کد خبر : ۱۰۶۱۷۴
۱۴:۲۵

۱۴۰۴/۰۶/۲۷
تاجیک:

ایران دیگر نباید خود را سپر کشورهای عربی قرار دهد

ایران دیگر نباید خود را سپر کشورهای عربی قرار دهد

یک کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: سیاست منطقه‌ای ایران در نظریه‌پردازی و اجرا باید تغییر کند و دیگر نباید خود را سپر کشورهای منطقه قرار دهد. این رویکرد دیگر جواب نمی‌دهد.

نصرت‌الله تاجیک، در پاسخ به سوال سفر پزشکیان به قطر و نشست برگزار شده، ممکن است چه دستاورد‌هایی داشته باشد و چگونه می‌تواند بر تحولات منطقه‌ای تأثیر بگذارد؟ اظهار داشت: من بعید می‌دانم سفر دستاورد مشخصی برای ایران داشته باشد! آن هم به دلیل ماهیت اجلاس است. اگرچه حداقل حضور در مجامع منطقه‌ای و بین‌المللی است و اینکه در نقاط عطف و بزنگاه‌ها غایب نباشیم؛ و کمی هم در لابی‌گری برای حل مسائل ایران. یعنی شاید مثلا ملاقات‌های حاشیه‌ای دو جانبه که آقای وزیر یا آقای رئیس‌جمهور در این فاصله کمی که ایشان رفتند و برگشتند، صورت گرفته باشد، صحبت‌هایی یا ارسال پیام و یا رایزنی، ولی ماهیت اجلاس به گونه‌ای نبود که بخواهد دستاوردی برای اهداف سیاست خارجی ایران فراهم کند. چون خود اجلاس آنچنان که حدس زده می‌شد، چندان جدی نبود که بتواند برای مشارکت‌کنندگان دستاوردی داشته باشد! حتی برای خود قطر!

وی ادامه داد: از طرف دیگر، حالا شما، چون دستاورد‌ها را بر تحولات منطقه‌ای در حقیقت تسری داده‌اید، در آن زمینه هم بعید می‌دانم که با این بیانیه پایانی که داشت، یک بیانیه نامتوازن و ضعیف، بیانیه‌ای که از آمریکا برای میانجیگری در جنایاتی که در غزه دارد اتفاق می‌افتد تشکر می‌کند و چشم بر واقعیات می‌بندد، و در حالی که مهار این افسارگسیختگی اسرائیل و این جنایاتی که منجر به بیش از ۶۴ هزار نفر کشته که عمدتاً هم زن و بچه هستند، به جا گذاشته، این ممکن نبود بدون موافقت آمریکا چنین کاری انجام بشود. ترامپ با این وعده رای گرفت که جنگ غزه را تمام کند! الان روی بایدن را نیز سفید کرده است و اسرائیل کاری نمانده که نکند و ادامه این روش و رویکرد می‌تواند منطقه را دچار تنش و آتش بکند! که متأسفانه اهمیت این موقعیت خطیر در بیانیه پایانی به صورت اقدامات عملی منعکس نشد! بیانیه پایانی اجلاسی که، نامی از حمله اسرائیل و آمریکا به ایران و یمن نمی‌برد! بهتر از این نمی‌شود! فقط کم مانده بود به کشور‌های شرکت‌کننده پیشنهاد کند یک آزادراهی، بزرگراهی، خیابانی، کوچه پس‌کوچه‌ای به عنوان مبارزه با اسرائیل، در کشور‌های عربی و اسلامی به نام قطر نام‌گذاری کنند!

به گفته تاجیک، ماهیت این اجلاس در حقیقت بر دو مولفه بود. یکی اینکه عمدتاً کشور‌های عربی در مقابل آسیب‌پذیری ناشی از این افسارگسیختگی و ترس از اسرائیل، نتواستند پنهان کنند که یک روز ممکن است اسرائیل به سراغ خودشان بیاید. پس، بنابراین این شاکله اجلاس بود. یعنی اجلاس برای راهکار و برای مبارزه با اسرائیل، که لزوماً مبارزه نظامی هم فقط مدنظر نیست! چون حکام عرب اهل این کار نیستند و معلوم نیست هزینه‌های نظامی برای چیست؟! و اصلاً از آنها نمی‌شود انتظار مبارزه نظامی داشت. اینها حتی از حماس که الان دارد مبارزه نظامی با اسرائیل می‌کند هم قدردانی نکردند. قدردانی که هیچ، حتی به عنوان نماینده بخشی از مردم سرزمین فلسطین حمایت هم نکردند.

دیپلمات بازنشسته ادامه داد: بنابراین شاکله این اجلاس، در حقیقت بیانگر ترسی بود که به جان اعراب افتاده از این ترک‌تازی و افسارگسیخته اسرائیل که بی‌محابا هم غزه را شخم زد و جنایات و نسل‌کشی در آنجا مرتکب شد؛ و الان در همین مدت به ۸ کشور عربی و اسلامی حمله کرده. مولفه دوم شاکله اجلاس، علاوه بر ترس، تأثیرات افسارگسیختگی اسرائیل بر درگیر کردن منطقه در یک آتش جنگ خانمان‌سوز است! پس، بنابراین این دو مولفه باعث شده این اجلاس تشکیل بشود ولی واقعیت امر این است که نه اراده‌ای، نه برنامه‌ای، نه حتی همانطور که از قبل هم مطرح شده بود، آمریکا با تهدیدی که کشور‌های عربی را کرده بود، این‌طور که به رسانه‌ها درز پیدا کرد، معلوم بود که اینها به دنبال اینکه یک حرکتی، نه حرکت نظامی، بلکه حرکت سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و ... در حد همین هم نیستند.

