سیاسی
آینده اقتصاد کشور تغییری نمیکند چون سیاست خارجی تغییر نخواهد کرد
علی ماجدی، سفیر اسبق ایران در کشورهای برزیل، ژاپن و آلمان میگوید باید تحولی جدی در نوع نگاه حاکمیت به تعامل با نظام بینالملل، مخصوصا غرب به وجود بیاید تا امکان پیشبینیهای مثبت فراهم شود؛ در غیر این صورت، بدون تغییر در سیاست کلان خارجی همچنان محکوم به تحمل تنگناهای اقتصادی هستیم.
رویداد۲۴ نوشت: ایران در حالی ۱۴۰۳ را شروع کرده است که نه تنها امیدی به کمشدن مشکلات نیست، بلکه تحولات بینالمللی و رویدادهایی که در داخل اتفاق افتاده، موید آن است که باید به استقبال تهدیدها و تحدیدهای بیشتری رفت. بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید، تردید نظام حاکم برای ورود به قرارومدارهای بینالمللی و سایر عوامل موجب شده است تا افکار عمومی رای به مانا بودن مانعهای رشد و توسعه بدهد.
علی ماجدی، سفیر اسبق ایران در کشورهای برزیل، ژاپن و آلمان در گفتگو با رویداد ۲۴ میگوید: چه اتفاقی افتاده و کدام گره باز شده است که ما نگاهی خوشبینانه نسبت به چشم انداز اقتصادی داشته باشیم؟ قرار است، در سیاست خارجی تغییری صورت بگیرد؟ تغییر عمدهای در نگاه به مسائل داخلی حس میشود؟ جوانان این فضا را میبیینند که وسط میدان بیایند و خودشان کار را در دست بگیرند؟
بخشهای مهم این گفتگو را در زیر بخوانید:
*چشم انداز اقتصاد ایران در سالی که چند روز است شروع شده، با شرایط فعلی و روندی که جاری و ساری است، حتما نمیتواند چشماندازی مطابق با مطالبات عمومی باشد. یعنی آنچه را که در این دو_سه سال اخیر با شروع به کار دولت سیزدهم قابل مشاهده است، امیدواری به اصلاح را به کمترین حالت ممکن خود رسانده است. در واقع باید گفت، چه اتفاقی افتاده و کدام گره باز شده است که ما نگاهی خوشبینانه نسبت به چشمانداز اقتصادی داشته باشیم؟ قرار است، در سیاست خارجی تغییری صورت بگیرد؟ تغییر عمدهای در نگاه به مسائل داخلی حس میشود؟ جوانان این فضا را میبیینند که وسط میدان بیایند و خودشان کار را در دست بگیرند؟
*اگر قرار بر مثبتبودن چشمانداز باشد، باید یکسری علائمی ظهور کند تا امیدواری به جامعه تزریق شود. مثلا در روابط سیاست خارجی گشایشی شود تا احتمال رفع تحریمها، پذیرش افای تی اف بالا برود؟ متاسفانه، چون علائمی در این زمینهها نمیبینیم، این احتمالها بعید هستند تا به این نتیجه هزینهساز و نگرانکننده برسیم که روندی که از تابستان ۱۴۰۰ شروع شده اند، همچنان ادامه خواهند داشت تا شاخصهای واقعی نظیر تورم، گرانی و … پابرجا بماند؛ بنابراین نه تنها چشمانداز مثبتی را نمیتوانیم تصور کنیم، بلکه در سال جدید احتمال تورم بیشتر، بیکاری بیشتر و … را میشود، پیشبینی کرد؛ مگر اینکه تحولی جدی نوع نگاه حاکمیت به تعامل با نظام بینالملل، مخصوصا غرب به وجود بیاید تا امکان پیشبینیهای مثبت بیشتر شود؛ لذا تاکید چیزی جز این نیست که بدون تغییر در سیاست کلان خارجی همچنان محکوم به تحمل تنگناهای اقتصادی و … هستیم. با این توضیح که شناختی که از تصمیم گیران فعلی داریم، برای ما بهبودی اوضاع را دور از تصور نشان میدهد.
