یک فعال سیاسی اصولگرا گفت: بازدارندگی ایران نه تنها بر قدرت نظامی، بلکه بر مدیریت توانمندیها، همافزایی قوای مختلف، اقتصاد قوی و انسجام ملی استوار است و تنها با این رویکرد میتوان در برابر تهدیدات و تحریمها ایستاد.
حسین کنعانیمقدم در گفتوگو با خبرنگار ما، در پاسخ به سوالی درباره شاخصهای بازدارندگی و تقویت آن بیان کرد: در مؤلفههای قدرت و اقتدار، یکی از مسائل بسیار مهم، موضوع قدرت بازدارندگی است. در عین حال که شما خود را در حوزههای مختلف مانند سیاسی، فرهنگی، اطلاعاتی، اقتصادی و... قدرتمند میکنید، در نهایت باید این توانمندیها بتوانند در مقابل تهدیدات و اقدامات دشمن، قدرتی ایجاد کنند که دشمن طمع حمله، تهدید یا تحریم نداشته باشد.
قدرت بدون مدیریت، بازدارندگی ندارد
وی با بیان اینکه برآیندی که از مجموع این توانمندیها و مؤلفههای قدرت ایجاد میشود، باید یک قدرت بازدارنده باشد که بتواند در برابر تهدیدات و تحریمها مقابله کند، ادامه داد: به همین دلیل، یک اصل مهم این است که برآیند همه مؤلفههای قدرت باید به بازدارندگی منتهی شود. اگر نتوانیم از توانمندیها و مؤلفههای قدرت خود در مسیری استفاده کنیم که بازدارندگی ایجاد کند، عملا نیروها و امکاناتی که فراهم کردهایم، کارایی لازم را نخواهد داشت.
کنعانیمقدم ضمن بیان این مطلب که «خوشبختانه کشور ما در همه زمینهها توانمندی، قدرت، منابع و امکانات خوبی دارد، اما اگر این توانمندی و قدرت مدیریت نشود، برای ایجاد قدرت بازدارندگی کارآمد نخواهد بود» عنوان کرد: در مواقع خطر، بحران، جنگ یا هر زمانی که این توانمندیها مورد نیاز است، اگر مدیریت و سازماندهی دقیقی وجود نداشته باشد، به کار نمیآیند و عملا دیگر قدرت بازدارندگی نخواهیم داشت. هرچند در ظاهر در همه زمینهها ممکن است دارای قدرت باشیم.
همافزایی و وحدت؛ کلید تقویت بازدارندگی
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این پرسش که «برای تقویت بازدارندگی چه اقداماتی باید انجام دهیم؟» گفت: اینکه ما بتوانیم اولا همافزایی میان قدرتهایی که داریم ایجاد کنیم و با وحدت و انسجام این توانمندیها را بهکار بگیریم و مانع هدررفت منابع، امکانات و ظرفیتهای کشور شویم، یک ضرورت جدی است. در عین حال، با ایجاد وحدت و انسجام میتوانیم بین قوای مختلف همافزایی واقعی ایجاد کنیم.
وی با بیان اینکه یکی از تکالیف همه ما این است که در مسیری حرکت کنیم که دشمن نتواند یأس و ناامیدی ایجاد کند، افزود: اگر در داخل کشور صداهایی بلند شود که عملا پاسگل به دشمن برای اجرای نقشههایش بدهد، در چنین شرایطی ما نمیتوانیم از توان و وحدت ملی خود برای جلوگیری از تحریمها و مقابله با اقدامات دشمن استفاده کنیم.
بازدارندگی؛ مجموعهای از قدرت نظامی، اقتصادی و انسجام اجتماعی
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: بازدارندگی ابعاد مختلفی دارد. یکی از این ابعاد، حوزه نظامی، اطلاعاتی و امنیتی کشور است که میتواند بسیار مؤثر باشد، اما در همه زمینهها باید این آمادگی وجود داشته باشد که در برابر تهدیدات، قدرت و توانایی مقابله داشته باشیم.
