گاز ۱۴۰۳/۰۷/۱۴

تاثیر حمله ایران به میادین گازی اسرائیل بر صادرات این کشور

پس از پاسخ موشکی ایران، برخی‌ها در رژیم صهیونیستی گزینه حمله به مکان‌های نفتی و انرژی ایران را مطرح می‌کنند که این امر می‌تواند پاسخ متقابل ایران و هدف قرار دادن میادین گازی را دربر داشته باشد.

تاثیر حمله ایران به میادین گازی اسرائیل بر صادرات این کشور

به گزارش اصلاحات نیوز به نقل از انرژی پرس، در ماه‌های اخیر روابط ایران و رژیم صهیونیستی با تنش‌های زیادی مواجه شده و حتی پس از پاسخ موشکی اخیر ایران به اهداف نظامی این رژیم، اکنون برخی ادعاها از سوی صهیونیست‌ها مبنی بر احتمال هدف‌گیری زیرساخت‌های انرژی ایران مطرح شده است. اما باید توجه داشت که در صورت تشدید درگیری‌ها، میادین گازی این رژیم در تیررس موشک‌های ایران خواهد بود که پیامدهای اقتصادی بالقوه قابل توجهی هم برای اسرائیل و هم برای بازار جهانی انرژی به همراه دارد. از همین روی، لازم است به این پرسش محوری پاسخ داده شود که چگونه این حمله می‌تواند بر جنبه‌های مختلف اقتصاد جهانی، امنیت انرژی و سیاست منطقه‌ای تأثیر بگذارد.

اهمیت استراتژیک زیرساخت‌های گازی رژیم

به گزارش تارنمای news. az؛ میادین گازی فراساحلی اسرائیل جنبه حیاتی برای اقتصاد آن دارد. منابع موجود در تامار، لویاتان، کاریش و دالیت، نه تنها حدود ۷۰ درصد برق مورد نیاز کشور را تامین می‌کنند، بلکه منابع اصلی درآمد حاصل از صادرات این رژیم نیز هستند. در سال‌های اخیر، اسرائیل به یک بازیگر در بازار انرژی مدیترانه شرقی تبدیل شده است و گاز طبیعی را به کشورهایی مانند اردن، مصر و به طور غیرمستقیم از طریق مصر به ترکیه و اتحادیه اروپا صادر می‌کند.

در حال حاضر، توقف فعالیت در دو میدان اصلی – تامار و لویاتان – به دلیل حمله موشکی بر ثبات سیستم انرژی اسرائیل تأثیر گذاشته است. سکوی تامار که تنها در ۲۴ کیلومتری اشکلون قرار دارد، ممکن است مورد اصابت یکی از این موشک‌ها قرار گرفته باشد. لویاتان، دورتر از ساحل، نیز به عنوان یک اقدام احتیاطی تعطیل شده است. با تشدید درگیری وعدم وجود جدول زمانی مشخص برای بازگرداندن عملیات، اسرائیل با تهدیدی جدی برای امنیت انرژی خود مواجه است.

تأثیر بر بخش انرژی داخلی اسرائیل

در دو دهه گذشته، اقتصاد اسرائیل به شدت به گاز طبیعی متکی شده است. در حالی که گاز در اوایل دهه ۲۰۰۰ نقش ناچیزی در تراز انرژی رژیم داشت، اما امروزه حدود ۷۰ درصد از تولید برق را تامین می‌کند. با توجه به گستردگی حمله و احتمال اختلالات طولانی مدت، اسرائیل ممکن است با کمبود انرژی مواجه شود. منابع انرژی جایگزین مانند انرژی خورشیدی و بادی بعید است که منابع انرژی پایدار را در دراز مدت حفظ کنند.

علاوه بر این، کاهش یا توقف تولید گاز به ناچار منجر به افزایش قیمت‌های داخلی می‌شود که بر بخش‌های صنعتی و خانگی تأثیر منفی می‌گذارد. برای تثبیت وضعیت، دولت اسرائیل ممکن است مجبور شود به منابع انرژی ذخیره یا افزایش واردات هیدروکربن از کشورهای دیگر روی آورد.

صادرات و تاثیر منطقه‌ای

اسرائیل مدت‌هاست که خود را به عنوان یک صادرکننده گاز طبیعی در منطقه مطرح کرده و در این راستا و از ژانویه ۲۰۱۷، گاز میدان تامار به اردن و از سال ۲۰۲۰ گاز لویاتان به مصر صادر شده است. این صادرات برای تامین انرژی اردن و مصر حیاتی است و قاهره مقداری از آن را به صورت گاز طبیعی مایع (LNG) مجدداً به ترکیه و اتحادیه اروپا صادر می‌کند.

مصر واردات گاز را برای مقابله با بحران کنونی ناشی از کاهش تولید آن تشدید کرده، زیرا بخش برق آن بیش از ۶۰ درصد به گاز وابسته است. اخیراً، قاهره برای پاسخگویی به تقاضا در سه ماهه آخر سال ۲۰۲۴، به عقد قرارداد برای واردات محموله‌های گاز مایع روی آورده و این نخستین بار از سال ۲۰۱۸ است که برای آمادگی کافی در پاییز و زمستان درخواست محموله‌های وارداتی کرده است. واردات گاز مصر در ژوئن گذشته به دلیل نقص فنی ناگهانی در یک میدان گازی اسرائیل باعث افزایش ساعات قطع برق در مصر در برخی از روزهای ماه شد.