*برای اینکه بتوانیم، در حالت تحریم حتیالمقدور مطالبات عمومی را پاسخ بدهیم، لازم است وزارت بازرگانی، وزارت صمت و برخی از سفرای ما در کشورهایی که در اقتصاد حرفی برای گفتن دارند با کارِ کارشناسی وضعیت موجود را به طور کاملا دقیقی بررسی کنند. یعنی وقتی با تحریمهایی روبرو هستیم که با اراده آمریکا و همراهی کشورهای اروپایی وضع شدهاند. پس کشورهایی که با ایالات متحده مراوده تجاری دارند، حاضر به داد و ستد با ایران نیستند. با این حال اگر وقت بگذاریم و تحقیق کنیم و همچنین گروهی مطالعه رابطه با کشورهای آفریقایی را که از توان نسبی مالی برخوردار باشند و رابطه قوی تجاری با آمریکا نداشته باشند، شروع کنند احتمالا روزنهای برای اقتصاد بین المللی ایران باز خواهد شد.
ایران در حالی بنبست اقتصادی را به شدیدترین حالت ممکن تجربه میکند که بعد از انتخابات ۲۰۲۰ ایالات متحده فرصت خوبی برای بهبودی شرایط به وجود آمده بود که متاسفانه کوتاهی و اهمال بحران را ماندگار کرد. در واقع وقتی خبر پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مخابره شد، همه چی آماده بود، حتی نماینده اتحادیه اروپا کارها و رایزنیهایی نهایی را برای احیای برجام انجام داده بود. اما تندرویهایی که در داخل صورت گرفت، مانع از این امر بسیار مهم شد.
*همچنین باید در نظر داشت حتی با تحریم هم بالاخره بیزینس صورت میگیرد. یعنی وقتی شما رابطه تجاری ایران و آلمان را میبینید، متوجه میشویم که «صفر» نیست که البته به دلیل تحریم و نپذیرفتن اف.ای.تی.اف معامله با آنها پرهزینه است. زمانی که سفیر ایران در برلین بودم، به مقامات آلمانی گفتم، با اینکه ما تحریم سازمان ملل هستیم، نزدیک ۲ میلیارد دلار به ایران صادرات دارید و پولتان را هم دریافت میکنید و من نشنیدهام، شرکت آلمانیای شکایت کند و بگوید که پولش را از ایرانیها دریافت نکرده است. پس بنابراین راههایی وجود دارد که البته هزینه بسیار سنگینی دارد.
*دونالد ترامپ در حالی مهیای بازگشت به کاخ سفید میشود که نگاهی ملیگراییاش مشهود است و به همین دلیل از حالا به همه دنیا خط و نشان میکشد و صد البته برای ایران هم خطرناک است. به این علت که به راحتی میتواند با چین و روسیه بر سر دور زدن ایران توسط پکن و مسکو معامله کند و مثلا شرط همکاری آنها را منوط به این کند که از ایران نفت و کالاهای دیگر نخرند. با این توضیح که هم چینیها و هم روسها و هر کشور دیگری منافع خود را اولویت میدانند و محال است، کشوری به مردم خودش هزینه تحمیل کند تا کشور دیگری را مورد حمایت خود قرار بدهد. این توضیح هم لازم است، در حالی رابطه با روسیه و چین را استراتژیک مینامیم که به واقع جمهوری اسلامی با هیچ کشوری رابطه استراتژیک ندارد.
*ایران در حالی بنبست اقتصادی را به شدیدترین حالت ممکن تجربه میکند که بعد از انتخابات ۲۰۲۰ ایالات متحده فرصت خوبی برای بهبودی شرایط به وجود آمده بود که متاسفانه کوتاهی و اهمال بحران را ماندگار کرد. در واقع وقتی خبر پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مخابره شد، همه چی آماده بود، حتی نماینده اتحادیه اروپا کارها و رایزنیهایی نهایی را برای احیای برجام انجام داده بود. اما تندرویهایی که در داخل صورت گرفت، مانع از این امر بسیار مهم شد.