کد خبر : ۱۰۴۵۷۷
۱۰:۵۹

۱۴۰۴/۰۵/۱۵
حجت‌الاسلام غرویان در گفت‌وگو با اصلاحات نیوز:

توجیه وضعیت به نام دین، موجب دین‌گریزی می‌شود / تفکر عقلانی کمتر در آموزش مدارس جای داشته است

توجیه وضعیت به نام دین، موجب دین‌گریزی می‌شود / تفکر عقلانی کمتر در آموزش مدارس جای داشته است

یک استاد حوزه و دانشگاه گفت: مسائلی مانند فقر، ناداری، کوچک شدن سفره مردم و مشقت‌هایی که افراد برای تأمین حداقل معیشت و گذران یک زندگی معمولی متحمل می‌شوند، نقش مهمی در دور شدن مردم از دین ایفا می‌کند. اگر نوع حاکمیت و حکمرانی ما به‌گونه‌ای باشد که مردم را در تنگنا، سختی و فشار قرار دهد، و روابط سیاسی و مناسبات بین‌المللی ما نیز زندگی را بر مردم دشوار سازد و در عین حال این وضعیت را به نام دین توجیه کنیم، طبیعی است که مردم از دین، آموزه‌های دینی و حتی از حکومت دینی گریزان شوند. رویکردهای دینی ما در نظام آموزش و پرورش، نگاهی محدود بوده و از وسعت و عمق لازم برخوردار نبوده است. آنچه در این سال‌ها از دین معرفی کرده‌ایم، اغلب با تأکید بر جنبه‌هایی صورت گرفته که بیشتر نقش محدودکننده برای آزادی انسان داشته‌اند. آزادی‌های انسانی، قدرت تفکر، اندیشیدن و انتخاب آگاهانه در میان مکاتب، مذاهب، ادیان و فلسفه‌های مختلف، کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ ما به کودکان خود قدرت انتخاب و تفکر آزادانه نداده‌ایم. چرا به‌جای سرمایه‌گذاری بر عفت و تقویت اخلاق درونی، تنها بر ظاهر حجاب تأکید می‌کنیم؟

حجت‌الاسلام محسن غرویان در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما، درباره عوامل تاثیرگذار بر دین‌محوری یا دین‌گریزی جامعه بیان کرد: ریشه و علاقه به دین در فطرت همه انسان‌ها نهفته است. دین، تجلی ارتباط انسان با عالم غیب است. همه انسان‌ها به‌صورت فطری، گرایشی به غیب دارند و ماورای عالم محسوس را احساس و ادراک می‌کنند. آنها با وجدان خویش درمی‌یابند که ورای قدرت‌های مادی و طبیعی، نیرویی معنوی و غیبی در جهان وجود دارد؛ و این، اصلی‌ترین ریشه گرایش انسان به دین، خدا و معنویت است. قرآن کریم نیز در آیه فطرت به این حقیقت اشاره کرده است که فطرت انسان‌ها بر خداشناسی نهاده شده، و میل به خداوند در سرشت تمامی انسان‌ها وجود دارد.

وی با بیان اینکه این گرایش دینی و فطری در قالب ادیان مختلف بروز و ظهور یافته است، ادامه داد: پیامبران گوناگون مبعوث شدند و هریک این گرایش فطری را در قالب دینی خاص به جوامع خود عرضه کردند؛ همچون ادیان حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبر اسلام (ص). این امر نشان می‌دهد که ریشه و بنیان همه ادیان، مشترک و یکسان است و آن، اعتقاد به مبدأ هستی، یعنی ایمان به خداوند است. حقیقت اسلام نیز چیزی جز این نیست. اسلام، به معنای تسلیم در برابر آن مبدأ ماورایی است. همان حقیقتی که ما آن را خدا می‌نامیم و در زبان‌ها و ادیان مختلف، نام‌های گوناگونی برایش به کار رفته است.

