کد خبر : ۱۰۳۸۶۵
۱۴:۰۳

۱۴۰۴/۰۴/۰۹
ترجمه اختصاصی؛

پروفسور آمریکایی: برنامه هسته‌ای ایران نابود نشده، روایت ترامپ بر پایه تبلیغات بود/ اسرائیل خواهان آتش‌بس بود

پروفسور آمریکایی: برنامه هسته‌ای ایران نابود نشده، روایت ترامپ بر پایه تبلیغات بود/ اسرائیل خواهان آتش‌بس بود

در گفت‌وگویی صریح، پروفسور جان مرشایمر، نظریه‌پرداز برجسته روابط بین‌الملل و دانشمند علوم سیاسی آمریکایی، با قاضی اندرو ناپولیتانو درباره حملات اخیر آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران، شکست راهبردی این عملیات، دروغ‌پردازی‌های دولت ترامپ، و پیامدهای منطقه‌ای و بین‌المللی آن سخن گفت. مرشایمر با اشاره به فرار رو به جلوی رهبران اسرائیل، افشای ضعف‌های امنیتی آمریکا، و عدم پایبندی تل‌آویو به هیچ آتش‌بسی، تأکید کرد که برنامه هسته‌ای ایران نه تنها از بین نرفته، بلکه با تجربه‌ای تازه و اراده‌ای قوی‌تر، ممکن است قوی‌تر از قبل بازگردد.

این گزارش، پیاده‌سازی و ترجمه‌ای است از مصاحبه‌ی «Why Israel Will Fail» که توسط اصلاحات نیوز تهیه شده است و به حمله آمریکا به سایت‌های هسته‌ای ایران می‌پرداز و در ادامه ترجمه مکتوب این گفت‌و‌گو آورده شده است:

 

قاضی اندرو:

پروفسور مرشایمر، پیش از آنکه سؤالاتم را مطرح کنم، تیتر‌های صفحه اول روزنامه هاآرتص—روزنامه انگلیسی‌زبان اسرائیل که من، شما و بسیاری دیگر مطالعه می‌کنیم—به دستم رسیده است. این تیتر‌ها تنها دو دقیقه پیش منتشر شده‌اند و تصویری روشن از آشفتگی وضعیت ارائه می‌دهند. اجازه دهید آن را برایتان بخوانم:

«نخست‌وزیر نتانیاهو ورود کمک‌های بشردوستانه به شمال غزه را متوقف کرده، پس از آنکه بتسلل اسموتریچ، وزیر راست‌گرای افراطی، تهدید به خروج از ائتلاف دولت کرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، اعلام پیروزی بر اسرائیل کرده و هشدار داده که آمریکا در صورت حمله مجدد به ایران، قطعاً بهای سنگینی خواهد پرداخت. کشور‌های عضو اتحادیه اروپا معتقدند که کیلوگرم‌های اورانیوم غنی‌شده ایران در تأسیسات فردو نابود نشده‌اند—همان‌طور که فایننشال تایمز نیز گزارش داده. پیت هگث، وزیر دفاع آمریکا، اظهار داشته که از هیچ اطلاعاتی مبنی بر گم‌شدن یا جابجایی مواد موجود در محل اطلاع ندارد. رئیس‌جمهور ترامپ—باورکردنی نیست—درخواست لغو فوری محاکمه جنایی نتانیاهو را مطرح کرده. در همین حال، سه فلسطینی در کرانه باختری به دست نیرو‌های دفاعی اسرائیل به ضرب گلوله کشته شده‌اند.»

واقعیت این است که هیچ چیز تغییر نکرده.

 

جان مرشایمر:

کاملاً درست است.

