کد خبر : ۱۰۷۷۸۲
۱۳:۱۵

۱۴۰۴/۰۸/۲۵
عراقچی:

در جنگلی که آمریکا درست کرده قانونی وجود ندارد

در جنگلی که آمریکا درست کرده قانونی وجود ندارد

وزیر امور خارجه ایران گفت: جنگ، خشونت و تنش فراگیر بیشتر. دلیل آن هم روشن است، در جنگلی که آمریکا درست کرده است، قانونی وجود ندارد و برای دفاع از خود باید قوی باشی.

عباس عراقچی در مراسم افتتاحیه کنفرانس بین المللی «حقوق بین الملل تحت تهاجم، تجاوز و دفاع» که در مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه برگزار شده بود، در ادامه افزود: در حال حاضر استفاده از ابزار‌های نظامی به عنوان قاعده‌ای برای برخی از کشور‌ها برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی تبدیل شده است.

این دیپلمات عالی رتبه جمهوری اسلامی ایران در ادامه صحبت‌های خود خاطرنشان کرد: در این مدت صحبت‌های دلسوزان برای بازگشت به حقوق بین‌الملل مبنی بر مساوات شنیده نشد و آنچه که اکنون دنبال می‌شود نظم بین‌المللی زور پایه محور است.

عراقچی گفت: در حال حاضر شاهد حاشیه نشینی دیپلماسی هستیم.

عراقچی با اشاره به دکترین «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا گفت: او بر اساس دکترین صلح از طریق قدرت به کاخ سفید آمد و دیری نپایید که این دکترین رمزی برای انجام اقدام جدید مبتنی بر زور شد.

وی ادامه داد: در حال حاضر می‌بینیم رئیس‌جمهوری که خود را رئیس‌جمهور صلح می‌نامد بدون هیچ دلیلی به کشور‌ها حمله می‌کند، دستور تخلیه شهر‌ها را برای جنگ می‌دهد و تمام تعهدات بین‌المللی حتی تعهداتی که رؤسای جمهور پیشین آمریکا آنها را اجرا می‌کردند را زیر پا می‌گذارد.

وزیر خارجه با اشاره به حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران به خصوص تاسیسات هسته‌ای ایران گفت: این تهاجم نه تنها ناقض بدیهی‌ترین اصول حقوق بین‌الملل بود؛ بلکه یک حمله تمام عیار به نظام پادمان و عدم اشاعه بود.

متن کامل سخنرانی وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در این کنفرانس بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

صاحبنظران و اندیشمندان گرانقدر.

خانم‌ها و آقایان!

به همه شما در تهران و مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران خوشامد می‌گویم. بسیار خرسندم که امروز در این کنفرانس، با موضوع بسیار پراهمیت حقوق بین‌المللِ تحتِ تهاجم، امکان حضور و تبادل نظر پیدا کرده‌ام.

پایه‌های مقوّم حقوق بین‌الملل مورد بی‌سابقه‌ترین حملات از سوی قدرت‌هایی قرار گرفته‌است

مهمانان گرانقدر.

در هشتادمین سالگرد تاسیس سازمان ملل متحد و در حالی که انتظار می‌رفت بیش از هر زمان دیگری شاهدپایبندی به اصول و مبانی حقوق بین‌الملل به عنوان فضیلت‌های جهان شمول و پاسداشت دستاورد‌های جامعه بین‌المللی در این حوزه باشیم، متاسفانه شاهد حمله تمام عیار به این اصول از سوی قدرت‌های تجدید نظرطلب هستیم.

امروز در برابر حقیقتی ایستاده‌ایم که دیگر نمی‌توان چشم بر آن بست و از آن سخن نگفت: حقوق بین‌الملل زیرآماج حمله است. جهان با چالش‌های بسیار عمیق، روند‌های نگران کننده و تغییرات راهبردی بی‌سابقه در سطوح مختلف رو‌به‌رو شده است.