افزایش قدرت برای ایجاد رعب در دشمن؛ رکن اساسی بازدارندگی
این فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به آیه «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ»، که خداوند میفرماید: «در برابر آنان هر آنچه در توان دارید از نیرو و ساز و برگ جنگی آماده کنید تا بهوسیله آن دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید»، تأکید کرد: یکی از جنبههای مهم بازدارندگی، ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان خود و دشمنان خداست. هرچه این قدرت بازدارندگی افزایش یابد، امکان طمعورزی دشمن کمتر میشود. اما اگر نتوانیم چنین قدرتی ایجاد کنیم و دشمن احساس کند که کشور در وضعیت ضعف قرار دارد یا پیامهایی دریافت کند که نوعی پاسگل به او تلقی شود، قطعا در چنین وضعیتی قدرت بازدارندگی از بین خواهد رفت.
اقتصاد قوی؛ پیششرط اصلی بازدارندگی پایدار
وی با اشاره به مولفههای اقتصادی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری تاکید دارند که تنها راه نجات، قوی شدن است. قوی شدن نیز ابعاد مختلفی دارد که یکی از مهمترین آنها «قدرت اقتصادی» است.
کنعانی مقدم تصریح کرد: اگر نتوانیم در حوزه اقتصادی قوی شویم و اقتصاد ما به اقتصاد قدرتهای دیگر وابسته شود، قطعاً آنها میتوانند با تهدید ما را تحت فشار قرار دهند، همانطور که تحریمها یکی از ابزارهای مهم تضعیف و تهدید است که با هدف وادار کردن ما به تسلیم دنبال میشود. اگر میخواهیم کشور قوی باشد، با توجه به شرایط اقتصادی فعلی، تقویت اقتصاد ملی یک ضرورت و از اولویتهای اصلی است.
ضرورت هوشمندی ایران در بازدارندگی
این فعال سیاسی اصولگرا با بیان این که «یکی از مباحث مهمی که امروز مطرح شده این است که رقابتها به رفاقتها تبدیل شدهاند» متذکر شد: یعنی کشورهایی که روزی رقیب یکدیگر بودند، اکنون بر سر موضوعات مشترک رفیق و شریک راهبردی شده و توان خود را متمرکز میکنند. نمونه روشن آن اتحادیه اروپا است. کشورهایی که سالها رقیب هم بودند، اکنون برای منافع مشترک در یک ساختار واحد همکاری میکنند. همچنین همکاری اروپا و آمریکا یا در سوی دیگر بلوک شرق که در قالب سازمانهایی مانند شانگهای، اتحادیه اوراسیا و پیمانهای منطقهای در بسیاری از حوزهها همکاری مشترک دارند. در بسیاری از مسائل، این کشورها همچنان رقیباند، اما در عین حال به رفیق و همپیمان تبدیل شدهاند، زیرا میدانند بدون این رفاقتها و همکاریها نمیتوانند بسیاری از اهداف خود را پیش ببرند و بدون اجماع به نتیجه مطلوب نمیرسد.
وی افزود: اگر دشمنان ما به یک اجماع برسند و به وحدت رویه دست پیدا کنند، کار ما را سخت میکنند؛ بنابراین ما نیز باید در مقابل، با کشورهایی که با ما همراه هستند و میتوانند در حل مسائل کشور کمک کنند، همین رویکرد رفاقت و همکاری را دنبال کنیم و به یک اجماع برسیم تا بتوانیم همراه یکدیگر در برابر تهدیدات بایستیم. اکنون دنیا، دنیایی نیست که یک کشور بتواند بهتنهایی منافع ملی و امنیت ملی خود را بدون همکاری شرکای تجاری، نظامی یا سیاسی تأمین کند، بهویژه با توجه به اینکه دشمنان ما نیز در برابر ما جبهه مشترک تشکیل دادهاند.