 

قاضی اندرو:

وضعیت مذاکرات میان آمریکا و ایران، پیش از آنکه دونالد ترامپ دستور بمباران شبانه در شنبه و یکشنبه را صادر کند، چگونه بود؟

 

جان مرشایمر:

ما با ایرانی‌ها در حال مذاکره بودیم و به نظر می‌رسید که گفت‌و‌گو‌ها ادامه خواهد یافت. اما ناگهان در تاریخ ۲۲ ژوئن ایران را بمباران کردیم. اینکه اکنون مذاکرات دقیقاً در چه وضعیتی قرار دارد مشخص نیست، اما در آن زمان ادامه داشتند. البته این گفت‌و‌گو‌ها بی‌نتیجه مانده بودند، چراکه یک اختلاف اساسی و حل‌نشدنی میان طرفین وجود دارد: ایرانی‌ها بر حفظ حق غنی‌سازی هسته‌ای پافشاری می‌کنند و ما اصرار داریم که نباید چنین قابلیتی داشته باشند. این معادله به سادگی قابل حل نیست. پس، اگرچه مذاکرات ادامه داشت، اما به جایی نمی‌رسید.

 

قاضی اندرو:

به نظر شما چرا ترامپ تصمیم گرفت در آن شب بمباران کند؟ او گفته بود که “دو هفته فرصت می‌دهم تا راه‌حلی پیدا شود”، اما بمباران را در دومین یا سومین روز همین بازه انجام داد.

 

جان مرشایمر:

اگر مذاکرات به بن‌بست برسد و شما روایت اسرائیلی‌ها درباره فعالیت‌های ایران را بپذیرید، گزینه‌ای جز اقدام نظامی باقی نمی‌ماند. از این نظر، جای تعجب ندارد که او تصمیم به حمله گرفت. البته تعجب‌آور بود که در ۲۲ ژوئن این کار را انجام داد، زیرا پیش از آن نشان داده بود که قصد دارد حداقل دو هفته فرصت برای دیپلماسی قائل شود. اما به نظر می‌رسد تلاش کرده ایرانی‌ها را فریب دهد—و شاید هم موفق شده باشد، چه کسی می‌داند؟ اما در مجموع، فکر می‌کنم دلیل اصلی حمله این بود که ترامپ به این نتیجه رسید مذاکرات ثمربخش نخواهد بود و در عین حال تحت فشار اسرائیل برای اقدام نظامی قرار داشت و روایت آنها درباره تهدید هسته‌ای ایران را پذیرفت.

 

قاضی اندرو:

مکس بلومنتال گزارش داده که برای رد کردن ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا، صهیونیست‌های شورای امنیت ملی عوامل موساد را به دفتر بیضی شکل کاخ سفید آوردند تا ترامپ را توجیه، متقاعد و تحت تأثیر قرار دهند. آیا این از نظر شما منطقی است؟

 

جان مرشایمر:

این احتمال کاملاً وجود دارد، اگرچه نمی‌توانم با قطعیت بگویم که چنین اتفاقی رخ داده. اما از نظر منطقی محتمل است. حتی می‌توان استدلال کرد که نیازی به حضور مأموران موساد نبود، چراکه در خود دولت افرادی مانند جان رتکلیف—که آن زمان رئیس سیا بود—و دیگران وجود داشتند که به خوبی مواضع اسرائیل را نمایندگی می‌کردند؛ بنابراین شاید ضرورت حضور موساد نبود، اما ممکن است برای تقویت آن روایت، چنین کاری کرده باشند.

 

قاضی اندرو:

به نظر می‌رسد تولسی گبارد به حاشیه رانده شده—شاید به‌دلیل آن موضع‌گیری علنی‌اش.

منظورم از “درگیری” آن است که او تحت سوگند، بیانیه‌ای مطرح کرد که در واقع بازتاب یافته‌های جامعه اطلاعاتی بود؛ همان‌طور که مک‌گاورن و لری جانسون گفته‌اند، از میان ۱۶ آژانس اطلاعاتی آمریکا، تنها ۵ آژانس اطلاعات جمع‌آوری می‌کنند و باقی تحلیل انجام می‌دهند.

 

جان مرشایمر:

تصور نمی‌کنم حذف شده باشد، بیشتر به نظر می‌رسد که تسلیم جریان غالب شده است.

