کد خبر : ۱۰۷۲۳۹
۲۱:۱۵

۱۴۰۴/۰۸/۰۴
روزنامه فرهیختگان:

سرِ نخواستن رضا پهلوی دعواست!

سرِ نخواستن رضا پهلوی دعواست!

یک روزنامه اصولگرا نوشت: با این تفاسیر و با وجود هزینه‌های گسترده و حمایت‌های بی‌بی، ربع پهلوی از نداشتن بدنه اجتماعی در تمام سطوح رنج می‌برد، کمااینکه هیچ ایده و آلترناتیوی هم مطرح نمی‌شود که حتی بتواند اپوزیسیون خارج از کشور را با خود همراه کند.

روزنامه فرهیختگان نوشت: حمایت صهیونیست‌ها از او البته به‌جای آنکه شباهتی به حمایت از یک چهره سیاسی یا حتی دست‌نشانده داشته باشد به حمایت یک جمع خانوادگی و فامیلی از یکدیگر شباهت دارد؛ یاسمین پهلوی پرچم اسرائیل را بلند می‌کند، ولید گادبان، سفیر پیشین و مشاور سیاسی نماینده رژیم در سازمان ملل تصویر همسر پهلوی را منتشر می‌کند و می‌نویسد: «به علیاحضرت بگویید ولید از شما متشکر است.»

از آن طرف رضا پهلوی برای شرکت در همایشی در کانادا، تیمی اسرائیلی از او محافظت می‌کنند. این تنها بخشی از رفتار‌های حمایتی رژیم از خاندان پهلوی است، رفتار‌هایی که به فامیل‌بازی شباهت بیشتری دارد. البته حتی با این سطح از حمایت صهیونیست‌ها از ربع پهلوی اپوزیسیون خارج از ایران هم او را آلترناتیو مناسبی نمی‌شناسند و با این تفاسیر تنها چیزی که ممکن است از این حمایت‌ها نصیب رضا پهلوی شود، کسب تابعیت و شهروندی اسرائیل است که حداقل با فراغ‌بال بیشتری دید و بازدیدهایش با صهیونیست‌ها را ادامه دهد.

کاتولیک‌تر از پاپ

«اماکن مقدسه اسلامی نباید در دست اسرائیل باقی بماند.» این اظهارات یکی از سران کشور‌های عربی نیست. بلکه بخشی از صحبت‌های محمدرضا پهلوی است که در گفت‌و‌گو با سردبیر الحدث مطرح کرده و روزنامه اطلاعات نیز آن را منتشر کرده است. محمدرضا در ادامه این مصاحبه اشاره می‌کند که «بدون حل مسئله فلسطین صلح واقعی در خاورمیانه برقرار نخواهد شد و فلسطینی‌ها حق دارند آینده خود را تعیین کنند.» اگرچه این صحبت‌ها تنها مواضع اعلامی محمدرضا بود و در واقعیت و پشت پرده او روابط اقتصادی و سیاسی خوبی با صهیونیست‌ها داشته است، اگرچه کمک‌های محدودی هم به فلسطین و لبنان داشته است؛ اما واقعیت آن است که محمدرضا می‌دانست اگر صراحتاً و علناً از اسرائیل حمایت کند روابطش با کشور‌های عربی، تحت‌تأثیر قرار خواهد گرفت، نهایتاً هم تقویت روابط با این کشور‌های عربی موجب شد که کشوری مثل مصر، محمدرضا را بعد از فرار از ایران به کشورش بپذیرد. موضوعی که فرح پهلوی در گفت‌وگوی اخیرش با بی‌بی‌سی فارسی به آن اشاره کرد. ربع پهلوی حالا، اما از پاپ هم کاتولیک‌تر شده است، به‌گونه‌ای از همه مواضع صهیونیست‌ها حمایت می‌کند که گویی پیش‌ازاین در سرزمین‌های اشغالی زندگی می‌کرده است نه ایران.

رضا پهلوی از زمان شروع جنگ تاکنون تا آنجا که ممکن بود به سودای جولانی‌شدن، از تمام مواضع صهیونیست‌ها حمایت کرد. این حمایت‌ها فراتر از اظهارنظر رسانه‌ای صرف بود تا آنجا که رسانه‌های صهیونیستی، دست به کار شدند و ابعاد روشن‌تری از ماجرا را علنی کردند.

