کد خبر : ۱۰۵۱۰۰
۱۴:۱۳

۱۴۰۴/۰۵/۲۰
فریدون مجلسی:

راهی غیر از مذاکره باقی نمانده است

راهی غیر از مذاکره باقی نمانده است

یک کارشناس مسائل بین‌الملل می گوید: منطق و عقلانیت حکم می‌کند که در شرایط دشوار اقتصادی، در شرایطی که کمبودها و مشکلات شهری و تنهایی استراتژیک نیز به چالش‌ها اضافه شده، از تکرار جنگ بی‌فرجام اجتناب شود. به نظر می‌رسد راهی غیر از مذاکره باقی نمانده است.

فریدون مجلسی، در روزنامه اعتماد در یادداشتی  ضمن تأکید بر پرهیز از جنگ دوباره نافرجام با رژیم صهیونیستی و حامیانش،  بر لزوم اهمیت مذاکره در شرایط کنونی کشور پرداخته است.

او در این زمینه نوشت: واقعیت آن است که ایرانیان هنوز به دلیل جنگ ۱۲روزه و خساراتی که وارد شد، خشمگین هستند و به خود نیامده‌اند. بسیاری از مردم نگران عواقب اقدامات تحریک‌کننده برخی از جریانات تندروی داخلی هستند که ناخواسته ممکن است منجر به تهدید امنیت ملی کشورمان شود.

تحولات بعد از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و خروج تهران و تل‌آویو از منطقه خاکستری و انجام عملیات وعده صادق ۱ و ۲ این گزاره که معادلات ژئوپلیتیکی منطقه در حال ورود به عرصه جدیدی است را تقویت کرد و بر آن صحه گذاشت. در این میان اولتیماتوم‌های مکرر و ادعایی امریکا مبنی بر کشاندن ایران به پشت میز مذاکره شرایط را نیز سخت‌تر کرد.

با این حال حمله گستاخانه و تجاوزکارانه اسراییل به ایران خشم مردم ایران را افزایش داد. هرچند تجاوز امریکا به تاسیسات هسته‌ای کشورمان با توجه به اولتیماتوم‌ها و هشدارهای ادعایی واشنگتن به تهران درباره توقف غنی‌سازی سناریویی احتمالی قلمداد می‌شد و تحققش محتمل بود، از همین رو می‌توان گفت امروز آن دیوار شرم و بردباری که از یک ابرقدرت انتظار می‌رفت شکسته شد. اکنون اما موج آغازین آن تکانه، اندکی التیام یافته اما هنوز عبارات خشمگینانه و احساسی از دوطرف منازعه شنیده می‌شود. 

ایران همچنان سرسختانه و قاطعانه بر مواضع خود مبنی بر حق غنی‌سازی تاکید دارد و امریکا نیز ضمن تکرار هشدار خود در باب اینکه هرگز به جمهوری اسلامی اجازه دستیابی به سلاح اتمی را نخواهد داد، همچنان ادعا می‌کند که در صورت تکرار غنی‌سازی بار دیگر تاسیسات هسته‌ای کشورمان را بمباران خواهد کرد.

با این همه اگر قرار به تکرار مواضع دو طرف باشد، تکرار واکنش‌ها نیز محتمل، این گزاره از این منظر مهم است که آزموده را نیازماییم! در این میان صرفا زمان حمله ادعایی بعدی مشخص نیست، اینکه همزمان با تاکید تهران بر حق غنی‌سازی خود فرصتی ایجاد می‌شود و تل‌آویو و واشنگتن به بهانه پیشرفت برنامه هسته‌ای کشورمان تاسیسات ایران را هدف قرار خواهند داد، لذا منطق و عقلانیت حکم می‌کند که در شرایط دشوار اقتصادی، در شرایطی که کمبودها و مشکلات شهری و تنهایی استراتژیک نیز به چالش‌ها اضافه شده، از تکرار جنگ بی‌فرجام اجتناب شود، بنابراین به نظر می‌رسد راهی غیر از مذاکره باقی نمانده است. با این همه مذاکره در مقطع کنونی مانند دوره‌های پیشین نخواهد بود، بلکه فرآیند مذاکره پس از جنگ و خسارات وارده بسیار حساس خواهد بود.

