سفیر پیشین ایران در انگلیس گفت: ایران همزمان باید مذاکرات با اروپا و آمریکا را ادامه بدهد، درگیری، شکاف و اصطکاک بین اروپا و آمریکا برقرار شده است، اروپاییها دستپاچه شدهاند که سهمخواهیهای خاص خودشان را داشته باشند.
سید جلال ساداتیان با اشاره به اینکه اروپاییها از مذاکره ایران با آمریکا نگران شدند، گفت: اروپاییها ابزار اسنپ بک را در اختیار دارند و طبق برجام سه ماه باید زمان داشته باشند که بتوانند اسنپ بک را فعال کنند. اگر از خرداد رد شویم آنها این فرصت را از دست میدهند و لذا دستپاچه شدهاند که سهمخواهیهای خاص خودشان را داشته باشند. پس هم مسأله سهمخواهیها است و هم اینکه فکر میکنند کنار گذاشته شدهاند.
مشروح گفتوگو با ساداتیان را در ادامه میخوانید:
دولت انگلیس سعی دارد دو خرابکاری که در این کشور انجام شده را به جمهوری اسلامی ایران نسبت بدهد. به نظر شما این جوّسازیها علیه جمهوری اسلامی چه تأثیری میتواند بر مذاکرات ما با آمریکا داشته باشد؟
تقریبا برای دنیا ثابت شده و برای اسرائیل هم به عنوان جدیترین مخالف و لابی او هم ثابت شده نظر ترامپ این است که از طریق دیپلماسی بتواند اهداف خودش را به پیش ببرد؛ البته او با تهدید هم کارش را شروع کرد. یعنی به تعبیر عامیانه چماق خودش را بلند کرد تا در سایه آن چماق بتواند اهداف خودش را در ابعاد مختلف با اروپاییها، کانادا، چین و روسیه بتواند پیش ببرد. موضوعات دیگر خیلی به ما مربوط نمیشود، ولی اجمالا شما نحوه برخوردش با زلنسکی، اروپا و بر سر تعرفهها با چینیها دیدید. در ابعاد مختلف هم دیدیم که علیه او موضعگیری شد و در یک جاهایی هم کوتاه آمد.
در ارتباط با ایران هم از یک طرف زبان تهدیدش با روبیو و والتز برقرار میشد و ادامه پیدا میکرد و از سوی دیگر با ویتکاف دارد کار مذاکرات را انجام میدهد و این امری نیست که برای مخالفان و کسانی که خواهان برخورد جدی با ایران هستند، مورد پسند باشد. در نتیجه حتی شاهد بودیم که نتانیاهو را به واشنگتن دعوت کرد و نتانیاهو فکر کرد که میخواهد تأییده حمله به ایران را به او بدهد، ولی او گفت که میخواهیم با ایران مذاکره مستقیم داشته باشیم. ویدئو آن را هم دیدید که چطور قیافه نتایاهو در هم رفت و چگونه خیلی سریع آمریکا را ترک کرد و برگشت.
چون در داخل رژیم صهیونیستی هم مشکلاتی دارد و از ترس اینکه آن مشکلات شدت بگیرد و او را سرنگون کند، منافع خودش را در این بحران میبیند و لذا آنها ساکت نماندهاند.
موضوع سؤال من جوسازیهای انگلیسیها بود
یک طرف ماجرا این است که هم در آمریکا و هم در اروپا شاهد این هستیم که لابیهای اسرائیل و کسانی که طرفدار او هستند، به شکلهای مختلفی تلاش میکنند که این کار را انجام بدهند. از طرف دیگر مذاکرات ایران با اروپا هم چهار دور قبل از مذاکره با آمریکا انجام شد و بعد که آقای غریبآبادی و آقای تختروانچی حتی در مذاکرات کارشناسی حضور داشتند، طبیعتا این بخش از مذاکرات متوقف شد. در نتیجه اینها به سمت آمریکاییها رفتند، چون فکر میکردند با تجربه برجام که آنجا خود اروپاییها هم تمایل داشتند ما اول مسأله را با آمریکا حل کنیم، فکر کردند اروپاییها در این قضیه هم همراهی میکنند. در حالی که آنها بیشتر نگران شدند؛ فرانسویها سهمخواهی کردند و انگلیسیها هم از سر مسأله کانادا و اوکراین با آمریکا دچار مشکل شدند و دارند «أنا رجل» خودشان را سر میدهند و دنبال منافع خاص خودشان هستند که جدی گرفته شوند.
