عباس عبدی نوشت: پرسش این است که ریشه این خطاهای بزرگ و تکراری کجاست؟ در واقع هنگامی که از ویژگیهای ساختاری سخن میگوییم منظور همین خطاهای پرهزینه است که هر روز بر کشور و مردم تحمیل میشود و هیچگاه هم کوششی برای اصلاح آنها صورت نمیگیرد. گویی مرغ سیاست ایران همیشه یک پا دارد.
پرسش این است که ریشه این خطاهای بزرگ و تکراری کجاست؟ در واقع هنگامی که از ویژگیهای ساختاری سخن میگوییم منظور همین خطاهای پرهزینه است که هر روز بر کشور و مردم تحمیل میشود و هیچگاه هم کوششی برای اصلاح آنها صورت نمیگیرد. گویی مرغ سیاست ایران همیشه یک پا دارد.با آمدن اینترنت همه ماهواره را فراموش کردند و آمدند دنبال صیانت!! از اینترنت. نتیجه چه بود؟ تباهی محض و ایجاد یک تجارت سیاه به نام فیلترشکن و دسترسی به همه سایتهایی زیانبار حتی برای کودکان و نیز تخریب فضای مفید اینترنت و از همه بدتر کاهش نیافتن استفاده از برنامههایی که دوست داشتند مردم استفاده نکنند. مورد دیگر قانون فرزندآوری است که بدون هیچ پایه علمی و پژوهشی معتبر تصویب شد و هزینه سنگینی را بر دوش ملت بار کردند و به جای افزایش فرزندآوری شاهد کاهش آن شدیم! قانون حجاب هم دقیقا همینگونه است. پرسش این است که ریشه این خطاهای بزرگ و تکراری کجاست؟ در واقع هنگامی که از ویژگیهای ساختاری سخن میگوییم منظور همین خطاهای پرهزینه است که هر روز بر کشور و مردم تحمیل میشود و هیچگاه هم کوششی برای اصلاح آنها صورت نمیگیرد. گویی مرغ سیاست ایران همیشه یک پا دارد. شاید مهمترین ریشه لجاجت در هر سیاستی، ترس است. ترس از انعطافپذیری، ترس از دست دادن منافع و انواع ترسهای دیگر. این ترس وجه دیگری هم دارد که غرور بیجاست. اینکه فکر کنیم همه چیز تحت تاثیر اراده ماست و «ما میتوانیم» را به ارادهگرایی محض تقابل دهیم رویه دیگر لجاجت است. این دو ویژگی لزوما در تعارض با یکدیگر نیستند، بلکه به نحوی در نهایت تبدیل به هم میشوند. این ویژگیها موجب رواج سیاست همه یا هیچ و مطلقگرا میشود. بروز انواع ترس همراه با ارادهگرایی به ویژه در سیاست ناشی از چند زمینه دیگر است. بیش از همه عبور کردن از مردم یا به تعبیری عبور از عینیت اجتماعی است. کسی که مردم به معنای متعارف آن را قبول دارد، نمیتواند لجوج بوده و مرغ سیاستش یک پا داشته باشد، زیرا همه میدانند که جامعه و مردم در حال تحول هستند و سیاستمدار آگاه نه تنها تحول را طبیعی دانسته و میپذیرد و همپای مردم متحول میشود، بلکه بیشتر از آنها خود را متحول و سازگار با محیط پویا میکند. دوم و سوم بیاعتقادی عمیق به علم و تجربه است. درست است که داشتن علم و تجربه فرد را قوی میکند ولی همزمان به او میآموزد که خیلی محدودیت داری و نباید با بیل دنبال جابهجایی کوه باشی. مثل سیاست رسمی درباره حجاب. تا این چند ویژگی نزد مدیریت جامعه ما وجود دارد، لجاجت هم در سیاست ایران ساری و جاری خواهد بود.