دستیار اجتماعی رئیس جمهور نوشت: تا زمانی که رای مردم میزان باشد، قانون اساسی زنده است و تا قانون اساسی زنده است، امید به کرامت، توسعه و «همهباهمی» ایرانی پابرجاست.
علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «بازگشت به مردم نه بازگشت به شعار» در روزنامه اعتماد نوشت: ۱۲ آذر فقط یادآور تصویب یک متن قانونی نیست؛ لحظهای است که ملت ایران، پس از یک قرن کشمکش میان «قیمگرایی» و «خودحکمرانی»، برای نخستینبار توانست شکل نهایی نظام سیاسی منتخب خود را در قالب یک سامانه حقوقی تثبیت کند. قانون اساسی ۱۳۵۸ نه محصول یک جبهه ایدئولوژیک، بلکه حاصل برهمنهی سه لایه اجتماعی بود: خواستِ آزادی و رهایی از سلطه خارجی، خواستِ عدالت اجتماعی برخاسته از انقلاب و نیاز به سازوکارهای پایدار مشارکت مردم.
در آغاز انقلاب، به مرور دو تفسیر شکل گرفت: یکی روایتی که انقلاب را در پیوند با رای مردم، انتخابات و سازوکارهای دموکراتیک میدید و روایت دیگر -از سوی جریانهایی که بعد از انقلاب همچنان متکی بر مبارزه مسلحانه و به اصطلاح ضدامپریالیستی بودند- که انقلاب را «فراز قانون» میفهمید و مشارکت مردم را تعلیقی و مانع مبارزه ایدئولوژیک معرفی میکرد.
اما قرائت امام (ره) مسیر «خروج از صغارت سیاسی» بود. تاکید مداوم او بر اینکه «ملت باید خود را اداره کند»، نه یک نظریه شخصی که در واقع دارای یک مبنای جامعهشناختی بود: جامعه، برای رسیدن به توسعه و کرامت جمعی، باید از حالت «تابع قیم» بیرون بیاید. در همین چارچوب، قانون اساسی تدوین و به رای مردم گذاشته شد تا هیچ گروه، جریان یا حزب نتواند نظرات خود را جایگزین رای ملت بکند. نظارت، مشارکت و مشروعیت سیاسی به مردم تعلق دارد؛ ساختارهای دیگر «در طول» خواست مردم تعریف میشوند، نه «فراز» آن. بهرغم این وضوح و روشنی، تفسیری از حکومت و رابطه با مردم، آرام آرام، اما پرفشار مطرح شده است. این دیدگاه طرفدارانی اندک، اما پرقدرت دارد. در این نوع نگرش، رای مردم ملاک نیست و زاویهای شدید با نظرات امام (ره) و پدران قانون اساسی دارد و به نوعی تهیسازی قانون اساسی است. انتخابات در مفهوم آزاد و قانون اساسی بنیاد خود میتواند تبدیل به جشنواره عبور از رنجها و زخمها و نیز سپری در مقابل هرگونه تجاوز به ایران باشد.
انتخاب هر مسیری جز برای اداره کشور، تنهایی در داخل و بیرون را رقم خواهد زد. نگاه کنید هنوز پدران قانون اساسی زنده بودند که مجلس اول به دور از هر نوع نگاه تنگنظرانه و در زیر نظارت مردمی برگزار شد. ما باید فهم خودمان از قانون اساسی را به فهم آن بزرگان و پدران قانون اساسی نزدیک کنیم. امروز تنها راه عبور از بحرانهای کشور در مقابل تحریمها و تهدیدهای خارجی بسیج حداکثری همه شهروندان ایران با همه گرایشهای سیاسی و سبکهای زیستی است که بتوانیم از پس تحریمها و فشارهای حداکثری و چالشهای جدید اقتصادی و جمعیتی و زیستمحیطی و... برآییم. امروز نیز اهمیت قانون اساسی دقیقا در همین نقطه روشنتر میشود: پیوند میان «معیشت، کرامت و حقوق شهروندی». ۱۲ آذر یادآور این واقعیت بنیادی است: انقلاب بدون قانون به هرجومرج میرسد؛ قانون بدون رای ملت، به استبداد و جامعه بدون مشارکت، توان عبور از بحرانهای معیشتی، تحریمی و تجاوز را نخواهد داشت. تا زمانی که رای مردم میزان باشد، قانون اساسی زنده است و تا قانون اساسی زنده است، امید به کرامت، توسعه و «همهباهمی» ایرانی پابرجاست.