اروپاییها ابزار اسنپ بک را در اختیار دارند و طبق برجام سه ماه باید زمان داشته باشند که بتوانند اسنپ بک را فعال کنند. اگر از خرداد رد شویم آنها این فرصت را از دست میدهند و لذا دستپاچه شدهاند که سهمخواهیهای خاص خودشان را داشته باشند. پس هم مسأله سهمخواهیها است و هم اینکه فکر میکنند کنار گذاشته شدهاند. با توجه به اختلافاتی که با آمریکا دارند، برای اینکه بتوانند توازن را در روابط خودشان برقرار کنند، به نظرم میآید این نسبتها داده میشود.
جمهوری اسلامی برای خنثی کردن این جوسازیها باید چه کاری انجام بدهد؟
من فکر میکنم همزمان باید مذاکرات با اروپا و آمریکا را ادامه بدهد؛ و هر جایی که قضیه مستقیم شد، عین داستان برجام آنها را در کنار هم بنشاند و با آنها مذاکره کند. کما اینکه دور دوم مذاکرات که در رم اتفاق افتاد، به نظرم اتفاق خوبی بود و میتوانستند اروپاییها را هم دعوت کنند که در آنجا حضور داشته باشند و نحوی آنها هم در جریان قضیه قرار بگیرند و همچنان که ایران روسیه و چین را در جریان مذاکرات خودش با آمریکا قرار داد، اروپاییها را هم به همین ترتیب در جریان قرار بدهد و آنها را هم به بازی بگیرد برای اینکه در بحث مذاکرات حضور داشته باشند؛ ولو اینکه فرانسه به یک شکلی تخریب کند؛ در دوره برجام هم سهمخواهی کرد.
انگلیسیها هم به خاطر مسأله کانادا حسابی دلخور شدند از اینکه جدیترین متحد آمریکا هستند و ارتباطات فراآتلانتیکی با آنها دارند، ولی ترامپ به آنها هم اعتنا نداشت و ادعا کرد که کانادا منضم به ما شود. هم فرانسویها به خاطر ایالت کبک و هم انگلیسی به خاطر مجموعه کانادا که هنوز عکس ملکه انگلیس بر دلار این کشور نقش بسته و در حقیقت فرماندار کلی دارند که از ناحیه انگلیس حکم میگیرد، ادعا دارند و اینجا دچار مشکل شدند. سر قضیه اوکراین هم دچار مشکل هستند چون جدیترین درگیریها را آنها دارند، ولی ترامپ از کیسه خلیفه میبخشد و میگوید دو ایالت شرقی اوکراین به علاوه کریمه به روسیه بخشیده شود و او هم عضو ناتو نشود؛ پول و هزینههای ناتو را هم کم کرده و تعرفههایی هم که به اروپا بست و آنها هم متقابلا موضع گرفتند و تعرفههایی برای کالاهای آمریکایی وضع کردند.
پس درگیری، شکاف و اصطکاک بین اروپا و آمریکا برقرار شده؛ ولو انگلیسیهایی که دارای ارتباط بسیار قوی فراآتلانتیکی با آمریکا هستند. به نظرم میآید ایران هم باید به اینها توجه کند؛ ولی نه صرفا به خاطر این اختلافی که وجود دارد، بلکه به خاطر منافع خودش باید بتواند ارتباط متوازنی را با طرفهای درگیر برقرار کند.