یک فعال سیاسی اصولگرا مدعی شد: اصلاحطلبان نه تنها دغدغه حفظ موجودیت جمهوری اسلامی را ندارند، بلکه آشکارا نوشتهاند «اصلاحطلبی بدون بروبرگرد یعنی دموکراسیخواهی»؛ برخی از این چهرهها حتی پیشنهاد دادهاند که اگر حذف ولایت فقیه پرهزینه است، باید آن را تشریفاتی کرد تا «گذار از یکهسالاری به مردمسالاری» محقق شود.
عبدالله گنجی در یادداشتی در روزنامه جوان، بهطور صریح جریان اصلاحطلب را به دو دسته تقسیم کرده است؛ بخشی اول «جبهه اصلاحات» است که صراحتا به نام آن اشاره نمیکند و بخشی دیگر «روزنهگشایان» هستند که مورد تایید و تمجید این فعال اصولگرا قرار میگیرند. گنجی در این یادداشت به انتقاد تند از جریان اول پرداخته و آنها را متهم میکند که هدف اصلیشان نه معیشت مردم و نه حفظ نظام، بلکه گذار به یک ساختار سکولار و غیر دینی است.
گنجی در ابتدای یادداشت خود مینویسد: «برخی از نخبگان سیاسی–رسانهای و روشنفکری کشور در منازعه بین ایران و غرب، مطلقاً ایران را مقصر و منشأ اختلافات میدانند و حتی نقد ملموسی را علیه امریکا نمینویسند، هیچ دلیلی را برای عدم مذاکره نمیپذیرند و هیچ پیششرط و خط قرمزی هم برای شروع مذاکره و توافق اعلام نمیکنند و ندارند.»
او سپس استدلال میکند که برخلاف ادعای این گروه، «معیشت نه دال مرکزی گفتمان آنهاست و نه جزو دالهای شناور و تهی و عناصر گفتمانی است.» به گفته گنجی، عناصر اصلی گفتمان اصلاحطلبان رادیکال «دموکراسی، انتخابات آزاد، جدایی دین از سیاست و گذار به نظام سکولار» است.
عبور از ولایت فقیه؟
گنجی در ادامه مدعی میشود این جریان نه تنها دغدغه حفظ موجودیت جمهوری اسلامی را ندارد، بلکه آشکارا نوشتهاند «اصلاحطلبی بدون بروبرگرد یعنی دموکراسیخواهی». به باور او، برخی از این چهرهها حتی پیشنهاد دادهاند که اگر حذف ولایت فقیه پرهزینه است، باید آن را تشریفاتی کرد تا «گذار از یکهسالاری به مردمسالاری» محقق شود.
او اضافه میکند: «درخواست تأسیس مجلس مؤسسان که نام دو فرزند وزیر و برخی مدیران سابق جمهوری اسلامی نیز در بین آنان هست، گواه همین موضوع است که موجودیت جمهوری اسلامی با شاکله فعلی و حاکمیت دینی کلاً برایشان موضوعیت ندارد.»
ایران عادی یا ایران انقلابی؟
او مدعی است که اصرار این جریان بر مذاکره با آمریکا، نه از سر دلسوزی برای معیشت یا نگرانی نسبت به آینده نظام، بلکه ناشی از یک پروژه سیاسی است. گنجی نوشته: «این جماعت از ۱۵ سال پیش وقتی دموکراسیزاسیون و سکولاریزاسیون مدنظر را نتوانستند پیش ببرند، نرمال شدن جمهوری اسلامی را مطرح کردند و وضعیت ایران موجود را وضعیت استثنایی دانستند که باید از حالت انقلابی به حالت عادی حرکت کند.»
او اضافه میکند که هدف اصلی این جریان از مذاکره، «فرو ریختن هیبت انقلابی جمهوری اسلامی و تبدیل رابطه ایران و آمریکا از خصومت به یک رابطه عادی شبیه عربستان و امارات» است. به تعبیر او: «ایران عادی، ایران بدون دفاع است.»
مرزبندی با «روزنهگشایان»
گنجی در پایان یادداشت خود به دسته دیگری از اصلاحطلبان یعنی «روزنهگشایان» اشاره کرده و مینویسد: این بخش از اصلاحطلبان هرچند منتقد نظام هستند، اما در تعامل با حاکمیت موفق عمل کردهاند و حتی برخی از آنها امروز در دولت پزشکیان حضور دارند.
او افزوده است: «این شترگاوپلنگخواهی را میتوانستند به بهانه حضور پزشکیان در قدرت به سمت اعتمادسازی و رفع سوءظن حاکمیت ببرند... اینجا بود که روزنهگشایی متولد شد و بخش روزنهگشا در تعامل موفق بودند و بعضاً بهرغم زندان رفتن، در دولت پزشکیان حضور دارند و بعضاً منشأ خدمت نیز هستند.»