کد خبر : ۱۰۸۰۴۲
۱۷:۱۸

۱۴۰۴/۰۹/۰۵
خراسان:

سقوط به ورطه هیجان‌سازی خطرناک تا کجا؟

سقوط به ورطه هیجان‌سازی خطرناک تا کجا؟

یک روزنامه اصولگرا نوشت: سخنان اخیر کامران غضنفری، نماینده تهران، درباره حسن روحانی آن‌جا که ادعا می‌کند «روزی که روحانی اعدام شود روز جشن مردم است» بار دیگر این پرسش بنیادین را پیش روی افکار عمومی قرار داده که مرز مسئولیت‌پذیری سیاسی و سقوط به ورطه هیجان‌سازی خطرناک کجاست؟

روزنامه خراسان نوشت: آن‌چه غضنفری گفته است، نه نقد عملکرد یک مقام سابق، بلکه ترویج خشونت کلامی و حکم‌سازی خارج از صلاحیت قانونی بود؛ رفتاری که بیش از آن‌که روحانی را هدف بگیرد، شأن قانون‌گذاری را نشانه رفت.

بی تردید اظهارنظر‌های تند و غیرمسئولانه اگرچه در فضای قطبی امروز کم‌سابقه نیست، اما آن‌چه غضنفری بر زبان آورد، از خط‌کشی‌های معمول سیاسی فراتر رفت و به نوعی مرز‌های اخلاقی و حقوقی را مخدوش کرد. حتی در تندترین منازعات سیاسی جمهوری اسلامی، خطوطی وجود داشته که رعایت آنها حداقل حرمت نهاد‌های انتخابی را حفظ می‌کرد. نماینده‌ای که به‌جای طرح برنامه و نقد مستند، به طناب دار اشاره می‌کند، ناخودآگاه اعلام می‌کند که در میدان سیاست، ابزار دیگری برای گفت‌و‌گو نمی‌شناسد.

این ادبیات بیش از آن که ریشه در قدرت داشته باشد، از فقدان بلوغ سیاسی حکایت می‌کند. سخن از «چند بار اعدام» یا تبدیل مجازات به «جشن» نه به تقویت عدالت کمک می‌کند و نه به ترمیم زخم‌های سیاسی. این سطح از گفتار، محصول عصبانیت نیست؛ بلکه نشانه تسلیم شدن به منطق هیجان‌سازی است؛ منطقی که سرمایه اجتماعی و آرامش عمومی را قربانی نمایش‌های لفظی می‌کند.

نمایندگی مجلس؛ جایگاه مسئولیت، نه حکم‌سازی

باید از آقای غضنفری پرسید شما قاضی هستید یا قانون‌گذار؟ وظیفه نماینده مجلس صدور حکم نیست؛ مطالبه‌گری برای اجرای قانون است، نه تعیین برائت یا محکومیت افراد. این‌که یک نماینده از جایگاه رسمی خود چنین احکامی را پیشاپیش اعلام کند، نه‌تنها خلاف شأن نمایندگی است، بلکه به‌طور مستقیم فضای جامعه را رادیکال و قطبی می‌سازد. طبیعی است که چنین سخنانی طرفداران روحانی را در برابر گوینده قرار می‌دهد و بستر تنش‌های سیاسی تازه را فراهم می‌کند؛ تنش‌هایی که کشور در شرایط حساس فعلی کمترین نیاز به آنها را دارد. نقد روحانی ـ مانند هر مقام دیگری ـ حق هر شهروند و نماینده است. عملکرد دولت او بار‌ها مورد ارزیابی و بحث بوده و خواهد بود. اما نقد با «اعدام‌خواهی» تفاوت ماهوی دارد. نقد، مستند و منطقی است؛ بر قانون تکیه می‌کند و به قضاوت نهاد‌های صالح احترام می‌گذارد. اما دعوت به مرگ یک مقام سابق از تریبون رسمی، سقوط از قواعد حداقلی سیاست‌ورزی است؛ سقوطی که حیثیت مجلس را بیش از هر چیز مخدوش می‌کند.

آغاز یک مسیر خطرناک

گفته‌اند سقوط یک سیاستمدار همیشه با یک جمله آغاز می‌شود. شاید این جمله، سرآغاز سقوط گوینده باشد؛ چراکه سیاست‌مداری که برای ماندن نیازمند تندترین واژگان و خشن‌ترین پیام‌هاست، پیشاپیش اعتراف کرده که چیز دیگری در چنته ندارد. این نوع گفتار نه تورم را کاهش می‌دهد، نه سفره مردم را بزرگ‌تر می‌کند، نه راهکاری برای مشکلات تهران و کشور ارائه می‌دهد. در روزگاری که جامعه تشنه آرامش، حکمرانی مؤثر و گفت‌وگوی عقلانی است، اظهارات این‌چنینی چیزی جز ریختن بنزین بر آتش شکاف‌های سیاسی نیست. نمایندگان مجلس بیش از هر زمان دیگر باید بدانند که کلماتشان حکم دارد؛ حکم نه برای اعدام، بلکه برای ساختن یا تخریب اعتماد عمومی.

منبع: خراسان

گزارش خطا

ارسال نظر