 

در روزگار ما برداشت‌های دینی بسیار متنوع و گاه متعارض هستند

غرویان با بیان اینکه در دورانی زندگی می‌کنیم که دسترسی مستقیم به پیامبر یا امامان معصوم نداریم و در چنین شرایطی، این علمای دین هستند که هریک تفسیری از دین، مبدأ و معاد، خدا، پیامبر، قرآن و متون دینی مطرح می‌کنند، تصریح کرد: این تفسیرها، خود دین یا حقیقت نهایی آن نیستند، بلکه برداشت‌هایی استنباطی از دین به شمار می‌آیند. در هر دوره‌ای، عالمان مختلفی با توجه به مقتضیات زمان، تفسیر‌هایی متفاوت از دین ارائه کرده‌اند و در روزگار ما نیز این استنباط‌ها و برداشت‌های دینی بسیار متنوع و گاه متعارض‌اند. چنین تنوع و تکثری در تفسیرها، از یک‌سو می‌تواند موجب جذب و گرایش مردم به دین شود و از سوی دیگر، اگر با عقلانیت، زمان‌شناسی و درک نیاز‌های جامعه همراه نباشد، ممکن است زمینه‌ساز دین‌گریزی و دوری از دین نیز گردد.

 

برخی تفسیر‌های علما از دین، از عوامل دین‌گریزی هستند

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه برخی تفسیر‌ها و معرفی‌هایی که از دین، توسط برخی علما ارائه می‌شود، خود می‌تواند از عوامل دین‌گریزی باشد و مردم را از دین دور سازد، خاطرنشان کرد: این نوع رویکرد‌ها با فطرت انسانی سازگاری ندارد. برای نمونه، برخی اسلام‌شناسان، هنگامی که می‌خواهند مردم را با دین آشنا کنند، عمدتاً بر آیات مربوط به غضب، خشم، جهنم، دوزخ، آتش و عذاب تأکید می‌ورزند. آنها در تلاش‌اند با چنین مفاهیمی، مردم را به دینداری وادار کنند. اما تصویری که این‌گونه از خدا، دین، جهنم و عذاب ارائه می‌شود، نه‌تنها جاذبه‌ای ندارد، بلکه می‌تواند موجب گریز مردم از دین شود؛ چراکه چنین تصویری با درک فطری انسان‌ها از رحمت، محبت و مهربانی خداوند هم‌خوان نیست.

 

تقدم محبت الهی بر قهر و غضب

وی با تاکید بر این که در مقابل، برخی علما هستند که برداشت و تفسیر آنان از دین بر پایه محبت، عاطفه، مهر، رحمانیت و رحیمیت الهی استوار است، اضافه کرد: همان‌گونه که در ابتدای هر سوره قرآن می‌خوانیم: «بسم‌الله الرحمن الرحیم»، در این عبارت، خداوند با دو صفت «رحمان» و «رحیم» معرفی می‌شود. اگر دین با همین چهره مهربانانه و رحمت‌آمیز خداوند تبیین شود و مفاهیم رحمانیت و رحیمیت الهی برای مردم معنا و تفسیر گردد، طبیعتاً موجب جذب دل‌ها و گرایش بیشتر مردم به دین خواهد شد. همچنین در روایات اسلامی تأکید شده است که «رحمت خدا بر غضب او پیشی گرفته است»، که این خود نشان‌دهنده تقدم محبت الهی بر قهر و غضب است.