پایه‌های مقوّم حقوق بین‌الملل مورد بی‌سابقه‌ترین حملات از سوی قدرت‌هایی قرار گرفته‌است که انتظار می‌رفت به عنوان مدعیان همیشگی معماری نظم بین الملل پساجنگ جهانی دوم، حافظان آن باشند. حتی ساختار هنجاری شناخته شده‌ی پس از تاسیس ملل متحد، دچار یک هرج و مرج فراگیر شده است تا جایی که به جای آنکه «جنگ و خشونت» استثنا و «صلح و همزیستی» قاعده باشد، خشونت و جنگ به یک هنجار جدید در روابط بین‌المللی تبدیل گردیده و استفاده از ابزار‌های نظامی، به قاعده‌ای برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی برخی کشور‌ها مبدل شده است.

وضعیت کنونی میوه و نتیجه روند‌های ضد حقوق بین‌المللی است که متاسفانه طی سال‌های اخیر توسط آمریکا و برخی دول متحد این کشور به نفع نظم غرب- محور و با شعار «نظم بین‌المللی قاعده-محور rules-based international order» به جای «نظم بین المللی قانون-محور law-based international order» پیگیری شده‌اند.

نظم قاعده-محور در عمل بر اساس نیات، اهداف، برنامه‌ها و منافع زودگذر و موسمی کشور‌های غربی و عمدتاً بر ضدحقوق بین الملل، تفسیر و تأویل شده و به گزینشی‌ترین شکل ممکن، همچون ابزاری در اختیار برتری طلبی سرمستانه آمریکا و غرب قرار گرفته است.

متاسفانه هشدار‌ها و انذار‌های بی‌شمار شخصیت‌های طراز اول بین المللی و کشور‌های مختلف از جمله جنوب جهانی، برای ضرورت بازگشت به حقوق بین‌المللی مبتنی بر جهانشمولی، مساوات، و نفی زور و تبعیض شنیده نشده است، تا جایی که امروز حتی از نظم قاعده-محور نیز کمتر صحبت در میان بوده و در عمل شاهد تلاش برای برساختن «نظم بین المللی زور-پایه force-basedinternational order» از سوی ایالات متحده و برخی متحدینش هستیم.

روند استفاده عریان و بی پروا از زور و حمله مداوم به پایه‌های حقوق بین‌الملل، اگر قانون جنگل نیست پس چیست؟

اساتید و محققان محترم!

رئیس جمهور ایالات متحده با دکترین «صلح از طریق قدرت» به کاخ سفید آمد. دیری نپایید که روشن شد این دکترین در اصل، رمز عملیات و پوششی برای یک چارچوب اقدام جدید بود: «هژمونی از طریق زور»، آن هم زور عریان.

آنچه که امروز مقامات آمریکایی به کرّات و بدون هرگونه لاپوشانی به زبان می‌آورند، جای هیچ تفسیری درباره این واقعیت باقی نمی‌گذارد. رئیس جمهور آمریکا به وضوح می‌گوید که آمریکا دیگر نمی‌خواهد بر اساس ملاحظات معتبر سیاسی و در چارچوب حقوق بین‌الملل رفتار کند و صرفاً می‌خواهد «برنده» باشد. این مانیفست یک آمریکای هژمونی طلب و در عمل بازگشت به قانون جنگل است.

در این مانیفست، وزیر دفاع به وزیر جنگ تبدیل می‌شود و آزمایش سلاح‌های هسته‌ای دوباره در دستورکار قرار می‌گیرد. رئیس جمهوری که خود را رئیس جمهور صلح می‌نامد، خودسرانه و بدون هیچ دلیل و توجیهی به هر کجا خواست حمله می‌کند، دستور خالی کردن شهر‌ها را می‌دهد، خواهان تسلیم بدون قید و شرط می‌شود، و تمامی قوانین بین المللی، حتی تعهدات روسای جمهور پیش از خود را زیر پا می‌گذارد و پاره می‌کند.