 

قاضی اندرو:

توصیف خوبی است. اکنون دیگر کسی نیست که در گوش ترامپ زمزمه کند که ایران نه تنها سلاح هسته‌ای ندارد، بلکه به‌دنبال ساخت آن هم نیست. وزارت امور خارجه ایران دو روز پیش از آن حمله، به‌طور رسمی اعلام کرده بود که تونل‌ها خالی شده‌اند. آیا می‌توان گفت دونالد ترامپ و پیت هگث به‌عمد تونل‌های خالی را بمباران کردند؟

 

جان مرشایمر:

واقعاً نمی‌دانم که آیا آنها از خالی بودن تونل‌ها مطلع بودند یا نه. اما احساس شخصی من این است که ایران پیش از حمله، اورانیوم غنی‌شده را از آن محل خارج کرده بود.

جان مرشایمر:

حدس من این است که آبشار‌های سانتریفیوژ همچنان در فردو باقی مانده بودند و این سایت زیرزمینی به‌طور کامل تخلیه نشده بود. تصور می‌کنم برای جابجایی کامل این آبشار‌ها به زمان زیادی نیاز بود. همچنین احتمال می‌دهم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از این موضوع آگاه بوده باشد—اگرچه نمی‌توان با قطعیت سخن گفت.

 

قاضی اندرو:

به نظر شما آیا دولت در مورد «نابودی کامل» —نقل‌قولی مستقیم از رئیس‌جمهور که آن را «مانوری درخشان» توصیف کرده بود و همچنین اظهارات وزیر دفاع—دروغ گفته است؟ آیا دروغ‌گویی آنها آشکار شده است؟

 

جان مرشایمر:

به‌نظر من، دولت اظهاراتی قاطع درباره میزان تخریب سایت‌ها ارائه کرد که با ارزیابی‌های داخلی، به‌ویژه گزارش‌های آژانس اطلاعات دفاعی، و همچنین با دیدگاه بسیاری از ناظران خارجی همخوانی نداشت. ممکن است ترامپ، هگث و دیگران واقعاً باور داشتند که حمله موفقیت‌آمیز بوده و سایت‌ها نابود شده‌اند. اگر واقعاً به آنچه می‌گفتند ایمان داشتند، نمی‌توان آن را «دروغ‌گویی» به حساب آورد. اما دلایل متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد آنها اشتباه می‌کردند—به‌ویژه با توجه به همان گزارش‌های اطلاعاتی. اکنون دولت و متحدانش در داخل و خارج، وارد فاز تبلیغاتی اغراق‌آمیزی شده‌اند تا وانمود کنند که این حمله موفقیتی خیره‌کننده بوده و یا کل برنامه هسته‌ای ایران را نابود کرده‌اند یا حداقل برای سال‌های زیادی عقب انداخته‌اند. در همین راستا افرادی مثل تولسی گبارد و جان رتکلیف نقش پررنگی ایفا کرده‌اند و به‌نوعی به‌عنوان بازو‌های رسانه‌ای این روایت عمل می‌کنند. اما این صرفاً نوک کوه یخ است، چرا که بسیاری دیگر از مقامات و تحلیلگران نیز همین ادعا را تکرار می‌کنند. با این حال، حقیقت آن است که این یک پیروزی بزرگ نبود.

 

قاضی اندرو:

در این بخش، رئیس‌جمهور ترامپ و وزیر دفاع هگث به دفاعی هماهنگ و البته عصبانی از ادعای نابودی کامل سایت فردو می‌پردازند:

ترامپ: «من معتقدم که تخریب کامل بود. فکر نمی‌کنم آنها فرصتی برای بیرون آوردن چیزی داشته‌اند، چون ما بسیار سریع عمل کردیم. اگر این عملیات دو هفته طول می‌کشید، شاید ممکن بود، اما انتقال چنین موادی بسیار دشوار و برای آنها بسیار خطرناک است. ضمن اینکه آنها می‌دانستند ما در راه هستیم و وقتی چنین چیزی را می‌دانید، منطقی نیست که کسی در آن محل باقی بماند.»