هاآرتص در بخشی از گزارشی که منتشر کرد به حمایت‌های صهیونیست‌ها از ربع پهلوی اشاره کرده و خبرنگاری که این گزارش را نوشته در شرح آن آورده است که: «این مقاله به‌شدت توسط واحد سانسور نظامی اسرائیل سانسور شد... وزارت امور یهودیان خارج از کشور و مبارزه با یهودستیزی، بخشی از تأمین مالی را برعهده داشت.» این خبرنگار به اکانت‌های جعلی که به حمایت از رضا پهلوی مشغول بودند هم اشاره کرد و گفت: «فهرستی شامل حدود ۸۰۰ کاربر مشکوک به جعلی بودن به ما دادند.» البته او به این موضوع هم اشاره می‌کند که چنین حمایت‌هایی نمی‌تواند اثر چندانی داشته باشد.

سر نخواستنت دعواست

نکته موردتوجه در گزارشی که هاآرتص منتشر کرده فقط ساختگی بودن اکانت‌هایی که به حمایت از ربع پهلوی مشغول بودند، نیست. بلکه اشاره هاآرتص به این موضوع است که ربع پهلوی مقبولیتی ندارد و انجام حمایت از او علیه ایران گزینه مناسبی نیست و علاوه‌برآن حمایت از ربع پهلوی به معنای تلاش برای زنده کردن حکومت سلطنتی در ایران است.

البته فقط صهیونیست‌ها نبودند که به این درک رسیدند، بلکه حتی اپوزیسیون خارج از کشور هم به این موضوع اذعان دارند. در برنامه‌ای که اخیراً با حضور حامیان ربع پهلوی برگزار شد یکی از کارشناسان در استدلال اینکه حمایت از ربع پهلوی نمی‌تواند براندازی مدنظر آنها را محقق کند، گفت: «این آلترناتیو‌هایی که مطرح می‌شوند، بدنه اجتماعی ندارند.» کارشناس دیگر هم در استدلال آنکه پادشاهی گزینه مناسبی برای عبور از ایران است، گفت: «این گزاره که هدف وسیله را توجیه می‌کند به استراتژی سلطنت‌طلبان تبدیل شده که چه با کودتا، چه با جنگ، فرش قرمز پهن شود و آقای پهلوی بیایید و انگار هدف غایی آن است.» در واقع ربع پهلوی در همان گام اول و حتی از جانب نزدیک‌ترین افرادی که جزء مخالفان نظام حکمرانی ایران محسوب می‌شوند هم حمایت و مقبولیتی ندارد و رفتار‌های فرقه‌ای طرف‌دارانش محل انتقاد دیگر اپوزیسیون قرار دارد. در سمت دیگر هم هیچ نگاه مثبتی در میان بدنه اجتماعی مردم نسبت به خاندان پهلوی وجود ندارد. با این تفاسیر و با وجود هزینه‌های گسترده و حمایت‌های بی‌بی، ربع پهلوی از نداشتن بدنه اجتماعی در تمام سطوح رنج می‌برد، کمااینکه هیچ ایده و آلترناتیوی هم مطرح نمی‌شود که حتی بتواند اپوزیسیون خارج از کشور را با خود همراه کند.

شهروند بالقوۀ سرزمین‌های اشغالی

با این حساب، نمایش‌های رسانه‌ای ربع پهلوی و حمایت همه‌جانبه از نسل‌کشی و کودک‌کشی صهیونیست‌ها شاید در مدت زمان کوتاهی حمایت آنها، مستقر کردن تیم برای حفاظت از او و تعریف‌های فامیلی صهیونیست‌ها از خاندان پهلوی را محقق کند؛ اما نمی‌تواند رؤیای سلطنت را برای او و براندازی موردانتظار صهیونیست‌ها را که به تجزیه ایران منجر می‌شود برآورده سازد. شاید در بهترین حالت پاداشی که نصیب ربع پهلوی می‌شود، اعطای تابعیت سرزمین‌های اشغالی به او باشد؛ چرا که با این کار هم مزد زحماتش را در شرایطی که تمام جهان جنایت‌های اسرائیل را محکوم می‌کند، دریافت کرده و هم برای رفت‌وآمد‌های وقت‌وبی‌وقت او به سرزمین‌های اشغالی، کمتر دردسر وجود خواهد داشت و از طرف دیگر هم ربع پهلوی مجبور نمی‌شود برای حمایتش از رژیم، اما و اگر بیاورد؛ چرا که دیگر علناً یکی از شهروندان سرزمین‌های اشغالی خواهد بود.


گزارش خطا

ارسال نظر