این روند استفاده عریان و بی پروا از زور و حمله مداوم به پایه‌های حقوق بین‌الملل، اگر قانون جنگل نیست پس چیست؟ از هر زاویه‌ای که نگاه کنید این روند قطعاً نمی‌تواند و نباید ادامه یابد.

جدیدترین آمار‌های منتشره حاکی از آن است که بودجه نظامی جهان به رقم بی سابقه ۳ تریلیون دلار نزدیک شده که بالاترین رشد طی چند دهه گذشته را نشان می‌دهد. تنها در سال ۲۰۲۴ به طور متوسط بیش از ۷ درصدبودجه دولت‌ها به نظامی‌گری اختصاص یافته و برآورد‌ها برای سال ۲۰۲۵ حداقل ۱۰ درصد می‌باشد. این افزایش شامل تمامی مناطق جغرافیایی جهان است که یک نتیجه بیشتر در پی نخواهد داشت: جنگ، خشونت و تنش فراگیر بیشتر. دلیل آن هم روشن است، در جنگلی که آمریکا درست کرده است، قانونی وجود ندارد و برای دفاع از خود باید قوی باشی.

در نتیجه‌ی این نظامی گری مفرط، امروز شاهد گسست‌های فراگیر ژئوپلیتیک، رقابت‌های فزاینده قدرت‌های بزرگ، توسعه موشک‌ها و زرادخانه‌های هسته‌ای و سلاح‌های تهاجمی، تسلیحاتی‌سازی فناوری‌های صلح‌آمیز همچون تجهیزات معمولی مخابراتی، درگیری‌های فرامرزی قدرت‌های متوسط منطقه‌ای، هرج و مرج چند لایه در نظم بین المللی و منطقه‌ای، کاهش همگرایی‌های اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی میان کشور‌ها و مهم‌تر از همه حاشیه نشینی دیپلماسی هستیم. حقیقت آن است که وقتی رژیم اسرائیل در تاریخ ۲۳ خرداد (۱۳ ژوئن) به دستور و هدایت رئیس جمهور آمریکا به ایران حمله کرد، اولین بمب‌ها به سوی میز مذاکرات ایران و آمریکا شلیک شد، مذاکراتی که پنج دور آن برگزار شده و دور ششم برای دو روز بعد یعنی ۲۵ خرداد تنظیم شده بود. دیپلماسی اولین قربانی جنگ ۱۲ روزه بود.

تحولات منطقه آیینه تمام نمای روند‌های خطرناک ضدصلح و ضد حقوق بین‌الملل به شمار می‌روند

حضار گرامی!

منطقه غرب آسیا به عنوان یکی از بین‌المللی‌ترین مناطق جهان قربانی اصلی این وضعیت تراژیک است و تحولات آن به طور مستقیم تحت تاثیر روند‌های ذکر شده قرار گرفته است. در واقع تحولات این منطقه، به ویژه طی دو سال گذشته، آیینه تمام نمای این روند‌های خطرناک ضدصلح و ضد حقوق بین‌الملل به شمار می‌روند.

بر کسی پوشیده نیست که رژیم تل‌آویو، به عنوان کارگزار و زائده ایالات متحده در منطقه غرب آسیا، چگونه با حمله به بدیهی‌ترین مبانی حقوق بین‌الملل، جاه طلبی‌های بی حد و حصر و خطرناک ژئوپلیتیک خود را پیگیری می‌کند. این رژیم متّکی به چک سفید امضای واشنگتن و برخی دول اروپایی، و با دلگرمی به میلیارد‌ها دلار سلاح و تجهیزات نظامی ناتو و غرب، و مصونیتی که آنها برایش در مجامع بین المللی ایجاد کرده‌اند، دست به شنیع‌ترین جنایات بر علیه بشریت، کشتار، قتل، نسل کشی و پاکسازی نژادی زده و همچنان ادامه می‌دهد.