 

در معرفی دین خدا، باید رحمت الهی را بر غضب او ترجیح دهیم

غرویان با تاکید بر اینکه در معرفی دین خدا، باید رحمت الهی را بر غضب او ترجیح دهیم، عنوان کرد: تلاش کنیم تا مردم را در سایه رحمت الهی گرد آوریم، نه اینکه با سخت‌گیری و فشار، به نام دین و مذهب، بر آنان تنگ بگیریم. خداوند خود دارای رحمانیتی عام و رحیمیتی گسترده است و ما نیز وظیفه داریم دین را با همین وجه مهربانانه و رحمت‌آمیز برای جامعه تبیین کنیم. باید در‌های بهشت را گشوده‌تر و گسترده‌تر نشان دهیم و در‌های دوزخ را، تا حد امکان، بسته‌تر و محدودتر. این رویکرد، به‌ویژه در عصر ما، بر عهده علما و مفسران دین است.

این استاد حوزه علمیه قم افزود: با این حال، برخی علما همچنان بر جنبه‌هایی از دین تأکید می‌ورزند که با خشم، عذاب، دوزخ و جهنم گره خورده است. در حالی که این نگاه، با فطرت انسان‌ها هم‌خوانی ندارد و ممکن است زمینه‌ساز دین‌گریزی شود. در مقابل، گروهی دیگر از علما، به تبیین جنبه‌های زیبا، لطیف و بهشتی دین می‌پردازند؛ آن دسته از آموزه‌هایی که سرشار از امید، رحمت و آرامش است و همین امر موجب جذب بیشتر مردم، به‌ویژه نسل جوان، به دین و معنویت خواهد شد.

 

فقر، نقش مهمی در دور شدن مردم از دین ایفا می‌کند

وی با تاکید بر اینکه البته نباید از عوامل بیرونی و زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در دین‌گریزی غفلت کرد، خاطرنشان کرد: مسائلی مانند فقر، ناداری، کوچک شدن سفره مردم و مشقت‌هایی که افراد برای تأمین حداقل معیشت و گذران یک زندگی معمولی متحمل می‌شوند، نقش مهمی در دور شدن مردم از دین ایفا می‌کند. وقتی فردی با تمام تلاش و زحمت، قادر نیست لقمه‌ای نان برای خانواده‌اش تهیه کند، ممکن است در دل بپرسد: «این چه خدایی است که روزی ما را کم کرده؟ چرا با وجود این همه تلاش، نمی‌توانم زندگی آبرومندی داشته باشم؟».

 

فشار اقتصادی ریشه در نوع حکمرانی و تعاملات بین‌المللی دارد

غرویان تصریح کرد: شرایطی که مردم را در تنگنای معیشتی و فشار اقتصادی قرار می‌دهد، بیش از آن‌که ریشه در دین داشته باشد، ناشی از نوع حکمرانی، ساختار‌های اقتصادی و چگونگی تعاملات بین‌المللی کشور با جهان پیرامون است. ما باید به‌گونه‌ای حکمرانی کنیم که مردم بتوانند همچون جوامع دیگر، از یک زندگی متعارف، شرافتمندانه و بدون اضطراب برخوردار باشند. زندگی نباید آن‌قدر پرهزینه و طاقت‌فرسا باشد که زنده ماندن خود به چالشی فرساینده تبدیل شود. اگر نوع حاکمیت و حکمرانی ما به‌گونه‌ای باشد که مردم را در تنگنا، سختی و فشار قرار دهد، و روابط سیاسی و مناسبات بین‌المللی ما نیز زندگی را بر مردم دشوار سازد و در عین حال این وضعیت را به نام دین توجیه کنیم، طبیعی است که مردم از دین، آموزه‌های دینی و حتی از حکومت دینی گریزان شوند. این عوامل، از جمله مسائل اقتصادی، سیاسی و روابط بین‌المللی، می‌توانند نقش جدی در ایجاد یا تشدید دین‌گریزی در جامعه داشته باشند.

 

حکمرانی و سیاست‌ورزی مبتنی بر میانه‌روی، عقلانیت و انصاف

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ضروری است که این عرصه‌ها با تدبیر، تعادل و اعتدال مدیریت شوند، اظهار کرد: عدالت نیز در همین معنا تجلی می‌یابد؛ یعنی حکمرانی و سیاست‌ورزی مبتنی بر میانه‌روی، عقلانیت و انصاف، به‌گونه‌ای که موجب فشار، سرخوردگی و فاصله گرفتن مردم از دین نشود، بلکه احساس کرامت، آرامش و اعتماد در آنان تقویت گردد.

