یک پیشکسوت و استاد ارتباطات با بیان اینکه صداوسیما برای رؤسای خود برنامه پخش میکند و نه برای مردم، گفت: از صداوسیمایی برخوردار هستیم که صرفا با یک تفکر خاص اداره میشود، در بسیاری از موارد منافع ملی و کشور را نادیده میگیرد و چون خالی از متخصص شده است، طبیعتا بروز اشتباه که در بخش فنی و محتوایی رخ میدهد، به هیچ عنوان قابل مهار نیست و باز هم رخ میدهد.
علیرضا دوانلو در گفتوگو با خبرنگار ما با اشاره به عملکرد اخیر صداوسیما و ایجاد تلویزیونهای خصوصی بیان کرد: اگر تلویزیونهای خصوصی توسعه بیشتری داشتند و با توجه به مخاطب و برنامههای مخاطبمحور، مورد پسند عموم و منطبق بر فرهنگ عامه، برنامه تولید میکردند، قطعا امروز از دو عارضه نامطلوب در جامعه بیبهره بودیم؛ یکی از این عوارض، صداوسیمایی است که برای رؤسای خود برنامه پخش میکند و نه برای مردم و دوم فضای مجازی افسارگسیختهای نداشتیم و با قاعده و استانداردهای لازم اداره میشد. در گذشته، افکار مختلفی در برنامههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی صداوسیما طرح بحث داشتند و در مقابل، مردم هم آنها را نقد میکردند و این تضارب به افزایش مشارکت اجتماعی منجر میشد. اما در حال حاضر صداوسیمایی داریم که صرفا با یک تفکر خاص اداره میشود، در بسیاری از موارد منافع ملی و کشور را نادیده میگیرد و، چون خالی از متخصص شده است، طبیعتا بروز اشتباه که در بخش فنی و محتوایی رخ میدهد، به هیچ عنوان قابل مهار نیست و باز هم رخ خواهد داد.
به مسکنهای موقتی نمیتوان اعتماد کرد
وی در واکنش به صحبتهای پیمان جبلی، رئیس صداوسیما که گفته بود «اقدامات فوری را ترتیب دادیم تا فرآیند چندلایه نظارتی را تقویت کنیم و احتمال رسیدن محتوای خلاف ضوابط صداوسیما به روی آنتن، به صفر برسد» عنوان کرد: مشکلی در این کشور وجود ندارد که برای آن، از این دست صحبتها بیان نشود، بهعنوان مثال معدنی فرو میریزد و یا انفجاری در آن رخ میدهد، تعدادی از هموطنانمان در آن حادثه جان خود را از دست میدهند، به وفور شنیدهایم که گفته شده باید فکری کنیم تا دیگر شاهد چنین حوادثی نباشیم، اما این حوادث نهتنها در سالهای اخیر بلکه حتی در هفتههای اخیر هم بارها تکرار شدهاند. اتفاقی مانند حادثه برای معدن، جزو موارد ملموس است ولی مسائل مربوط به افکار عمومی، روابط عمومیها، رسانهها، مسائل فرهنگی و... ناملموستر هستند. نمیتوان به این حرفها، که مسکن موقتی هستند، اعتماد کرد، چرا که ساختارها، نقشها، اهداف در جهت اصلاح نیست و در رسانه ملی، باز هم تعمدا یا سهوا مشکلاتی از این دست پیش میآید و در این خصوص باید در ساختار و اساس کار تجدید نظر اساسی صورت گیرد. اینکه همه تصیمات در همه شبکهها، توسط یک شخص، یک عده و با تفکر خاص گرفته میشود، صحیح نیست.
«تفاوت» در صداوسیما تنها در شماره وعنوان شبکهها است
دوانلو ادامه داد: در صداوسیما تفاوت تنها در شماره و عنوان شبکهها است، اما در عمل همه شبکهها یک فعالیت واحد را انجام میدهند؛ مانند اینکه ما تنها یک شبکه در صداوسیما داریم که در این صورت قطعا خیلی از خواستهای ملی، نظام و مردم را محدود میکند و کار به جایی میرسد که سطح برنامهها سخیف میشود و کیفیت تا سطح مسائل روزمره، سیر نزولی پیدا میکند. گاهی خبر اول اصلیترین بخش سیما، درخصوص مرغ و گوشت و مسائلی است که مشکل معتنابه مردم است، به جای اینکه مسائل اساسیترمردم حل و به مسائل متفرقه پرداخته شود، که به نظرم آدرس غلط دادن است. اینگونه سیاستگذاریها، همیشه منجر به مشکل میشود.
