یک استاد حوزه و دانشگاه، در واکنش به حملات جریانهای افراطی به دولت پزشکیان گفت: تندروها همان کسانی هستند که پیشتر سوگند خورده بودند مانع ریاستجمهوری او شوند. این جریان با برداشت ناقص و خشن از اسلام، خود را مدعی ولایتپذیری معرفی میکند، اما در عمل مقابل بیانات رهبری ایستاده است، در واقع رهبری با موضعگیری اخیر خود، نوعی تنبیه سیاسی و فکری برای این جریان رقم زدند.
حجتالاسلام والمسلمین محسن غرویان، میگوید: «تندروها همان کسانی هستند که در ایام انتخابات ریاستجمهوری، علناً و آشکارا قسم یاد کرده بودند که اجازه ندهند پزشکیان به مقام ریاستجمهوری برسد. حتی یکی از نامزدهای مورد حمایت این جریان در مناظره تلویزیونی صریحاً اعلام کرد که من آمدهام تا مانع پیروزی شما شوم. این سخنان و رفتارها نشان میدهد که این افراد همچنان در فضای پیش از انتخابات باقی ماندهاند.»
او میگوید: متأسفانه این طیف دچار نوعی جمود فکری است؛ جمودی که باعث میشود حتی حاضر نباشند حمایتهای صریح و روشن مقام معظم رهبری از دولت را بپذیرند و در مقابل، با تشبیهات و سخنان غیرمنطقی، به نوعی مقابل بیانات رهبری موضعگیری کنند. در حالی که همزمان، خود را مدعی ولایتپذیری و ذوب در ولایت معرفی میکنند.
وی در ادامه گفت: «به باور من، این جریان فکری با ارتجاع و واپسگرایی شناخته میشود. آنان علممحوری و دانشمحوری که اساس کار و شعار اصلی پزشکیان است را نمیپذیرند. فرمایش اخیر رهبری در حمایت از دولت، ضربه بزرگی بود بر چنین افرادی که قصد داشتند حرکت دولت را در نگاه افکار عمومی تضعیف کرده و مردم را نسبت به آن بدبین کنند. رهبری با موضعگیری اخیر خود، نوعی تنبیه سیاسی و فکری برای این جریان رقم زدند.»
این استاد حوزه با یادآوری تجربیات ابتدای انقلاب خاطرنشان کرد: «در همان سالهای نخستین انقلاب نیز جریانهایی از این دست وجود داشتند که با اقدامات و تفکرات افراطی خود، فضای عمومی کشور را دچار مشکل میکردند. امروز پرسش اساسی این است که چرا تندروها از آن تجربیات تلخ و خطاها درس نگرفتهاند؟»
او این گروه را دارای ساختار فکری خاصی خوانده که بخشی از آن ریشه در ویژگیهای شخصیتی، هیجانی و احساسیشان دارد. «آنان گمان میکنند اسلام صرفاً به معنای قوه قهریه و استفاده از خشونت است؛ اسلامی که فقط به جلوههای ظاهری سختگیرانه محدود میشود.»
غرویان میگوید که برداشت این افراد از اسلام، برداشتی ناقص و جهنمی است. آنان اسلام مردمی، رحمانی و عقلانی را نادیده میگیرند و نگاهشان به دین، نگاهی جزیرهای و محدود است. به همین دلیل، تندرویهای خود را به نام اسلام انقلابی معرفی میکنند و سعی دارند خشونت و سختگیری را به عنوان اصل دینداری به جامعه تحمیل کنند.
او معتقد است: در برابر این نگاه محدود، اندیشه بزرگان و متفکرانی همچون شهید بهشتی و شهید مطهری قرار دارد؛ بزرگانی که اسلام را به صورت جامع میدیدند و همه ابعاد معنوی، اجتماعی و انسانی دین را در نظر میگرفتند.
این فعال سیاسی در پایان خاطرنشان کرد: «اسلام و سیاستی که شهید بهشتی و شهید مطهری از آن سخن میگفتند، رحمانی و عقلانی بود؛ اسلام سیاسی که میتواند در کنار عدالت، محبت و عقلانیت، زندگی اجتماعی را سامان دهد. در مقابل، تندروها جامعه اسلامی را ترویج میکنند که بیشتر بر جهنم، خشم و خشونت تأکید دارد. این گروه اسلام را در قالب خشم و غضب متبلور میبینند و همان را به نام انقلاب و اسلام، تئوریزه میکنند. در واقع، آنها به جای آنکه اسلام را مایه آرامش و وحدت معرفی کنند، آن را ابزاری برای اعمال فشار و تفرقه قرار میدهند. این همان خطری است که اگر جدی گرفته نشود، میتواند جامعه را از مسیر اصلی خود منحرف کند.»