 

نظام آموزشی تا چه اندازه توانسته نسل جوان را با معارف دینی، پیوند دهد

وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که در این چهار دهه، مسیری در صداوسیما، مدارس، دانشگاه‌ها و... طی شد که به‌نظر می‌رسد در امر مذهبی چندان موفق نبوده است، بیان کرد: آموزش و پرورش، نقش محوری و بنیادینی در شکل‌گیری شخصیت فرزندان این سرزمین ایفا می‌کند. کودکان بلافاصله پس از محیط خانه، وارد فضای مدرسه می‌شوند، و آنچه آموزگاران، معلمان، دبیران و مربیان تربیتی به آنان آموزش می‌دهند، تأثیر عمیقی در ساختار شخصیتی، فکری و ارزشی آنان خواهد داشت. از همین‌رو، ضروری است که به‌طور جدی ارزیابی کنیم که مجموعه تلاش‌ها، برنامه‌ها و سیاست‌های آموزشی و تربیتی ما پس از انقلاب، چه دستاوردی در تربیت دینی، اخلاقی و فرهنگی نسل امروز داشته‌اند. باید بررسی شود که نظام آموزشی ما تا چه اندازه توانسته است نسل جوان را با معارف دینی، باور‌های اعتقادی و اخلاق اسلامی به‌گونه‌ای مؤثر و عمیق پیوند دهد.

 

رویکرد‌های دینی ما در نظام آموزش و پرورش، محدودکننده بوده است

غرویان خاطرنشان کرد: البته باید توجه داشت کودکانی که در سال‌های ابتدایی انقلاب به دنیا آمده‌اند، اکنون بیش از چهل سال از عمرشان گذشته است. با نگاهی به گذشته، به نظر می‌رسد رویکرد‌های دینی ما در نظام آموزش و پرورش، نگاهی محدود بوده و از وسعت و عمق لازم برخوردار نبوده است. آنچه در این سال‌ها از دین معرفی کرده‌ایم، اغلب با تأکید بر جنبه‌هایی صورت گرفته که بیشتر نقش محدودکننده برای آزادی انسان داشته‌اند. آزادی‌های انسانی، قدرت تفکر، اندیشیدن و انتخاب آگاهانه در میان مکاتب، مذاهب، ادیان و فلسفه‌های مختلف، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

 

تفکر عقلانی کمتر در برنامه‌های آموزشی مدارس ما جای داشته است

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ما به کودکان خود قدرت انتخاب و تفکر آزادانه نداده‌ایم و نگاهی باز و جامع به عرصه فلسفه نداشته‌ایم، تاکید کرد: فلسفه، به معنای عام و پایه‌ای آن یعنی «تفکر عقلانی»، کمتر در برنامه‌های آموزشی مدارس ما جای داشته است. در چهار دهه گذشته، آموزش فلسفه برای کودکان و نوجوانان مغفول مانده و نظام تربیتی بیشتر بر پایه تعبد شکل گرفته تا پرورش اندیشه و تفکر. این رویکرد، موجب شده است نسل جوان ما کمتر با مهارت تفکر انتقادی، عقلانیت و پرسش‌گری دینی رشد یابد. تعبد نیز، در شرایط امروز جامعه، دیگر به‌تنهایی پاسخ‌گو نیست؛ زیرا نسل جوان، تحصیل‌کرده و روشنفکر ما با دنیای بیرون ارتباط گسترده دارد و با مکاتب، فلسفه‌ها و دیدگاه‌های مختلف آشناست یا آنها را مطالعه می‌کند. بنابراین، اگر بخواهیم صرفاً بر اساس فشار دینی و رویکرد تعبدی، شخصیت آنان را شکل دهیم، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد. ما باید از همان سال‌های نخست آموزش، در مدارس، دانش‌آموزان را با فلسفه‌ها و دیدگاه‌های مختلف آشنا کنیم و قدرت تفکر، تحلیل، انتخاب و گزینش آگاهانه اندیشه‌های برتر را در آنان تقویت نماییم. تنها در چنین مسیری است که نسل آینده می‌تواند در مقاطع بالاتر، مانند دانشگاه، بر پایه استدلال و تفکر عقلانی به انتخاب دینی، اخلاقی و معرفتی دست بزند.