این رژیم طی دو سال گذشته به ۷ کشور حمله کرده، علاوه بر فلسطین مناطق جدیدی در کشور‌های دیگر از جمله لبنان و سوریه را به اشغال خود درآورده، و بی‌شرمانه صحبت از بازنویسی نظم منطقه غرب آسیا و «اسرائیل بزرگ» می‌کند. امروز این به یک حقیقت مسجل تبدیل شده است که هیچ کشوری از سودای سلطه نظامی وامنیتی رژیم اسرائیل در منطقه غرب آسیا ایمن نیست.

تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران یک تهاجم تمام عیار به نظام پادمان و عدم اشاعه بود

خانم‌ها و آقایان!

رژیم اسرائیل با همین منطق و در چارچوب توهّمات و آرزو‌های ژئوپلیتیک خود، به دستور و هدایت کامل ایالات متحده همان گونه که رئیس جمهور آن کشور اخیرا اعتراف کرد، در نیمه شب ۲۳ خرداد (۱۳ ژوئن) و تنها دو روز قبل از دور ششم مذاکرات هسته‌ای در مسقط، به دیپلماسی و امکان دستیابی به توافق از طریق صلح‌آمیز شبیخون زد.

تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران و به شهادت رساندن شماری از غیرنظامیان و ترور فرماندهان در منازل مسکونی خود و هدف قراردادن تاسیسات صلح آمیز هسته‌ای، نه تنها ناقض بدیهی‌ترین اصول حقوق بین‌الملل و بند‌های مکرر منشور ملل متحد، بلکه یک تهاجم تمام عیار به نظام پادمان و عدم اشاعه بود.

ایالات متحده در هشتادمین سالگرد فاجعه هیروشیما و ناکازاکی، با حملات تجاوزکارانه، سرکشانه و عمیقاغیرمسئولانه به سایت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز تحت نظارت آژانس در خاک ایران، جنایت دیگری را مرتکب گردید و بار دیگر تبدیل به تهدید اول صلح و امنیت جهانی شد.

جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر حق دفاع مشروع از سرزمین و مردم خود در مقابل یک تجاوز نامشروع، نه تنها متجاوزین را متوقف کرد، بلکه با ضربات سختی که به متجاوز زد نشان داد اگر چه ملت ایران، ملتی صلح طلب است، اما در بزنگاه جنگ تا آخر می‌ایستد و متجاوز را پشیمان می‌کند.

همگان دیدند که چگونه در ظرف ۹ روز، پیام «تسلیم بی قید و شرط» به درخواست برای «آتش بس بی قید و شرط» تغییر کرد و توهّمات اولیه درباره ملت و نظام ایران محو گردید.

رفتار جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بنیانگذاران ملل متحد همواره و کاملاً منطبق با حقوق بین‌الملل بوده است. برنامه هسته‌ای ایران اساساً بر حقوق شناخته‌شده ما در ماده ۴ معاهده ان. پی. تی استوار است. توسعه فناوری هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز، به شمول غنی سازی، حق غیرقابل سلب ملت ایران است؛ حقی که هرگز از آن عدول نکردیم. ایران سال‌ها به‌طور کامل تحت جامع‌ترین رژیم راستی‌آزمایی آژانس قرار داشت و به همه تعهدات فنی پایبند بود.

پس از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، جمهوری اسلامی ایران به‌طور کامل به تعهدات خود ذیل برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت پایبند بود و ۱۵ گزارش پی در پی آژانس موید آن است. این آمریکا بود که یکجانبه و بدون هیچ دلیل از این توافق خارج شد نه ایران. اگر ایالات متحده به تعهدات خود در برجام پایبند مانده بود امروز در وضعیتی کاملا متفاوت به سر می‌بردیم.

پاسخ ایران به تجاوز اسرائیل و ایالات متحده دقیقاً بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، یعنی «حق ذاتی دفاع مشروع» انجام شد

پاسخ ایران به تجاوز اسرائیل و ایالات متحده دقیقاً بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، یعنی «حق ذاتی دفاع مشروع» انجام شد. عملیات دفاعی ما با رعایت اصول ضرورت، تناسب، و تمایز میان اهداف نظامی و غیرنظامی طراحی شد.