هگث (وزیر دفاع): «آقای رئیس‌جمهور، وقتی با طراحان آن بمب‌ها صحبت می‌کنید، کاملاً می‌دانند که این سلاح‌ها چه قابلیت‌هایی دارند. این مهمات دقیقاً در محل تعیین‌شده اصابت کردند. این یک عملیات بی‌نقص بود—همان‌طور که انتظار داشتیم. هر بمب، با بیش از ۳۰ هزار پوند مواد منفجره، به شکلی برنامه‌ریزی‌شده زیر سایت فردو فرود آمد. هر کسی که ارزیابی متفاوتی ارائه می‌دهد، احتمالاً با انگیزه‌های سیاسی این کار را کرده و ما این را می‌دانیم، زیرا آن گزارش اطلاعاتی مورد استناد، در سطح بسیار محرمانه، اولیه و با سطح اعتماد پایین تهیه شده بود. این ارزیابی بر اساس داده‌های قطعی نبود. ما معتقدیم که تخریب شدید بوده و احتمال بالایی دارد که تأسیسات کاملاً نابود شده باشند.»

قاضی اندرو:

اینگونه سخنان—تکرار مداوم واژه‌هایی مانند «بی‌نقص» —بسیار غیرقانع‌کننده به نظر می‌رسد. پروفسور مرشایمر، به‌راستی مشخص نیست آنها سعی داشتند چه کسی را قانع کنند. ما اقدام نظامی ارتش را زیر سؤال نمی‌بریم، بلکه موفقیت استراتژیک عملیات را زیر سؤال می‌بریم، چراکه به‌سادگی ممکن است چیزی برای تخریب در آن محل باقی نمانده باشد.

 

جان مرشایمر:

نکته اصلی همین است—دولت در حالتی از اضطراب به‌سر می‌برد، چون متوجه شده روایت واقعی در حال آشکار شدن است؛ اینکه این عملیات، برخلاف تبلیغات، موفقیتی خیره‌کننده نبوده و سایت‌ها به‌طور کامل نابود نشده‌اند. این برای ترامپ خبر بدی است، چون قصد دارد این درگیری را در همان مرحله متوقف کند، بدون آنکه به درگیری نظامی ادامه دهد؛ بنابراین او و اطرافیانش تلاش می‌کنند این اقدام را یک پیروزی قطعی جلوه دهند تا دیگر نیازی به حملات بعدی نباشد. اما واقعیت آن است که چنین موفقیتی حاصل نشده. این یعنی اسرائیلی‌ها به‌زودی مجدداً بر طبل تهدید خواهند کوبید تا فشار بیشتری برای اقدام علیه ایران ایجاد کنند. اگر به رسانه‌های اسرائیلی نگاه کنید، خواهید دید که همان استدلال‌های ترامپ را تکرار می‌کنند. به‌تازگی بنیامین نتانیاهو نیز سخنرانی کرده که تقریباً شبیه به لحن رئیس‌جمهور ترامپ بود—او نیز از یک «پیروزی بزرگ» و «نابودی برنامه هسته‌ای ایران» سخن گفت. اما این فقط روایت است، نه واقعیت.

جان مرشایمر:

در اسرائیل افراد بسیاری در حوزه امنیت ملی—چه به‌صورت علنی و چه پشت در‌های بسته—اظهار می‌کنند که باید «تفنگ ساچمه‌ای» را دوباره پر کرد، یعنی عملیات مشابهی را تکرار کرد. این موضوع در رسانه‌ها نیز بازتاب یافته، چراکه به‌روشنی می‌دانند که برنامه هسته‌ای ایران به‌طور کامل نابود نشده است. ایران همچنان به غنی‌سازی اورانیوم متعهد است. بنابراین، این جنگ پایان نیافته و در نهایت رئیس‌جمهور ترامپ نیز درمی‌یابد که برنامه هسته‌ای ایران همچنان فعال است و آن زمان، با چالش تصمیم‌گیری در برابر آن مواجه خواهد شد.