اگرچه امریکا خواهان توقف مطلق غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران است، اما تهران در مذاکره شاید بتواند با ایجاد اعتمادسازی در این زمینه، حق غنی‌سازی صلح‌آمیز را زیرنظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تایید برساند، خصوصا اگر برای انجام آن توافقی جمعی نسبت به تشکیل یک کنسرسیوم بین‌المللی در ایران حاصل شود.

در همین راستا و در صورت تحقق چنین فرضیه‌ای تا حدودی چشم‌انداز مذاکره را امیدبخش و به‌عبارتی جنگ‌گریز و همزمان راهگشای رفع تحریم‌ها می‌دانم؛ گزاره و ابتکار عملی که ما را به قافله رو به پیشرفت جهانی بازمی‌گرداند، زیرا سناریوی دوم یعنی جنگ به معنی انهدام است. فرض سوم اما منجمد شدن در شرایط کنونی و حفظ وضع موجود است که هم خطرناک است و هم معادل زندگی نومیدانه در اقتصادی نابارور.

اخیرا هشدارهایی توسط مقامات رسمی کشورمان داده شده که نشان از پیچیده‌تر شدن اوضاع در صورت توسل کشورهای اروپایی به مکانیسم ماشه است. این پیچیدگی احتمالا نتیجه واکنش تهران به کنش مخرب اروپایی‌ها و بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران است.

پس از بمباران سایت‌های هسته‌ای گزارش‌هایی ادعایی درباره اینکه ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی شده پیش از حملات امریکا همچنان دراختیار ایران است، منتشر شد. همزمان گفته می‌شود که آسیب وارده به تاسیسات اندک بوده و پس از تعمیر بخش‌های آسیب‌دیده غنی‌سازی ازسر گرفته خواهد شد، اما مقامات ایرانی در موضع‌گیری تازه خود صراحتا اعلام کردند که آسیب به تاسیسات هسته‌ای کشورمان جدی بوده است. همزمان کشورهای غربی ادعا کردند مواد غنی‌شده در دل کوه مدفون شده است.

در این میان با نزدیک شدن به پایان ضرب‌الاجل مکانیسم ماشه، مواضع اروپایی‌ها نیز تندتر شده است. مقامات ایرانی اما با استناد به مفاد توافق برجام، استفاده سه کشور اروپایی از اسنپ‌بک را غیرقانونی تلقی کردند. به گفته تهران، ایران پس از خروج امریکا از برجام اجرای تعهدات برجامی را بر خود لازم ندانسته و رعایت محدودیت‌های تعریف شده در این توافق را بر خود لازم ندانسته است.

حال نیز ایران برای آغاز دور جدید مذاکرات با واشنگتن، پیش‌شرط‌هایی را اعلام کرده است ازجمله پرداخت غرامت ناشی از حمله غیرقانونی به کشورمان؛ پیش‌شرطی که گاهی بدین شکل تعبیر شده که ایران خود را بی‌نیاز به مذاکره در شرایط پرتهدید و بی‌اعتمادی می‌داند، اما حقیقت آن است که هشدار تروییکای اروپایی مبنی بر توسل به ماشه همزمان با تشدید فشارها ازسوی واشنگتن، چندین سال است که آغاز شده؛ این گروه از بازیگران بارها خط و نشان کشیده و حتی مدعی شده‌اند ایران به دنبال خرید زمان و عبور از ضرب‌الاجل تعریف شده برای فعال شدن ماشه است؛ ادعایی که بارها توسط مقام‌های رسمی کشورمان رد شد.

اکنون اما پس از جنگ ۱۲روزه شرایط قدری متفاوت شده است. قطعنامه ۲۲۳۱ در آستانه منقضی شدن است. در چنین شرایطی به باور من اگر تفاهمی چندجانبه و سریع بر پایه اعتمادسازی و توافق در زمینه غنی‌سازی و رفع تهدید محقق نشود توسل آنان به آن مکانیسم ماشه قطعی خواهد بود. 

