معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات با ابراز این عقیده که در سال های گذشته نگرانیهایی در سطح حاکمیت درباره فعالیت های سیاسی دانشجویان شکل گرفت، گفت: تجربه ایران و جهان نشان میدهد هر زمان که دانشگاه عرصه عمومی فعالتری داشته، آسیب های اجتماعی در میان دانشجویان کاهش یافته است.
غلامرضا ظریفیان، تحلیل وضعیت امروز جنبش دانشجویی را پیچیده خواند و با اشاره به اینکه این جریان از ابتدای شکل گیری دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ تاکنون مسیرهای متفاوتی را طی کرده است، یادآورشد که نخستین تحصنهای دانشجویی تنها یک سال پس از تأسیس دانشگاه تهران در اعتراض به محرومیت برخی معلمان، شکل گرفت.
معاون وزیر علوم در دولت سید محمد خاتمی ادامه داد: از دهه ۱۳۲۰ تشکلهای دانشجویی فعال شدند و به دلیل ضعف نهادهای مدنی مانند احزاب و سندیکاها، بار فعالیتهای اجتماعی و حتی سیاسی بر دوش دانشجویان قرار گرفت. دانشجویان که سیاست ورزی آماتوری داشتند، در کنار فعالیت علمی نوعی جامعه پذیری را تجربه کردند و همین مسئله باعث شد نقش پیشرو آنها در تحولات مختلف برجسته شود. در اوج فعالیتهای دانشجویی، حمایت گسترده آنها از دولت ملی دکتر مصدق دیده شد. حدود ۶۰۰۰ دانشجو در تهران در دفاع از دولت ملی در تظاهرات شرکت کردند و هزینه این همراهی را در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ پرداختند حتی بعد از محدود شدن احزاب پس از سال ۳۲، جریان دانشجویی نقش فعالی در عرصه عمومی داشت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: در پیروزی انقلاب اسلامی نیز دانشگاه و دانشجویان نقشی بسیار مهم داشتند. بزرگترین تحصن علمای شاخص حوزه در سال ۵۷ در مسجد دانشگاه تهران برگزار شد. پس از انقلاب، گفتمان عدالت، آزادی و بیگانه ستیزی در میان دانشجویان برجسته ماند و علاوه بر آن، دانشجویان در دفاع مقدس نیز حضور پررنگی داشتند.
با ظهور اینترنت و فضای مجازی هویت سیاسی جنبش دانشجویی تغییر کرد
ظریفیان با اشاره به تغییر شرایط جنبش دانشجویی در دوره سازندگی و اصلاحات اظهار کرد: بخشی از تغییرات جنبش دانشجویی به نحوه برخورد با این جریان و بخشی دیگر به تحولات جهانی و فناوری مربوط بود. دانشجویان همیشه نقشی مهم در آگاهی بخشی داشتند، اما با ظهور اینترنت و فضای مجازی و همچنین تودهای شدن دانشگاه ها، هویت سیاسی جنبش دانشجویی تحت تاثیر قرار گرفت. پیش از انقلاب، تنها حدود ۱۷۰ هزار دانشجو در کشور وجود داشت، اما بعد از انقلاب جمعیت دانشجویی به بیش از سه و نیم میلیون نفر رسید. این گسترش موجب شد دانشگاه به جامعه واقعی نزدیکتر شود؛ جامعهای که فقط سیاسی نیست و سلایق و نگرشهای مختلفی در آن حضور دارد.
به گفته ظریفیان، رخدادهایی مثل وقایع ۱۸ تیر، مسئله ستاره دار کردن دانشجویان و فشارهای مختلف، به همراه تحولات فناوری باعث تغییر پارادایم در جریان دانشجویی شد و گفتمان سیاسی دانشجویی به سمت گفتمان اجتماعی حرکت کرد و فعالیتهایی مانند شوراهای صنفی، انجمنهای علمی و کانونهای فرهنگی و هنری گسترش یافت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: اگرچه گفتمان سیاسی همچنان حضور دارد، اما نمیتوان جریان دانشجویی امروز را همان جنبش دانشجویی ۶۰ یا ۷۰ سال گذشته دانست. اکنون مجموعهای از فعالیتهای دانشجویی وجود دارد، اما در دوره گذار قرار گرفته و شکل جدید آن هنوز تثبیت نشده است.