رها کردن رسانه اصلی و ملی توسط مردم، خسارت سنگینی برای کشور است
این پیشکسوت و استاد ارتباطات با بیان اینکه این یک خسارت سنگین برای کشور است که مردم رسانه اصلی و ملی را رها کنند، امیدی به آن نداشته باشند و به سراغ سایر رسانهها بروند، خاطرنشان کرد: به نظر میرسد در حال حاضر اعتماد به برخی رسانههای خارجی به مراتب از صداوسیما بیشتر است. تلویزیونهای خصوصی نیز به عنوان یک رسانه در کشور باید به رسمیت شناخته شوند، مجوز قانونی داشته باشند، سرمایهگذار و عوامل اصلی آن کاملا مشخص باشند، مردم پشت پرده آن را بدانند و بتوانند به خواستههای خود دست پیدا کنند، که اگر این تلویزیونها خصوصی باشند، به طور قطع مردم به آنچه میخواهند دست پیدا میکنند.
صداوسیما یک بنگاه اقتصادی است
وی با اشاره به اینکه تلویزیونی که متکی به لابیهای مجلس و دولت باشد تا بودجهای را در اختیار بگیرد و بدون هیچ نظارتی به فعالیت بپردازد، انحراف بزرگی دارد، عنوان کرد: صداوسیمایی که حتی در حین پخش برنامههای فرهنگی خود نیز، آگهی تبلیغاتی به پیشانی مردم میچسباند، به دنبال مسائل مالی و در واقع یک بنگاه اقتصادی است و اگر قرار است، تلویزیونهای خصوصی توسعه بیشتری پیدا کنند، علاوه بر فضای مجازی که در اختیار مردم قرار دارد، این تلویزیونهای رسمی نیز باید در اختیار مردم باشد، همانند دیگر کشورهای دنیا، هزینه اشتراک آن را بپردازند، تا بتوانند از آن بهرهمند شوند. به عنوان مثال، اگر کسی اقدام به ایجاد یک تلویزیون اختصاصی در زمینه مسائل محیط زیست و تغییرات اقلیمی کند، به طور قطع، مخاطبان خاص خود را دارد و الزامی برای داشتن مخاطبان عمومی نیز وجود ندارد.
دوانلو تصریح کرد: از سردبیر روزنامه «Independent» پرسیدم «چرا روزنامه شما از صفحات ورزشی و حوادث برخوردار نیست؟ این صفحات در ایران خوانندگان بسیاری دارد»، با لایهبندی که از مخاطبان روزنامه خود داشت، گفت «ما به دنبال آن مخاطبان نیستیم». اتفاقا این روزنامه بسیار ضدآمریکایی و با اینکه روزنامه انگلیسی است، اغلب اوقات نیز تیتر یک آن، ضدآمریکایی است. با این شرایط، روزنامهای در قلب یک کشور که بیشترین همراهیهایی را در طول تاریخ با آمریکا داشته و دارد، ضدآمریکایی کار میکند. ما نیز باید این فرصت را در کشور ایجاد کنیم. این الزام نیز وجود ندارد که همه مخاطبان عام خود را در یک رسانه بگنجانیم. اگر بخواهیم از تلویزیونهای خصوصی بهره ببریم، خود آن تلویزیونها به طور تخصصی و به طورعمومی تصمیم میگیرند که مخاطبانشان چه لایههایی هستند و با آنها ارتباط میگیرند و از آن زاویه باعث توسعه در کشور میشوند.
این پیشکسوت و استاد ارتباطات درباره رقابت تلویزیونهای خصوصی با صداوسیما و سازوکارهای فعلی رسانههای کشور متذکر شد: در اینجا بحث منافع یک رسانه نیست، بحث مصالح نظام، انقلاب، مردم و منافع ملی است و قطعا اگر بتوانند مرجعیت رسانهای پیدا کنند، آزادتر باشند، بخش زیادی از مخاطبان را جذب میکنند. به عنوان مثال اگر یکی از این تلویزیونها در زمینه هنر متمرکز شود، میتواند جامعه بزرگی، از رشتههای هنرهای نمایشی تا سینما، موسیقی، عکاسی و... را پوشش دهد، اما متاسفانه این خلأ در کشور به چشم میخورد؛ یا اگر از رسانهای برخوردار باشیم که صرفا بر روی ارتباطات، رسانه، روابط عمومی و حوزه افکار عمومی کار کند، حوزه خبرنگاری رشد قابل توجهی پیدا میکند. در حالیکه خبرنگاران کشورهای دیگر با رؤسای جمهور ما مصاحبه میکنند، یک خبرنگار سرشناس از ایران در دنیا نداریم که با رؤسای جمهور دیگر کشورها به گفتوگو بپردازد و این مسئله در فضای مطبوعاتی کشور یک اشکال بزرگ است که ابزار آن را فراهم نمیکنیم و در این مورد تلویزیونهای خصوصی به راحتی میتوانند ابزار آن را چه در قالب مخاطبان خاص و تخصصی و چه در قالب مخاطبان عام فراهم کنند.