واکنش تهران به کنش اروپا

موضع‌گیری در قبال تحرکات مخرب غرب همواره یکی از مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده است. مثلا در برخی احکام قضایی از انگلیس به عنوان دولت متخاصم نام برده‌اند. تشدید تنش‌ها میان ایران و اروپا بالاخص بعد از آغاز جنگ اوکراین و روسیه و اتهاماتی را که دول غربی درباره این موضوع علیه ایران مطرح کردند سطح روابط میان تهران و تروییکای اروپایی را به پایین‌ترین حد ممکن رسانده است.

حال نیز تنها اهرم این کشورها در شرایطی که ازسوی واشنگتن نیز به دلیل جنگ اوکراین تحت فشار قرار دارند، تهدید به بازگشت تحریم‌ها علیه ایران است. حال سوال این است، واکنش جمهوری اسلامی ایران به چنین رویکرد مخربی چه خواهد بود؟ به باور من واکنش تهران باید با مدارا و عقلانیت همراه باشد.

هرچند که به تعبیر من بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بعد از بمباران تاسیسات هسته‌ای کشورمان تقریبا فرصت حضور خود در ایران را از دست داده‌اند، اما انتشار زمزمه‌هایی از ادامه همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حکایت از روزنه‌ای از امید دارد؛ فارغ از اینکه تهران تاکید داشته و دارد که در چارچوب پیمان‌عدم اشاعه هسته‌ای (ان‌پی‌تی) از حق غنی‌سازی اورانیوم برخوردار بوده و هست.

حال دلیل آنکه گفته می‌شود این روزنه؛ روزنه‌ای کوچک است به این دلیل است که نهاد پادمانی ماموریت نظارت بر صحت عملکرد فعالیت‌های هسته‌ای کشورها را برعهده دارد، اما به نظر می‌رسد اگر توافقی هم میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حاصل شود نهاد پادمانی نیز وظایف خود را برمبنای تصمیمات شورای حکام انجام می‌دهد.

شورای حکام نیز تابع جو عمومی و جانبدارانه قدرت‌های بین‌المللی نسبت به جمهوری اسلامی است، لذا چندان نمی‌توان انتظار تحول چشمگیری را حتی در صورت ادامه همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در راستای کاسته شدن از سطح تنش‌ها داشت. 

درنهایت اما باید گفت جنگ دوازده روزه میان ایران با امریکا و اسراییل و البته ضربات متقابلی که ایران به دشمن وارد کرد آلام مردم صلح‌دوست ایران را حل نمی‌کند. برای مردم ایران پرهیز از وقوع جنگ مهم است. تقابل نظامی و تجاوز آشکار به ایران این نکته را آشکار کرد که اسراییل و امریکا جبهه‌ای واحد هستند، از همین رو امروز بیش از هر زمان دیگری به عقلانیت برای پرهیز از ورود به جنگی دیگر نیاز داریم.

در مقطع کنونی حفظ زیرساخت‌های صنعتی و اقتصادی و همزمان گشودن مسیرهایی برای شکوفایی توسعه، بر هر تصمیم دیگری اولویت دارد. نمی‌توان به مقوله‌هایی چون دوگانه غلط جنگ یا مذاکره نگاهی حیثیتی فردی و شخصی و شعاری داشت.

مسوولیت بقا و تامین بهزیستی جامعه نیاز به شهامت و پذیرش شرایطی دارد، اما در هر حال صلح و آسایش ملت بهایی دارد که باید پرداخت شود. ایران ثروتمند است و با رفع تحریم و بازگشت به عرصه بین‌المللی و آرامش و رفع التهاب و تنش، می‌تواند اعتبار جهانی خود را بازیابد و در سایه قدرت علمی و اقتصادی و صنعتی از توان دفاعی مطمئن و قابل پشتیبانی بهره‌مند باشد. 

منبع: اعتماد

گزارش خطا

ارسال نظر