ظریفیان با مرور سیر تحولات دانشگاهها در جهان گفت: امروز دانشگاهها از مدل آموزش محور به پژوهش محور، سپس کارآفرین و در نهایت جامعه محور حرکت کردهاند. نسل پنجم دانشگاهها نیز با محوریت دیجیتال و هوش مصنوعی در حال شکل گیری است. با این حال ایران هنوز در میانه تبدیل به دانشگاههای نسل سوم قرار دارد و به سمت جامعه محوری حرکت میکند. اگر حکمرانی کشور اقتضائات دانشگاه را بپذیرد و توسعه ملی را به توسعه علمی پیوند دهد، بسیاری از ناترازیهای موجود قابل حل است. بسیاری از کشورها مانند هند، مالزی و کره جنوبی مشکلات مشابه داشتهاند، اما با دانش بنیان کردن توسعه توانستهاند شکافها را کاهش دهند و به توسعه پایدار برسند.
معاون وزیر علوم در دولت سید محمد خاتمی گفت: در ایران بیش از ۲۳۰ سایت دانشگاهی، حدود ۱۴ میلیون فارغ التحصیل، ۸۰ هزار استاد دانشگاه و دهها پارک علم و فناوری وجود دارد. اگر حکمرانی دانش در کشور تقویت شود، دانشگاه و دانشجو میتوانند نقش مهمی در کاهش بحرانهای کنونی و حرکت به سمت توسعه پایدار ایفا کنند.
رویکرد محدودکننده به فعالیت سیاسی دانشجویان آسیبزا بود
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به وضعیت فعالیتهای دانشجویی در دو دهه اخیر تصریح کرد: در سالهای گذشته نگرانیهایی در سطح حاکمیت درباره فعالیتهای سیاسی دانشجویان شکل گرفت، در حالی که تجربه ایران و جهان نشان میدهد هر زمان که دانشگاه عرصه عمومی فعال تری داشته، آسیبهای اجتماعی در میان دانشجویان کاهش یافته است. متأسفانه در مقاطعی به جای حمایت از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی دانشجویان، محدودیتهای مختلف اعمال شد. برای نمونه، کرسیهای نظریه پردازی که بارها مورد تأکید رهبری بود، بیشتر به سمت برنامههای تبلیغی و ترویجی سوق داده شد.
ظریفیان افزود: نتیجه این رویکرد، شکل گیری نوعی سیاستگریزی در دانشگاهها بود. دانشجویان احساس کردند فعالیت سیاسی هزینه دارد و از این عرصه فاصله گرفتند. در سالهای اخیر نیز با پدیده بی اعتنایی و بی تفاوتی دانشجویان روبهرو شدهایم که همچنان ادامه دارد.
با پدیده بی اعتنایی و بی تفاوتی دانشجویان روبهرو هستیم
وی با اشاره به کاهش شور و نشاط مراسمهای دانشجویی در سالهای اخیر اظهار کرد: اگر میزان برنامههای ۱۶ آذر و استقبال دانشجویان را در ۲۰ سال گذشته با امروز مقایسه کنیم، کاهش قابل توجهی، هم در تعداد برنامهها و هم در کیفیت و مشارکت دانشجویان مشاهده میشود در حالی است که تعداد دانشجویان کشور افزایش یافته است.
به گفته ظریفیان، بخشی از این تغییرات ناشی از تحولات جهانی و نقش پررنگ شبکههای اجتماعی و اینترنت در آگاهی بخشی است، اما بخش مهمی از آن به نوع نگاه مدیریتی بازمی گردد.
وی در ادامه تاکید کرد: در برخورد با فعالیتهای دانشجویی دو نوع نگاه وجود دارد؛ یک نگاه، فعالیت دانشجویی را حتی با وجود احتمال خطا یک فرصت میداند، فرصتی برای تمرین مسئولیت پذیری و آماده شدن برای آینده. نگاه دیگر، فعالیت دانشجویی را تهدید تلقی میکند و آن را محدود میکند. متأسفانه در یک دوره طولانی، نگاه دوم غالب بود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: تجربه و پیمایشها نشان میدهد هر قدر دانشگاه زندهتر و فعالتر باشد، آسیبهای دانشجویی کمتر میشود، اما مجموعهای از تحولات فناورانه و برخی رویههای محدودکننده باعث شد امروز بسیاری از تشکلهای دانشجویی یا غیر فعال شوند یا بروز و ظهور جدی نداشته باشند و بدنه دانشجویی نیز کمتر به آنها اقبال نشان دهد.
وی در پایان گفت: اکنون در دوره گذار قرار داریم. اگر حکمرانی کشور در برخورد با دانشگاه بازنگری کند و اقتضائات امروز را در نظر بگیرد میتوان دوباره شاهد بدنه دانشجویی فعال، با نشاط و مؤثر در عرصه عمومی بود.