳۰ اعتبار داشت، این همکاری میتواند بدون محدودیت زمانی ادامه یابد. ایران همچنان میتواند به غنیسازی ادامه دهد، اما با نظارت و مشارکت شرکای بینالمللی که تضمین میکنند سطح غنیسازی پایین و صرفاً برای اهداف صلحآمیز است.
برای عربستان و امارات نیز این طرح جذاب است. آنها به دنبال حضور در بازار انرژی هستهای هستند و این همکاری میتواند نیازشان به اورانیوم را پاسخ دهد، بدون اینکه مجبور به غنیسازی مستقل شوند؛ اقدامی که در صورت تهدید میتواند به ساخت سلاح هستهای منجر شود و اشاعه هستهای را تشدید کند؛
و ترامپ؟
او هم بهدنبال اثبات توانایی خود در دستیابی به یک توافق بهتر از برجام است؛ توافقی که بتواند هم صلحآمیز باشد و هم سودآور. مشارکت شرکتهای آمریکایی در این کنسرسیوم، توجیه اقتصادی این طرح برای ترامپ خواهد بود؛ او میتواند آن را بهعنوان موفقیتی در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد معرفی کند – حتی نزد کمیته نوبل.
هرچند ممکن است این طرح بلندپروازانه به نظر برسد، اما در مقابل واقعیت تلخ خاورمیانهای پر از تنش و تسلیحات، تکرار تجربه اروپا – حتی به شکلی محدود – میتواند راه را به سمت صلحی پایدار باز کند. ترامپ میتواند آماده استفاده از قدرت نظامی باشد، اما پیش از آن باید این پیشنهاد را با دقت بررسی کند.