عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: تکتک آحاد جامعه ایرانی در بزنگاه جنگ ۱۲ روزه در یک امر ملی مشارکت کردند، از این پس هم باید بستر و فضای ارتقای سطح مشارکت آنها را در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهیا کنیم تا این دستاوردها حفظ شود. در غیر این صورت، اگر خدایی ناکرده اتفاقات مشابه در بازههای زمانی آتی بیفتد، قاعدتاً آن موقع این دستمایه انسجام ملی در این حد و قد و قواره تکرار نخواهد شد.
سیروس برنابلداجی در رابطه با آینده آتشبس میان ایران و اسرائیل و نتیجه اصرار آمریکاییها بر غنیسازی صفر در ایران ، تصریح کرد: آینده این آتشبس به نظر من با عنایت به جمیع جهاتی که به آن اشاره خواهم کرد، باید مورد بررسی قرار گیرد. اصولاً و قاعدتاً این آتشبس متزلزل، ناپایدار و غیرقابل اتکا برآورد میشود و بر این اساس جمهوری اسلامی ایران باید سیاستگذاری خود را بازتنظیم کند. تجربه عملکردهای اسرائیل در آتشبسها طی سالهای اخیر این را نشان داده که ملون المزاج و مذبذب المزاج است و شخصیت خودشیفتهای که شخص ترامپ دارد، همواره گزارههای گنگ و پرابهامی را طرح میکند و معمولاً به گونهای دیگر عمل میکند. اسرائیل، آمریکا و سایر کشورهایی که در این مسیر با هم هماهنگ بودهاند، یعنی بخشی از تروئیکای اروپایی و تعداد قابل توجهی از کشورهای همسایه، اهدافی دارند که در صدر آنها کنترل، مدیریت و مهار و به صفر رساندن سطح و میزان غنیسازی جمهوری اسلامی ایران است و چون به این هدف اصلی نائل نشدند، بدیهی است که اولویت نخست آنها مدیریت مذاکرات معطوف به رسیدن به این هدف است. این یکی دو هدفی است که در پرانتز باید به آن اشاره کنیم، بهویژه اینکه فرانسه هم اخیرا بر مهار و کنترل و توقف فعالیتهای مربوط به حوزه فعالیتهای موشکی تأکید دارد. لذا باید خلاصه کنیم که همچنان این آتشبس را متزلزل و موقت تلقی کرد.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: در رابطه با یاوهگوییهای پیشین دشنان در خصوص تغییر نظام، در این مقطع به زعم بنده، این مساله در صدر اولویتهای آنها نبود. این کار به خاطر این بود که میخواستند تست کنند ببینند که با دوگانه انسجام ملی یا از طرف دیگر جنگ و شورشهای داخلی و درگیریهای خیابانی، جهتگیری عمومی صورتبندی تحولات اجتماعی جامعه ایرانی به کدام سمت گسیل پیدا میکند. در نهایت شرایطی که اتفاق افتاد، برعکس آنچه که تصور میکردند، پیش رفت. بنابراین نه اینکه تغییر نظام اساساً در دستور کارشان نیست، بلکه به نظر من در اولویت فعلی آنها از لحاظ عملیاتی و اجرایی قرار ندارد.
برنابلداجی درباره تحرکات دیپلماتیک دستگاه دیپلماسی ایران، اظهار کرد: فعالیت و توسعه تحرکات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران، بهخصوص از فردای شروع ترک مخاصمه یا آتشبس موقت، در صدر اولویتهای دستگاه سیاست خارجی ایران قرار گرفت. این موضوع در ابعاد مختلف، چه در سطح مناسبات سازمانهای بینالمللی و مجامع جهانی، چه با قدرتهای بزرگ مانند روسیه، چین و بهویژه اتحادیه اروپا و چه با کشورهای همسایه، یک نکته اساسی و بنیادین است. نکته دوم این است که این رفتارها تا چه حد میتوانست در اتفاقاتی که افتاد مؤثر باشد؟ به نظر من این موضوع چندان تعیینکننده نبود. چرا که در موضعگیری کشورهای همسایه، بهویژه ترکیه، شاهد ظهور و بروز نسبتا غیرمترقبهای بودیم. به تعبیر دیگر، شاهد آرایش جدیدی از نیروهای کشورهای همجوار هستیم. عراق و جمهوری آذربایجان واکنشهایی داشتند که فراتر از تصور ما بود این موضوع را نباید نادیده گرفت. این یک واقعیت انکارناپذیر است که در مقابل این دوگانه، عربستان و پاکستان هم به زعم من فراتر از انتظار ما عمل کردند. این عملکردها نه اینکه ناشی از تحرک دیپلماتیک ما بود، بلکه ناشی از زمینههایی بود در راستای آن چیزی که آنها تشخیص مصالح خود تلقی میکنند و همین باعث شد که این رفتارها از سمت آنها ظهور و بروز پیدا کند.
وی با اشاره به دلایل آغاز این جنگ تحمیلی گفت: من به جد معتقدم که طبق شناختی که از شخصیت ترامپ و ساختار قدرت در خود ایالات متحده آمریکا داریم و همگرایی قابل اعتنایی که بین دموکراتها و جمهوریخواهان در تقابل کلی با جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و همچنین کاسه داغتر از آش شدن اروپاییها در تقابل با جمهوری اسلامی ایران که برای مثال، مسئله موشکی را با پیشقراولی فرانسه مطرح کردند، اینپیشزمینهها یا علل پیشینی از قبل شکل گرفته و تداوم پیدا کرده و همچنان ادامه دارد. بیشتر تحرکات ما در دل مذاکراتی که یکدفعه ابتر ماند، متمرکز بود. در این میان یکی دو کشور بودند که نقش میانجیگری داشتند. یکی دو کشور را باید کنار بگذاریم، مانند عمان و قطر اما بقیه کشورها نقش تعیینکنندهای نداشتند.