تاجیک افزود: حتی در زمینه استفاده از امتیازات یا کارت‌هایی که در دست دارند، از آنها به بهترین نحو استفاده نکردند. به عنوان مثال، در خصوص عادی شدن روابط بین کشور‌های عربی و اسرائیل، آنها حتی حاضر نشدند چنین شروطی را برای بازدارندگی و تولید قدرت نرم و اهرم بازی قرار دهند و در نهایت تنها ابراز ترس کردند که این حملات ممکن است به روند عادی‌سازی روابط آسیب وارد کند. بنابراین، به عقیده من، این وضعیت ضعیف ساختار، اهداف و کارکرد این اجلاس بود و همانطور که از قبل هم توسط رسانه‌ها و ناظران سیاسی و تحلیلگران سیاست خارجی و روابط بین‌الملل پیش‌بینی شده بود، این اجلاس جدی تلقی نشد. همانطور که انتظار می‌رفت، این اجلاس به یک سری نطق‌های کلی اکتفا کرد و هیچ راهکاری برای مهار اسرائیل و تن دادن به قوانین و مقررات بین‌المللی ارائه نشد. بنابراین، به عقیده من این اجلاس هیچ تأثیری بر روند تحولات نخواهد گذاشت. در حقیقت، این اجلاس هیچ قدرت نرم تولید نکرد و هیچ قدرت بازدارندگی در پس از اجلاس ایجاد نشد و این ضعف از این اجلاس آشکار شد و در نهایت دیده شد. به نظر من، نه تنها این اجلاس اثر مثبتی بر روند تحولات و ایجاد ثبات و آرامش نخواهد داشت، بلکه با توجه به ضعفی که از آن مشاهده شد، احتمالاً باعث جری شدن اسرائیل و تداوم جنایات بیشتر خواهد شد.

وی تصریح کرد: اسرائیل یک دستاورد را با حرکت نظامی برای خود متصور است، اما، چون نه ظرفیت، نه جایگاه و نه شرایطی برای تثبیت این دستاورد از طریق سیاسی وجود دارد، بنابراین ناچار است اگر بخواهد این دستاورد را به عنوان یک سرمایه اجتماعی تثبیت کند، تنها راهش ادامه این مسیر از طریق حرکات نظامی است. لذا، اگر گفته می‌شود احتمال دارد اسرائیل حملات جدیدی به کشور‌های دیگر، ایران یا یمن انجام دهد، این به همین دلیل است.

تاجیک در پاسخ به سوالی درباره حمله اخیر اسرائیل به دوحه و قرار گرفتن مصر و ترکیه در لیست هدف‌های احتمالی این رژیم و اینکه این دو کشور ممکن است چه رویکرد جدیدی در قبال تحرکات اسرائیل اتخاذ کنند، گفت:، اما اینکه این دو کشور چه رویکردی نشان خواهند داد، به عقیده من آن رویکردی که ممکن است از خود نشان دهند، همان چیزی است که اکنون در اجلاس مشاهده شد. به دلیل حمایت ۱۰۰ درصدی که آمریکا از اسرائیل در این مقطع انجام می‌دهد و از سوی دیگر وابستگی بسیاری از کشور‌های عربی به آمریکا، دست حکومت‌های عربی در مقابل فشار آمریکا و اسرائیل قرار دارد و این امر باعث می‌شود که آنها قادر نباشند واکنش مناسبی از خود نشان دهند. این واقعه و این اجلاس که در آن تنها قطر قصد داشت کاری انجام دهد و حتی همسایگانش همچون امارات و عربستان هیچ همراهی مؤثری با او نکردند، درس خوبی برای ایران دارد. با توجه به حمله اسرائیل به قطر، باید توجه داشت که این حملات، هر هدفی که داشته باشند و به هر شکل و شمایلی که صورت گرفته باشند، نباید بدون تعمق و تجزیه و تحلیل بیشتر نادیده گرفته شوند. مثلاً اینکه چرا پدافند هیچ کشوری فعال نشده است؟! سیاست منطقه‌ای ایران در نظریه‌پردازی و اجرا باید تغییر کند و دیگر نباید خود را سپر کشور‌های منطقه قرار دهد. این رویکرد دیگر جواب نمی‌دهد. وضعیت کنونی نتیجه عملکرد خود اعراب است؛ خودشان در صدد تولید قدرت بازدارندگی نیستند و با دسیسه، قدرت بازدارندگی ایران را نیز از بین بردند.

وی در پایان گفت: موضوع حمله به قطر توسط اسرائیل را نمی‌توان بدون هماهنگی کامل و انگیزه‌های آمریکا تصور کرد، اما محدود دانستن این حمله به کشتن رهبران حماس، کمی نیاز به تعمق بیشتر دارد. اسرائیل در صدد بهم زدن توازن موجود منطقه‌ای است تا دست برتر را برای تأمین امنیت حداکثری ساکنین یهودی سرزمین‌های اشغالی فلسطینی‌ها داشته باشد.

منبع: اعتماد

گزارش خطا

ارسال نظر