 

قاضی اندرو:

کلیپ دیگری در این زمینه پخش می‌کنم و سپس بحث را تغییر خواهیم داد. این کلیپ مربوط به سناتور کریس مورفی است—نه تنها یک سناتور، بلکه عضو ارشد کمیته اطلاعات سنا. او دارای دسترسی به اسناد فوق‌محرمانه و جلسات توجیهی اطلاعاتی است. این صحبت‌های اوست:

کریس مورفی: «ارزیابی اولیه آژانس اطلاعات دفاعی بر اساس تصاویر موجود این است که حمله اخیر تأسیسات را به‌طور کامل نابود نکرده است. همچنین می‌دانیم که ایرانی‌ها موفق شدند مقدار قابل توجهی اورانیوم غنی‌شده را از فردو خارج کنند—و شاید این مهم‌ترین نکته باشد. اگر نتوانستیم اورانیوم ۶۰ درصدی را از بین ببریم، آنها دیگر حتی به همان تعداد سانتریفیوژ هم نیازی ندارند تا غنی‌سازی را به سطح تسلیحاتی برسانند.

صادقانه بگویم، آنها [دولت آمریکا]عصبانی‌اند—و شما می‌توانید این عصبانیت را در صدایشان حس کنید—چرا که دروغ گفته‌اند و حالا دروغشان آشکار شده. رفتند و ادعا کردند که ظرفیت هسته‌ای ایران نابود شده و برنامه برای دست‌کم یک سال عقب افتاده است. در حالی که در همان لحظه می‌دانستند این ادعا نادرست است. این فوق‌العاده شرم‌آور است. آنها با خشم مصنوعی تلاش می‌کنند دروغشان را بپوشانند و دیگران را مقصر جلوه دهند، در حالی که خود مرتکب گناهی نابخشودنی در عرصه امنیت ملی شده‌اند: جعل اطلاعات.

ما بار‌ها در تاریخ خود دیده‌ایم که جعل اطلاعات امنیتی چگونه ما را وارد جنگ‌های غیرضروری کرده است—جنگ‌هایی که نه تنها ده‌ها یا صدها، بلکه هزاران آمریکایی را به کشتن داده است. آنها خشمگین‌اند، چون دروغشان آشکار شده است.»

 

قاضی اندرو:

آیا جعل اطلاعات، اقدامی خطرناک برای دولت محسوب می‌شود؟

 

جان مرشایمر:

بسیار خطرناک است. اجازه دهید چند نکته را درباره سخنان سناتور مورفی بیان کنم: نخست، باید به زمان اشاره کنم. ایران مدت‌هاست آگاه است که ممکن است آمریکا یا اسرائیل در نهایت حمله کنند؛ بنابراین طی این مدت، بی‌تردید اقدامات احتیاطی گسترده‌ای برای حفاظت از زیرساخت‌های هسته‌ای‌اش انجام داده است. به همین دلیل، بسیار محتمل است که اورانیوم غنی‌شده از پیش از حمله از فردو خارج شده باشد. برخلاف برخی ادعاها، انتقال اورانیوم بسیار غنی‌شده کار پیچیده‌ای نیست. آنچه دشوار است، جابه‌جایی آبشار‌های سانتریفیوژ است—به همین دلیل تصور می‌کنم این آبشار‌ها هنوز در فردو باقی مانده بودند، حتی اگر آسیب دیده باشند.

نکته دوم اینکه، ایران توانایی فنی پیشرفته‌ای در ساخت سانتریفیوژ‌های نسل جدید دارد. آیا تصور نمی‌کنید که در طول سال‌ها، تعداد زیادی از آنها را ساخته و در مکان‌هایی پنهان کرده باشد؟ به احتمال زیاد همین‌طور است. این سانتریفیوژ‌ها حالا می‌توانند با اورانیومی که از فردو خارج شده ترکیب شوند و مسیر ساخت سلاح را هموار کنند.

حتی اگر فرض کنیم فردو به‌طور کامل تخریب شده (که فکر نمی‌کنم این‌گونه باشد)، باز هم نمی‌توان گفت برنامه هسته‌ای ایران نابود شده است. بنابراین، تصور اینکه این مسئله برای همیشه حل شده، ساده‌انگارانه است. به همین دلیل است که اسرائیلی‌ها دوباره بحث «پر کردن تفنگ ساچمه‌ای» را مطرح می‌کنند.