این کارشناس ارشد سیاست خارجی اضافه کرد: بهطور قطع و بدون تردید، ایران بهطور مستقیم یا با واسطه به دفعات تهدید غیرمستقیم کرد که کشورهای منطقه که آمریکا از پایگاههایشان در برخورد با ایران استفاده کند، اهداف مشروع ما تلقی میشوند. در این میان عراق هم بود و کشورهای دیگری بودند که از حریمشان استفاده شد. در فاز فعلی، یعنی در دوره آتشبس موقت، تحرکات دیپلماتیک طبیعتاً تأثیر بیشتری میتواند داشته باشد. اما من معتقدم تأثیر خیلی تعیینکننده ندارد، زیرا کنشگران اصلی این معادلات، آن طرفهای دیگر یعنی آمریکا، اسرائیل، تروئیکای اروپایی هستند و نوبت به روسیه و چین هم نمیرسد. آنها در اولویتهای بعدی هستند و روسیه و چین همچنان در همان لاک و پوست محافظهکاری خود هستند و برای تأمین منافع خودشان به نحو مقتضی عمل میکنند. یکی از محورهایی که به ذهنم میرسد و لازم است برجستهسازی شود، تجدیدنظر ما در مناسبات با برخی از قدرتها یا کشورهای منطقهای است. این نکته قابل توجهی است که مثالش را زدم، بهخصوص با روسیه و بهویژه با عراق و عربستان. اینها نکاتی است که امیدواریم برای ما درس شده باشد.
این عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس در رابطه با ضرورت حفظ انسجام ملی به وجود آماده در طول جنگ ۱۲ روزه بیان کرد: واقعیات مستحدثه، باز به ما نشان داد که آموزههای مکتب رئالیسم از اعتبار لازم برخوردارند. این واقعیت باید یک درس داخلی هم برای ما داشته باشد. ما در ساماندهی آرایش و پیرایش نیروهای سیاسی، اجتماعی و داخلی خودمان، از جمله در زمینه همین بحث انسجام ملی یا همبستگی ملی باید یک درسی گرفته باشیم. به بیان دیگر، اتفاقاتی که افتاد به نحو بسیار قابل توجه و ارزشمندی منجر به ایجاد وفاق، همدلی و انسجام قابل توجه ملی و سیاسی و اجتماعی در داخل کشور به مثابه سرمایه اجتماعی شد. اگر ما این را به عنوان یک فرصت منحصر به فرد تلقی نکنیم و قدرش را ندانیم و سعی نکنیم از آن استفاده بهینه کنیم، ضرر میکنیم. تکتک آحاد جامعه ایرانی در این بزنگاه در یک امر ملی مشارکت کردند، از این پس هم باید بستر و فضای ارتقای سطح مشارکت آنها را در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهیا کنیم تا این دستاوردها حفظ شود. در غیر این صورت، اگر خدایی ناکرده اتفاقات مشابه در بازههای زمانی آتی بیفتد، قاعدتاً آن موقع این دستمایه انسجام ملی در این حد و قد و قواره تکرار نخواهد شد.
این تحلیلگر مسائل جهانی در پاسخ به اینکه چه استراتژی را باید در دستور کار داشته باشیم، اظهار کرد: ما هم باید مبتنی بر بینش واقعبینانه، حرکات سیاست داخلیمان را تنطیم کنیم. واقعیت قصه نشان داد که ما در حوزه پدافند هوایی و اصولاً نیروی هوایی آسیبپذیر بودیم. ضربات جبرانناپذیر و غیرقابل انکاری خوردیم. درست است که موشکهای با قدرت تخریب بالای ما این ضعف را جبران کرد ولی واقعیت این است که ما از این جهت آسیبپذیری، از این به بعد باید بخشی از انرژی و توان و سرمایه و مدیریت خود را معطوف به رفع این نقیصه جدی و انکارناپذیر بکنیم.
وی خاطرنشان کرد: استراتژی ما باید چندوجهی باشد. یعنی الان باید ضمن اینکه تمام اهتمام معطوف به انجام لابی و مذاکره و دیپلماسی عمومی و ارتقای سطح تحرکات دیپلماتیک باشد، در عین حال باید هر آن آمادگی تقابل و مقابله را داشته باشیم و هر آن آمادگی ورود به هرگونه تنش با رژیم یا سازوکارهای سازمانهای بینالمللی را داشته باشیم که خلاصه توپ در زمین ما نماند. بهخصوص با توجه به این تنگنای زمانی که مربوط به قرارداد ۲۲۳۱ و مکانیسم ماشهداریم باید این موضوع را مدنظر داشته باشیم. این تنگنای زمانی هم خودش مسألهای است که باید سعی کنیم با توجه به شرایط کشورمان، در این یکی دو ماه اگر توانستیم، این اوضاع و احوال را به سرمنزل برسانیم. ضمن اینکه باید یادآوری و تأکید کنیم که خود ترامپ هم بر خلاف ادعای اخیرش کسی نیست که خیلی حوصله داشته باشد. او هم عجله دارد که این مذاکرات به یک جایی برسد.