حرف آخرم این است که ما الان در این دوره خاص تاریخی نیازمند این هستیم که همه را قانع کنیم که در دموکراسی 1+50 پیروز شویم و بعد از آن دنبال دموکراسی 70 درصدی باشیم. این پیروزی باعث خواهد شد که ما اولاً دنبال خشونت نرویم، ثانیاً مدافعان حکومت اسلامی (در برابر جمهوری اسلامی) به حاشیه بروند و نهایتاً کارشناسان و صاحبان تخصص بیایند و کار جامعه را پیش ببرند.
حرف آخرم این است که ما الان در این دوره خاص تاریخی نیازمند این هستیم که همه را قانع کنیم که در دموکراسی 1+50 پیروز شویم و بعد از آن دنبال دموکراسی 70 درصدی باشیم. این پیروزی باعث خواهد شد که ما اولاً دنبال خشونت نرویم، ثانیاً مدافعان حکومت اسلامی (در برابر جمهوری اسلامی) به حاشیه بروند و نهایتاً کارشناسان و صاحبان تخصص بیایند و کار جامعه را پیش ببرند.*بخشی از افرادی که قائل به عدم مشارکت در انتخابات پیشرو هستند، میگویند جامعه ایران این راه را در سالهای ۷۶، ۹۲ و ۹۶ رفته و انتخابات ۱۴۰۳ تکرار همان تجربه است. سوال این است که میتوان فضای سیاسی فعلی جامعه را با آنچه در دهه ۷۰ و ۹۰ وجود داشت، یکی دانست؟ خیر، این حرف صحیح نیست. جامعه امروز با جامعه دهههای گذشته خیلی متفاوت شده است، فضای سیاسی جامعه در 1403 را نباید با پیش از آن یکی دانست و اصلاً اینطور نیست که شبیه دوم خرداد و یا سال 92 باشد. امروز این جامعه بیرون افتاده است درحالیکه دیروز جامعه، درون بود و قدرت سیاسی مسلط وجود داشت و در قدرت بود که اصلاحطلبی دچار اضمحلال شد. الان اتفاقی که افتاده این است که جامعه بزرگتر شده و بخش اصلاحطلبی بیرون از حاکمیتش خیلی زیادتر است. حالا اگر همان بخش اصلاحطلبِ اصولگرا بازی راه بیاندازد، آن بخش اصلاحطلبی جامعه به آن کمک خواهد کرد، یعنی بیشتر از اینکه رنگ و بوی سیاسی بگیرد، رنگ و بوی اجتماعی و فرهنگی خواهد گرفت. اصلاحطلبی دیروز میخواست نظام سیاسی را اصلاح کند اما اصلاحطلبی امروز میخواهد نیازهای مردم را پاسخ دهد؛ یعنی دو مسیر متفاوت است. به همین دلیل است که این اصلاحطلبی مدال 1403 قطعاً راهی برای دموکراسی و مهم شدن جامعه خواهد یافت. اگر اصلاحطلبی امروز خوب بتواند بازی کند و مسائل جامعه را حل کند، کنار اصلاحطلبان بیرون قرار خواهد گرفت و بر حجم جامعه میافزاید. این موضوع را از نظر آماری به شکل دیگری بگویم. آن 17 تا 20 درصدی که آمدند و مشارکت را به 40 درصد رساندند، چنانچه بیرون بروند نظام سیاسی زمین خواهد خورد و دوره سختی آغاز میشود. تا دیروز اگر اصلاحطلبی بیرون میرفت، نیرویی برای جایگزینی وجود داشت، چنانچه وقتی آقای موسوی و خاتمی بیرون رفتند، بخش میانهرویی مثل آقای هاشمی و روحانی وجود داشت که جایگزین شدند اما امروز دیگر سرمایه جایگزین وجود ندارد. *دیدگاه دیگری که شنیده میشود و این روزها هم در بخشی از آن ۶۰درصد شاهد آن بودیم، این است که فرقی ندارد چه کسی رئیسجمهور شود. میتوان به این تحلیل قائل بود؟ این حرف را همین بخش اصلاحطلبی به خورد جامعه دادهاند و حالا هم میبینیم که جامعه همان حرف را پس میدهد. ولی در واقع اینطور نیست، نظام سیاسی مستأصل است. نظام سیاسی با محوریت اصولگرایی حتی میانهرو و اصولگرایی رادیکال در استیصال قرار گرفته و نمیتواند کاری کند و دچار ضعف مفرط شده است. البته به این معنی نیست که حاکمیت گفته که اصلاحطلبان بیایند، ولی همین آمدن اصلاحطلبان یک آگاهی در حاکمیت هم ایجاد شده است. به همین علت است که در دعوای قالیباف و جلیلی حاکمیت نیامد نقش یکسانساز را ایفا کند. به نظرم حاکمیت دچار ضعف فراوان شده و احساس خطر میکند و اصولگرایی هم نمیتواند آن را نجات دهد. در همین موقعیت است که میتوان کار کرد. اگر یک رئیسجمهور اصلاحطلب بیاید و وسط قرار بگیرد، به جای اینکه با حاکمیت منازعه کند، اقدام به رفاقت با جامعه کند، راه اصلاح نظام اجتماعی و سیاسی پیش خواهد آمد و ما با دورهای جدید روبهرو خواهیم شد. *بهعنوان آخرین سوال؛ درباره آینده ایران با ریاستجمهوری مسعود پزشکیان و سعید جلیلی چه میتوان گفت؟ چند سناریو وجود دارد. سناریوی اول این است که ایران وارد جنگ تمامعیار با خارج خواهد شد و به همین علت مجبور میشود که انسداد سیاسی ایجاد کند و شاهد سرکوب توأم با خشونت باشیم. سناریوی دیگر این است که اصلاحطلبان برنده شوند و وجه مدنی جامعه تقویت شود و به سمت جامعه همگرا حرکت کنیم. سناریوی سوم این است که بنیادگرایی حاکم شود و این بنیادگرایی با عبور از جمهوریت، به سمت دولت اسلامی حرکت کند و به جامعه روستایی و سنتی برخواهد گشت. این سناریویی است که میتواند تا چند سال دیگر محقق شده و تمام سرمایه ایرانیان در باب ترقیخواهی و جمهوریخواهی را نابود کند و سیستمی شبیه سیستم عباسیان را حاکم میکند. حرف آخرم این است که ما الان در این دوره خاص تاریخی نیازمند این هستیم که همه را قانع کنیم که در دموکراسی 1+50 پیروز شویم و بعد از آن دنبال دموکراسی 70 درصدی باشیم. این پیروزی باعث خواهد شد که ما اولاً دنبال خشونت نرویم، ثانیاً مدافعان حکومت اسلامی (در برابر جمهوری اسلامی) به حاشیه بروند و نهایتاً کارشناسان و صاحبان تخصص بیایند و کار جامعه را پیش ببرند.