ایران، حتی در اوج تهدید و تجاوز، موازین حقوق بین‌الملل بشردوستانه را رعایت کرد. برخلاف رژیم اسرائیل که به کوچکترین بهانه، صد‌ها غیرنظامی را قتل‌عام می‌کند، هیچ‌یک از اقدامات ایران متوجه مناطق مسکونی یا غیرنظامیان نبود. جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده است که در تمام بحران‌ها و منازعات، از مسیر قانون حرکت میکند؛ در حالی‌که متجاوزان، منشور ملل متحد، نظام منع اشاعه، اصول انصاف، و حتی قواعد آمره حقوق بین‌الملل را در مقابل چشم جهانیان زیر پا گذاشته‌اند.

حقوق بین‌الملل هنوز زنده است به شرط آن‌که همه ما از آن دفاع کنیم

خانم‌ها و آقایان!

حقوق بین‌الملل، اگرچه زیر حملات ناجوانمردانه قرار دارد، اما هنوز زنده است، البته به شرط آن‌که همه ما از آن دفاع کنیم. چالش‌هایی که پیش‌تر ذکر کردم، البته فرصت‌های بزرگی نیز در درون خود دارد که آگاهی جهانی و منطقه‌ای از وضعیت خطیر کنونی، و اراده تجمیع شده‌ی جهانی برای شمول‌گرایی، دوری از نظامی‌گری و همکاری مبتنی بر منافع دسته‌جمعی، از جمله آنها است.

همه ما باید به رویکردی که پایه‌های آن بازگشت به دستاورد‌های ارزشمند بشری در قانون‌گرایی، منع زور و تجاوز، وپیشبرد سرشت منشور ملل متحد است، بازگردیم. اگر امروز جلوی روند خطرناک قانون شکنی، رفتار‌های فرا قانونی و استفاده از زور عریان گرفته نشود، ممکن است همه‌ی ما در آینده شاهد تجربیات تلخ‌تری باشیم.

جهان و منطقه، امروز در دوراهی انتخاب میان دو گفتمان قرار گرفته است: گفتمان سلطه‌طلبی، هژمونی و برتری جویی، استفاده از زور و امنیتی سازی، نظامی گری، جنگ و خشونت و در یک کلام قانون جنگل از یک طرف؛ و گفتمان جهانی مبتنی بر قانون و حقوق بین المللِ جهانشمول، مساوات طلبی مبتنی بر همگرایی، گفت‌و‌گو و صلح در یک چارچوب دسته جمعی از طرف دیگر. جمهوری اسلامی ایران به راه اول اعتقاد دارد و آماده است در مسیر بازگشت نظم جهانی به یک نظم جهانی قانون-محور و در همکاری با جنوب جهانی و دولت هایمسئول، نقش خود را ایفا کند.

در منطقه‌ی پیرامونی، ایران به دنبال منطقه‌ای قوی و مبتنی بر فهم مشترک، برادری و صلح است. ما نیاز به رویکرد شمول گرایانه بر مبنای استفاده از همه ظرفیت‌های منطقه داریم. جمهوری اسلامی ایران، امنیت کشور‌های منطقه را امنیت خود می‌داند و می‌خواهد «اعتماد پایدار» مبنا و محور فضای جدید در این منطقهباشد. همه ما باید در این منطقه نقش مثبت خود را ایفا کرده و دکترین جدیدی را برای امنیت، صلح، رفاه و همگرایی حاکم نماییم.

ضمن تشکر از همکارانم در مرکز مطالعات، امیدوارم کنفرانس امروز، به توسعه مبانی نظری و عملی این گفتمان کمک کند.

از توجه شما سپاسگزارم.

منبع: ایسنا

گزارش خطا

ارسال نظر