تعلیق عملیات تامار و لویاتان ثبات این صادرات را تهدید می‌کند. اگر این توقف برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، می‌تواند عرضه انرژی در اردن و مصر را مختل و آسیب جدی به اقتصاد داخلی رژیم وارد کند. به ویژه، مصر آسیب‌پذیر است، زیرا برای انجام تعهدات بین‌المللی LNG خود به صادرات گاز متکی است.

ناتوانی اسرائیل در حفظ عرضه منظم گاز به مصر می‌تواند برنامه‌های صادرات LNG مصر را تضعیف کند که این امر نیز می‌تواند امنیت انرژی ترکیه و اتحادیه اروپا را تحت تأثیر قرار دهد. این اختلال همچنین می‌تواند منجر به افزایش قیمت گاز در اروپا شود که در حال حاضر با کاهش عرضه گاز روسیه دست و پنجه نرم می‌کند.

همچنین، انتقال گاز دریایی از طریق تنگه هرمز که مسیری حیاتی برای صادرات نفت و گاز از خلیج فارس به بازارهای جهانی است، نیز در معرض آسیب‌پذیری قرار دارد.

اگر نبرد کنونی ایران و رژیم صهونیستی به زیرساخت‌های انرژی گسترش یابد، خطرات نیز افزایش می‌یابد که به طور بالقوه منجر به اختلالات بیشتر در امنیت جهانی نفت و گاز خواهد شد. برای مثال، محاصره تنگه هرمز، فشار زیادی بر قیمت‌های جهانی نفت و گاز وارد می‌کند و جرقه افزایش قیمت‌ها را می‌زند که در نهایت، روندهای تورمی را تشدید و خطرات بیشتری را برای اقتصاد جهانی ایجاد می‌کند.

پیامدهای سیاسی و ژئوپلیتیکی

گسترش تنش‌ها از سوی اسرائیل نه تنها درگیری نظامی را تشدید خواهد کرد، بلکه بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی در منطقه را نیز تشدید می‌کند. تهدید حمله به سایت‌های ایران، مانند زیرساخت‌های هسته‌ای و نفتی، می‌تواند منجر به تشدید تنش گسترده‌تر شود و نه تنها خاورمیانه، بلکه جامعه بین‌المللی را به طور کلی تحت تأثیر قرار دهد.

خطر تشدید بیشتر درگیری می‌تواند بر منافع استراتژیک بازیگران کلیدی جهانی از جمله ایالات متحده، اتحادیه اروپا، چین و روسیه تأثیر بگذارد. هر کدام منافع اقتصادی دارند که مستقیماً با ثبات انرژی منطقه مرتبط است. در شرایط تورم جهانی و بحران‌های انرژی، تشدید بیشتر تنش‌ها می‌تواند تلاش‌ها برای ثبات اقتصاد جهانی را تضعیف کند.

چشم‌انداز و سناریوهای احتمالی

اگر میادین گازی تامار و لویاتان تا ۷ اکتبر ۲۰۲۴ به بهره برداری نرسند، اسرائیل ممکن است با عواقب شدید انرژی و اقتصادی مواجه شود. در کوتاه مدت، اسرائیل می‌تواند با استفاده از ذخایر یا راه حل‌های موقتی مانند واردات هیدروکربن در برابر اختلالات موجود مقاومت کند، اما تعطیلی طولانی مدت منجر به کمبود برق و افزایش شدید قیمت‌ها خواهد شد.

در صورت تشدید بیشتر درگیری، اگر رژیم اسرائیل اقدام به حمله نظامی به سایت‌های استراتژیک ایران کند، این امر بدون تردید خطرات جدیدی را برای سیستم انرژی جهانی ایجاد می‌کند، به ویژه اگر ایران با محدود کردن صادرات نفت و گاز از طریق تنگه هرمز یا حمله به منابع انرژی کلیدی در منطقه مقابله به مثل کند.

در واقع، درگیری گسترده‌تر بین اسرائیل و محور مقاومت می‌تواند پروژه‌های گازی برنامه‌ریزی‌شده و موجود اسرائیل را با مصر و اردن پیچیده کند. چنین سناریویی همکاری انرژی در چارچوب مدیترانه شرقی را نیز بسیار سخت‌تر خواهد کرد. هدف از این همکاری امکان توسعه‌های گازی جدید، ایجاد یک هاب منطقه‌ای بزرگ و ایجاد اعتماد در منطقه است. اما محدودیت‌های پایدارتر بر قابلیت‌های صادراتی مدیترانه شرقی، به‌ویژه برای کشورهای اتحادیه اروپا مانند ایتالیا که در استراتژی خود برای دور شدن از واردات گاز روسیه به منابع منطقه متکی هستند و شرکت‌هایشان در زیرساخت‌های تولید و صادرات سرمایه‌گذاری می‌کنند، یک عقب‌گرد خواهد بود.

در نتیجه، پاسخ احتمالی ایران به زیرساخت‌های گازی می‌تواند سیستم انرژی رژیم صهیونیستی را مختل کند. تعلیق میدان‌های گازی کلیدی اسرائیل می‌تواند به پیامدهای منفی برای امنیت انرژی داخلی، صادرات گاز و زنجیره‌های تامین LNG  منجر شود. در بحبوحه بی‌ثباتی ژئوپلیتیک جهانی و بحران‌های تورمی، تشدید بیشتر درگیری‌ها می‌تواند خطرات جدی را برای اقتصاد جهانی ایجاد و به طور بالقوه موج جدیدی از بحران‌های انرژی را موجب شود.

ما را در
گوگل نیوز دنبال کنید