 

در نظام آموزشی ما، تمرکز بیش از اندازه‌ای بر مسائل تعبدی بوده است

وی با بیان اینکه متأسفانه، در نظام آموزشی ما، تمرکز بیش از اندازه‌ای بر مسائل تعبدی بوده، بدون آنکه فلسفه و عقلانیت پشت این آموزه‌ها برای دانش‌آموزان تبیین شود، تصریح کرد: این خلأ، موجب می‌شود نوجوانان و جوانان نتوانند پیوند درونی و استدلالی با باور‌های دینی برقرار کنند و در مواجهه با اندیشه‌های دیگر، دچار تردید یا فاصله‌گیری از دین شوند. در همین مسئله حجاب، می‌بینیم که شهید مطهری در زمان خود با رویکردی عقلانی و فلسفی به موضوع پرداخت. او در کتاب‌ها و مقالات مختلف، به‌ویژه در نشریه «زن روز»، تک‌تک مسائل مربوط به حجاب را به‌روشنی تبیین می‌کرد تا زنان خود، با آگاهی و انتخاب آزادانه، به فلسفه حجاب و مفهوم عفت پی ببرند و آن را انتخاب کنند.

 

زنان و مردان باید خودشان، از درون، به رعایت مسائل اخلاقی پایبند باشند

غرویان ادامه داد: ما امروز حساسیت فراوانی نسبت به مسئله حجاب داریم، اما در مقایسه، توجه بسیار کمتری به مسئله عفت داریم. این در حالی است که عفت، امری باطنی است و حجاب، ظاهری. در حقیقت، ریشه حجاب در عفت است. پس این پرسش جدی مطرح می‌شود که چرا به‌جای سرمایه‌گذاری بر عفت و تقویت اخلاق درونی، تنها بر ظاهر حجاب تأکید می‌کنیم؟ چرا تلاش نمی‌کنیم زنان و مردان جامعه را افرادی عفیف، پاکدامن، متخلق و با شخصیت بار بیاوریم تا خودشان، از درون، به رعایت این مسائل اخلاقی پایبند باشند؟

این استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه واقعیت این است که اگر بخواهیم به اصلاح اخلاقی و فرهنگی پایدار دست یابیم، باید از باطن و از نهاد تربیتی جامعه یعنی آموزش و پرورش، آغاز کنیم، عنوان کرد: این تربیت باید از دوران کودکی و طفولیت آغاز شود و تا مراحل بالاتر، به‌ویژه دوران دانشگاه، به‌صورت مستمر و عمیق ادامه یابد. تنها از این مسیر است که می‌توان به شکل‌گیری نسلی مسئول، اندیشمند، اخلاق‌مدار و در عین حال آزاداندیش امید داشت. ما در مسائل تربیت دینی و اخلاقی و مسائل عفاف و پاکدامنی، چون با فلسفه و تعقل پیش نیامدیم، همیشه خواستیم با امر و نهی این مسائل را برای جوانان حل کنیم و این موضوع جواب نداده است، مگر اینکه فضای باز تفکرعقلانی را برای نسل جوان بازتر کنیم و قدرت استدلال و منطق را برای انتخاب و گزینش در جوانان افزایش دهیم.


گزارش خطا

ارسال نظر