یک نماینده پیشین مجلس گفت: تنشهای سیاسی داخلی تأثیر چندانی بر تصمیمگیریهای کلان ندارند. این درگیریهای لفظی و جناحی نه دغدغه واقعی مردم است و بر سیاستهای کشورهای خارجی تاثیری ندارد.
بهرام پارسایی در گفتوگو با خبرنگار ما، در پاسخ به سوالی درباره حملات گروههای خاص به رئیس جمهور، وزیر خارجه و... بیان کرد: اینکه چه کسی به دیگری تهمت بزند یا فضای رسانهای علیه کسی شکل بگیرد، دیگر مسئله اصلی جامعه نیست. مشکلات جامعه فراتر از این بحثهاست. بهگمان من، این مباحث برای مردم اهمیت چندانی ندارند. نه اینکه برای همه بیاهمیت باشد، اما اکثریت جامعه دیگر توجهی به این اتهامزنیها و جنجالآفرینیها نمیکنند. مردم امروز درگیر مسائل اساسیتری، چون حقوق شهروندی، معیشت روزمره و حق انتخاب سرنوشت خود هستند. دغدغهها تغییر کرده و نگاه مردم به اولویتهای واقعیتر، معطوف شده است.
وی بیان این که «این مسئله ناشی از یک ضعف ساختاری در درون نظام است» ادامه داد: چنین اقدامات و اظهاراتی، یا مستقیماً توسط برخی افراد انجام میشود که به این امکان دسترسی دارند، یا دستکم با هماهنگی و تأیید ضمنی از سوی ساختارهای قدرت صورت میگیرد. در هر دو صورت، این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که گروههایی به این افراد میدان میدهند و فضای لازم را برای چنین عملکردهایی فراهم میکنند.
مدارا نکردن با جامعه تاثیر مخربتری دارد
پارسایی عنوان کرد: آنچه اثر واقعی و عمیقتری دارد، نه نزاعهای درونساختاری میان گروههایی است که حتی بر سر چهرهای مانند دکتر پزشکیان، که مورد تأیید شورای نگهبان و رهبری قرار گرفته، بهیکباره میتازند، بلکه مسئله اصلی، نبود مدارا با جامعه، مردم و منتقدان است که تأثیری بهمراتب بیشتر و مخربتر از اختلافات جناحی دارد. واقعیت آن است که نارضایتی عمومی نه از دعواهای سیاسی در رأس، بلکه از سوءمدیریت و بیتوجهی به مطالبات واقعی مردم ریشه میگیرد. مسائلی نظیر قطع مکرر برق، کمبود آب، بحران محیط زیست و نقض حقوق شهروندی، از عوامل اصلی ایجاد شکاف عمیق میان مردم و حاکمیت است. همین عوامل هستند که باعث فاصله گرفتن تدریجی مردم شده است.
وی با طرح این پرسش که «سؤال اساسی اینجاست که چرا به دیگران، بهویژه منتقدان، چنین میدانی داده نمیشود؟» خاطرنشان کرد: چرا در حالی که برخی افراد بهراحتی میتوانند اتهامزنی کنند، منتقدان با محدودیت و برخورد مواجه میشوند؟ این نشان میدهد که این افراد از نوعی حمایت بهرهمند هستند که امکان طرح اتهامات یا مواضع تند را برایشان فراهم میسازد، در حالیکه همین امکان برای دیگران سلب شده است. من اظهارات این افراد را افراطی میدانم، چرا که همواره علیه هر رئیسجمهوری که مسئولیت گرفته است، سخن گفتهاند و بهنظر میرسد این رویکردی برنامهریزیشده باشد، اما در عین حال، عملکرد دکتر پزشکیان را نیز بهگونهای نمیبینم که بخواهم دفاع خاصی از ایشان داشته باشم.
وی با بیان اینکه در هر صورت، گروهی هستند که وقتی رئیسجمهوری مطابق میل آنها عمل نمیکند یا سهم مورد نظرشان را دریافت نمیکنند، شروع به تخریب میکنند، خاطرنشان کرد: حتی درباره دکتر پزشکیان که بر وفاق تأکید کرد و به گروههای سیاسی رقیب هم سهم قابل توجهی داد، باز هم چنین فضاسازیهایی را شاهد هستیم. این گروه نگاه تمامیتخواهانه دارند و چنین رفتارهایی را در هر شرایطی تکرار میکنند.
باید با مردم تعامل صادقانه صورت گیرد
پارسایی با تاکید بر اینکه اینگونه تنشهای سیاسی داخلی تأثیر چندانی بر تصمیمگیریهای کلان ندارند، ابراز کرد: این درگیریهای لفظی و جناحی نه دغدغه واقعی مردم است و نه بر سیاستهای کشورهای خارجی، بهویژه آنهایی که دست به اقداماتی، چون حمله میزنند، تأثیر محسوسی دارد.
این نماینده اسبق مجلس درباره اهمیت انسجام ملی در شرایط فعلی و اقدامات مخرب وحدت ملی اظهار کرد: اگر واقعاً دغدغهای در برابر تهدیدهای خارجی وجود دارد، این دغدغه باید در جهت تقویت پشتوانه مردمی باشد. باید مردم را دریابند و با آنها صادقانه تعامل کنند. ولی حتی در شرایطی که کشور با بحرانهای جنگ و فشارهای اقتصادی و امنیتی مواجه است، بهجای همدلی و تلاش برای کاهش شکافها، شاهد آن هستیم که مدت زندان افرادی مانند آقای تاجزاده و آقای قدیانی افزایش مییابد.
وی افزود: اگر کشوری بخواهد از شرایط ایران سوءاستفاده کند، نقطه اتکای آن دقیقاً همین شکاف اجتماعی، نه اختلافات سطحی و مقطعی میان جناحهای سیاسی بر سر مقام و قدرت است. این خطر زمانی جدی میشود که بهجای ترمیم رابطه حاکمیت با مردم، بیشتر به نادیده گرفتن انتقادها اقدام میشود. همچنین اگر واقعاً باور بر این است که برخی رفتارها و اظهارات برخلاف مواضع و بیانات رهبری و سیاستهای اصلی نظام است، مسئولیت برخورد با این موارد بر عهده دیگران نیست. مثلا اگر افرادی بدون هماهنگی یا برخلاف نظر رهبری علیه پیشنهادات ایشان اقدام میکنند، رهبری میتوانند از آنها پاسخ بخواهند.
مدام از نفوذ میگویند ولی رفتارهایشان زمینهساز اصلی نارضایتی است
این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: ماجرا تنها به این مسئله محدود نمیشود و در شرایطی که سخن از لزوم همدلی ملی و ترمیم رابطه حاکمیت با مردم به میان میآید، بهرهگیری از چهرههایی، چون کاظم صدیقی در نمازجمعه، آن هم با سوابقی که محل پرسش و انتقاد جدی است و کسی نیز نمیتواند آنها را انکار کند، خود نوعی تناقض آشکار با شعارهای همبستگی و اصلاح است. این تنها یک نمونه از بسیاری از تصمیمهایی است که نهتنها کمکی به کاهش شکافها نمیکند، بلکه بر نارضایتیها دامن میزند. در واقع، بسیاری از کسانی که مدام از نفوذ سخن میگویند، خود با رفتارهایشان زمینهساز اصلی نارضایتی و دلزدگی مردم شدهاند.