روزنامه خراسان نوشت: همان طور که پاسخ موشک در سفارت، موشکی بود، پاسخ به ترور حاج اسماعیل، تروری است هم وزن. در نتیجه باید هر چه زودتر محور مقاومت را از اعتیاد به موشک و پهپاد نجات داد و ظرفیتهای جدید فرماندهان محور مقاومت را به نظاره نشست. همان طور که مقامات ایران، تحریم را در برخی از حوزهها تبدیل به فرصت کردند، این بار نیز باید ناامن کردن تل آویو را به یک هدف جدید تبدیل کنیم.
همان طور که پاسخ موشک در سفارت، موشکی بود، پاسخ به ترور حاج اسماعیل، تروری است هم وزن. در نتیجه باید هر چه زودتر محور مقاومت را از اعتیاد به موشک و پهپاد نجات داد و ظرفیتهای جدید فرماندهان محور مقاومت را به نظاره نشست. همان طور که مقامات ایران، تحریم را در برخی از حوزهها تبدیل به فرصت کردند، این بار نیز باید ناامن کردن تل آویو را به یک هدف جدید تبدیل کنیم.هیچ گاه در عملیات وعده صادق گرفتن تلفات انسانی یا حتی تخریب زیرساختهای رژیم صهیونیستی جزو اهداف عملیات نبود و این اتفاق نیز نیفتاد، اما چرا این عملیات موفقیتآمیز شد؟ چون میخواست این پیام را ارسال کند که سرزمینهای اشغالی زیرضرب موشکهای ماست و موشکهای ایران قابلیت رسیدن به آن زمین را دارد. اما در پی حمله موشکی یا پهپادی ایران در ازای شهادت حاج اسماعیل هنیه، آیا عنصر غافل گیری و تغییر محاسبات دشمن وجود دارد؟ آیا برای ما در ایران این مسئله مسجل نیست که در پاسخ به عملیات ما، به صورت رسمی تل آویو در ایران پاسخ خواهد داد؟ پاسخ به ترور کور، موشک نیست ثانیا فواید موشک زدن در این عملیات مانند قبل نیست. برخی تاکید بر این مسئله دارند که اگر عملیات موشکی جزو پاسخ ایران نباشد به این معناست که به صورت کلی پاسخ ندهیم چرا که سایر موارد میسور نیست. لازم است به این نکته توجه کنیم که شرایط کنونی بهترین زمان برای خروج وضعیت دفاعی محور مقاومت به وضعیت فعال در عملیاتهای جنگ اطلاعاتی است. همان طور که پاسخ موشک در سفارت، موشکی بود، پاسخ به ترور حاج اسماعیل، تروری است هم وزن. در نتیجه باید هر چه زودتر محور مقاومت را از اعتیاد به موشک و پهپاد نجات داد و ظرفیتهای جدید فرماندهان محور مقاومت را به نظاره نشست. همان طور که مقامات ایران، تحریم را در برخی از حوزهها تبدیل به فرصت کردند، این بار نیز باید ناامن کردن تل آویو را به یک هدف جدید تبدیل کنیم. آخرین مسئله و ملاحظهای که مطرح است آن که میگویند: شرافت و حرمت ایران لکه دار شده است و اگر به زودی ایران پاسخ خود را به هر نحوی به اسرائیل ندهد (سرعت دادن به عملیات به معنی لاجرم شدن حمله موشکی است) غرور جامعه دینی، انقلابی و معتقدین به جبهه مقاومت خدشه دار میشود و این مسئله ضررش بیشتر است. در پاسخ به این دسته باید اشاره کرد که اولا جبهه انقلاب در داخل و خارج پیرو دستورات رهبری و فرماندهان نظامی است و نباید آنها را متمرد از دستورات فرماندهان عالی رتبه تصور کرد. ثانیا اگر جمهوری اسلامی ایران این تصور را برای جامعه جهانی بسازد که تنها یک ابزار به نام موشک را در اختیار دارد این مسئله به خواسته اصلی آنها برای فشارهای بین المللی تبدیل میشود و با استفاده مکرر از این ابزار ممکن است فناوریهای جدیدی در راستای رهگیری و بیاثرسازی آن استفاده شود. در مقام جمعبندی باید گفت که پاسخ جمهوری اسلامی ایران قطعی است، اما آن را نه فشار افکار عمومی داخلی یا خارجی بلکه منافع ملی و منافع جبهه مقاومت تعیین خواهد کرد. این که این پاسخ از چه جنسی خواهد بود در اختیار فرماندهان نظامی کشور است که مشتمل بر عملیات در خاک سرزمینهای اشغالی، عملیات سایبری گسترده، عملیات استشهادی، عملیات ترکیبی در جبهه شمالی و جنوبی و…است.