 

قاضی اندرو:

چه کسی خواهان آتش‌بس بود—ایرانی‌ها یا اسرائیلی‌ها؟

 

جان مرشایمر:

به‌نظر من، عمدتاً این اسرائیل بود که به‌دنبال آتش‌بس بود. البته ایران نیز با آتش‌بس مخالفتی نداشت، اما واقعیت این است که اسرائیل با بحران جدی مواجه شده بود. نتانیاهو و دیگر مقامات ارشد صراحتاً اظهار کردند که آمادگی ورود به یک جنگ فرسایشی را ندارند.

کاملاً روشن بود که درگیری در حال تبدیل شدن به یک جنگ فرسایشی است. در این نوع جنگ‌ها، ایرانی‌ها مزیت روانی و استراتژیک بیشتری دارند. اسرائیلی‌ها به‌سادگی تاب و تحمل درگیری بلندمدت را ندارند، به‌ویژه وقتی فشار تسلیحاتی، اقتصادی و روانی شدیدی بر آنها وارد شود. علاوه بر این، ذخایر تسلیحاتی اسرائیل رو به اتمام بود و اقتصاد کشور نیز تحت فشار شدید قرار داشت. بنابراین، اسرائیل تصمیم گرفت از طریق مذاکره با ترامپ، پایان این جنگ را رقم بزند.

 

قاضی اندرو:

شدت آسیب‌هایی که اسرائیل متحمل شد تا چه حد بود؟ به عبارت دیگر، چقدر رهبری اسرائیل در ارزیابی قدرت آتش و مقاومت ایران اشتباه کرد؟

 

جان مرشایمر:

ارزیابی دقیق میزان خسارت دشوار است، زیرا اسرائیل عمداً سعی کرده اطلاعات را محدود و محرمانه نگه دارد—و این به‌خاطر حجم بالای خسارات است. اما شواهد موجود نشان می‌دهند که خسارت‌های قابل‌توجهی به زیرساخت‌ها وارد شده؛ از جمله ساختمان‌های متعدد در تل‌آویو، بندر حیفا، پالایشگاه‌ها و تعطیلی موقت فرودگاه که پیامد‌های اقتصادی زیادی داشت.

از نظر روانی نیز، مردم اسرائیل نه تنها به چنین حملاتی عادت نداشتند، بلکه تصور نمی‌کردند که چنین حملاتی ممکن باشد. این یک شوک روانی جدی برای جامعه اسرائیل بود و نارضایتی عمومی را به‌شدت افزایش داد. اگر درگیری ادامه می‌یافت و به جنگی طولانی بدل می‌شد، تأثیر مخرب آن بر جامعه اسرائیل بسیار گسترده‌تر می‌شد.

 

قاضی اندرو:

رئیس‌جمهور ترامپ در شبکه اجتماعی خود نوشته—نمی‌دانم باید آن را جدی گرفت یا نه—که بنیامین نتانیاهو روز دوشنبه در دادگاه محاکمه جنایی‌اش باید حاضر شود. به نظر شما، نتانیاهو با این حمله، چقدر به جایگاه سیاسی خود آسیب زد؟

 

جان مرشایمر:

برعکس، جایگاه سیاسی نتانیاهو در حال حاضر در اوج است. او توانسته با کمک رئیس‌جمهور ترامپ و دیگر متحدان، این حمله را به‌عنوان «پیروزی بزرگ» جلوه دهد. تعداد زیادی از مردم باور کرده‌اند که این اقدام، موفقیتی خیره‌کننده برای اسرائیل بوده است. تا زمانی که این روایت غلط اصلاح نشود، موقعیت او تثبیت خواهد ماند.

نتانیاهو در تبلیغات مهارت خارق‌العاده‌ای دارد. توانایی‌اش در جهت‌دهی افکار عمومی در اسرائیل بی‌نظیر است—درست مانند توانایی ترامپ در ایالات متحده برای تحریف واقعیت و هدایت افکار عمومی به‌سمت آنچه می‌خواهد. این مهارتی است که در تاریخ آمریکا هم نظیر ندارد.

