تحولات اخیر در روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نقطه عطفی در دیپلماسی هستهای ما به شمار میآید.
حملات غیرقانونی به تأسیسات هستهای ایران، همه معادلات گذشته را بر هم زد و روشن کرد که چارچوبهای سنتی پادمان دیگر پاسخگو نیست. در چنین شرایطی، بسیاری شاید تنها گزینه را در توقف کامل همکاری یا اتخاذ مواضع حداکثری میدیدند. اما دستگاه دیپلماسی ما، بهویژه وزارت امور خارجه به ریاست آقای عراقچی، راه دیگری برگزید: راه عقلانیت و گفتوگو.
واقعیت آن است که تفاهم اخیر با آژانس نه عقبنشینی بود و نه تسلیم؛ بلکه کوششی هوشمندانه برای حفظ تعامل در عین رعایت خطوط قرمز امنیت ملی است. توافقی که با هماهنگی شورای عالی امنیت ملی حاصل شد، نشان میدهد که تصمیمگیریها نه فردی و شتابزده، بلکه در بالاترین سطوح کشور بررسی و تصویب شده است.
نکته مهم دیگر آن است که دستگاه دیپلماسی، برخلاف برخی تصورات، از چارچوب قانونی کشور خارج نشد. مصوبه ۴ تیر ۱۴۰۴ مجلس شورای اسلامی پس از حملات نظامی، همکاری با آژانس را منوط به شروطی کرده بود که تشخیص آن بر عهده شورای عالی امنیت ملی گذاشته شد. تفاهم اخیر دقیقاً در همین چارچوب شکل گرفت؛ یعنی هم الزامات قانونی رعایت شد، هم نگرانیهای امنیتی کشور لحاظ گردید. این نکته نشان میدهد که وزارت خارجه نه تنها به قانون تمکین کرده، بلکه کوشیده است میان اقتضائات حقوقی داخل و ملاحظات بینالمللی تعادلی عاقلانه برقرار کند.
در طول چهار دهه گذشته، بارها دیدهایم که سیاست خارجی ایران به دلیل غلبه رویکردهای شعاری و احساسی، هزینههای سنگینی را بر کشور تحمیل کرده است. نقطه قوت دیپلماسی امروز در همین است که در برابر فشارها و حملات غیرقانونی، مسیر گفتوگو را زنده نگه داشته و به دنیا نشان داده که ایران اهل تعامل مسئولانه است. این همان چیزی است که سرمایه اجتماعی و مشروعیت بینالمللی برای کشور به همراه میآورد.
وزیر امور خارجه و تیمش در شرایطی دشوار توانستند میان الزامات امنیتی، مصوبه مجلس و مقتضیات حقوق بینالملل پلی بزنند و چارچوبی جدید برای همکاری ترسیم کنند. شاید برای برخی در داخل، هرگونه تفاهم یا توافق نشانه ضعف تلقی شود؛ اما در عرصه سیاست خارجی، هنر واقعی همین است: یافتن راهحلهایی که هم هزینههای کشور را کاهش دهد و هم مانع از انزوای ایران شود.
تفاهم اخیر نه پایان راه، بلکه آغاز مسیری تازه است. مسیری که اگر با حمایت و اجماع داخلی همراه باشد، میتواند هم نگرانیهای امنیتی ما را برطرف سازد و هم راه را برای کاستن از فشارهای غیرقانونی خارجی باز کند. وظیفه ما این است که به جای تخریب و بیاعتمادی، از عقلانیتی که در دستگاه دیپلماسی کشور جاری است پشتیبانی کنیم.