 

قاضی اندرو:

رئیس‌جمهور ترامپ همین الان جمله جالبی گفته که بد نیست با هم گوش دهیم: «بمباران ایران، پیروزی برای همه بود—حتی ایران!» این نقل قول اوست:

ترامپ: «فکر می‌کنم این بمباران پیروزی بزرگی برای همه بود، حتی برای ایران. ببینید، آنها کشور دارند، نفت دارند، مردم باهوشی دارند و می‌توانند دوباره بلند شوند. اسرائیل در روز‌های اخیر ضربه سختی خورد—به‌ویژه از آن موشک‌های بالستیک—که بسیاری از ساختمان‌ها را نابود کردند.»

آیا بخش دوم حرف‌های ترامپ درباره میزان آسیب به اسرائیل درست است؟ شاید دقیق ندانیم، اما از استیصال نتانیاهو می‌توان آن را حدس زد.

 

جان مرشایمر:

کاملاً درست می‌گویید. همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم، جزئیات دقیق مشخص نیست، اما رئیس‌جمهور احتمالاً اطلاعات دقیق‌تری دارد، چراکه به منابع اطلاعاتی سطح بالا دسترسی دارد و با مقام‌های اسرائیلی در تماس است.

واقعیت این است که اسرائیلی‌ها خود نیز می‌دانند این مسئله پایان نیافته. رسانه‌های اسرائیلی بار دیگر درباره «پر کردن تفنگ ساچمه‌ای» سخن می‌گویند. ایرانی‌ها حالا تجربه یک کمپین بمباران را دارند، می‌دانند چه‌چیزی مؤثر است و چه‌چیزی نه؛ بنابراین یا خود اقدام به تولید موشک‌های بالستیک و کروز مؤثرتر خواهند کرد یا از کشور‌های دیگر آنها را تهیه می‌کنند.

اگر اسرائیل یا ایالات متحده بخواهند درگیری تازه‌ای آغاز کنند، ایران نه تنها توان مقابله دارد، بلکه احتمالاً در آینده قادر خواهد بود آسیب‌هایی به‌مراتب شدیدتر از این مرحله وارد کند.

جان مرشایمر:

نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت این است که رئیس‌جمهور ترامپ به‌وضوح از احتمال بسته‌شدن تنگه هرمز توسط ایران وحشت داشت—و این تهدید، یک احتمال واقعی بود. بسته‌شدن تنگه می‌توانست تأثیر مستقیمی بر قیمت جهانی نفت بگذارد و این مسئله برای موقعیت سیاسی ترامپ در داخل آمریکا بسیار نامطلوب بود. بنابراین، یکی از انگیزه‌های اصلی او برای پایان‌دادن به جنگ و حفظ وضعیت بدون تنش همین نگرانی بود.

او به‌خوبی می‌دانست که تهدید بستن تنگه هرمز یک خطر استراتژیک واقعی برای ایالات متحده است—و مطمئنم ایرانی‌ها هم این را به‌خوبی درک کرده‌اند. به همین دلیل، اگر در آینده دوباره تنشی رخ دهد، اصلاً تعجب نخواهم کرد اگر ایران بر این تهدید تأکید بیشتری کند، چراکه این یک ابزار بازدارنده مؤثر در برابر ترامپ خواهد بود.

 

قاضی اندرو:

شما فارغ‌التحصیل آکادمی نظامی وست‌پوینت و افسر سابق نیروی هوایی هستید. از نظر شما، چقدر خطرناک یا حتی احمقانه بود که ما قوی‌ترین و پیچیده‌ترین سلاح‌مان را علیه ایران به‌کار بردیم، در حالی که نتیجه آن آسیب اندکی بود و این باعث شد که ایرانی‌ها از نقاط ضعف آن مطلع شوند؟

 

جان مرشایمر:

فکر نمی‌کنم این موضوع اهمیتی داشته باشد. این سلاح برای یک هدف خاص طراحی شده: حمله به تأسیساتی که در اعماق زمین مدفون شده‌اند و دسترسی به آنها بسیار دشوار است. موارد استفاده از این نوع تسلیحات بسیار محدود است. افزون بر این، همه می‌دانستند که ایالات متحده چنین بمبی را در اختیار دارد—پس افشای آن راز جدیدی نبود. از نظر من، این سلاح آن‌قدر «فوق‌سری» و راهبردی نیست که لازم باشد پنهان نگه داشته شود تا فقط در «زمان مناسب» از آن استفاده شود.

 

قاضی اندرو:

آیا باید انتظار داشته باشیم که اسرائیلی‌ها به آتش‌بس پایبند بمانند؟

 

جان مرشایمر:

خیر، اسرائیلی‌ها هیچ‌گاه به‌طور واقعی به آتش‌بس پایبند نبوده‌اند. حتی از آمریکایی‌ها نیز انتظار چنین چیزی ندارم. این دو کشور به‌طور کلی اعتقادی به التزام به قوانین بین‌المللی ندارند و عمل‌گرایانه برخورد می‌کنند.

 

قاضی اندرو:

آیا این آتش‌بس به‌شکل رسمی و قانونی تنظیم شده؟ یا صرفاً توافقی تلفنی میان رهبران کشورهاست؟ منظورم این است که تا چه حد می‌توان این توافق را جدی، معتبر، قانونی و مورد احترام جهانی دانست؟

 

جان مرشایمر:

تا جایی که اطلاع دارم، هیچ سند مکتوبی که این آتش‌بس را به‌صورت رسمی و حقوقی تعریف کند وجود ندارد. به‌نظر می‌رسد رئیس‌جمهور ترامپ صرفاً یک توافق شفاهی با چارچوب‌های کلی را ترتیب داده و طرفین بر اساس همان خطوط کلی به تفاهم رسیده‌اند. اما حتی اگر سند رسمی هم وجود داشت، بعید است تغییر چندانی در رفتار طرفین ایجاد می‌کرد.

برای مثال، به توافق آتش‌بسی که در ۱۹ ژانویه میان اسرائیل و حماس برقرار شد نگاهی بیندازید—که دقیقاً پیش از آغاز دوره ریاست‌جمهوری ترامپ بود. آن توافق‌نامه‌ای مکتوب و دقیق داشت، اما اسرائیلی‌ها خیلی زود آن را نقض کردند. در مورد لبنان و حزب‌الله هم مشابه همین اتفاق رخ داد. در عمل، اسرائیل تنها زمانی به آتش‌بس احترام می‌گذارد که به نفعش باشد؛ و اگر احساس کند شرایط تغییر کرده، بدون تردید آن را نقض خواهد کرد.

 

قاضی اندرو:

در حالی که همه این تحولات در حال وقوع است، کشتار در غزه نیز—مستقل از تصمیم ترامپ و چرخش موضعی او—ادامه دارد. به نظر شما، چه چیزی می‌تواند این خشونت را متوقف کند؟

 

جان مرشایمر:

در حال حاضر، هیچ راهکار روشنی برای توقف این خشونت نمی‌بینم. این وضعیت واقعاً مایه ناامیدی و افسوس است. هیچ کشوری در جهان، به‌ویژه از طرف غرب، وارد میدان نشده تا مانع این فاجعه شود. اروپایی‌ها، به‌ویژه آلمان، عملکردی ضعیف‌تر از همیشه داشته‌اند. دولت ترامپ نیز هیچ نشانه‌ای از تمایل به تغییر موضع خود و توقف نسل‌کشی در غزه نشان نمی‌دهد.

امیدواری به اینکه اوضاع به شکل معجزه‌آسا تغییر کند، واقع‌بینانه نیست. اسرائیلی‌ها نیز نه‌تنها قصد کاهش تنش ندارند، بلکه به نظر می‌رسد هر روز در غزه خشن‌تر عمل می‌کنند.


گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدترین
  • پربحث‌ترین‌