یک فعال سیاسی اصلاح طلب می گوید: جبهه پایداری در حالی که مدعی تبعیت از رهبری هستند، اما کار خود را میکنند و تقیدی به الزاماتی که رهبری برای آنها ایجاد میکند، ندارند. بنابراین فکر میکنم بیتوجهی این گروه به بیانات رهبری عامدانه است و نه از سر غفلت و ناآگاهی.
علی شکوریراد گفت: دکتر پزشکیان در این مدت تمام سعی خود را کرد تا به وعدههایی که به مردم داده بود عمل کند. وی تلاش کرد که صدای بیصدایان باشد و همیشه در جانب مردم قرار بگیرد. البته که نتوانست به همه وعدههایی که داده بود، جامه عمل بپوشاند، چراکه به دلیل موانعی که نسبت به برخی مسائل داشت این اجازه را نیافت تا برخی از این وعدهها را عملیاتی کند و نتوانست تصمیمگیرنده نهایی برای برخی اقدامات باشد.
مشروح گفتگو با این فعال سیاسی اصلاح طلب را در ادامه می خوانید:
رهبری به حمایت از خدمتگزاران از جمله رئیسجمهور اشاره کردند اما شاهد آن هستیم که چندی پس از آن بار دیگر چهرههای تندرو که برخی در مجلس هستند مواضعشان را تکرار کردند. تحلیلتان از این رفتارها چیست و ادامه آن را تا کجا و چگونه میبینید؟
جبهه پایداری دارد برای خود ساز مستقلی میزند. اینها در حالی که مدعی تبعیت از رهبری هستند، اما کار خود را میکنند و تقیدی به الزاماتی که رهبری برای آنها ایجاد میکند، ندارند. بنابراین فکر میکنم بیتوجهی این گروه به بیانات رهبری عامدانه است و نه از سر غفلت و ناآگاهی. آنها برنامههای خاص خود را دارند و ساز خود را کوک میکنند و برای آینده ایران برنامهای دارند که مخصوص خودشان است.
البته عاقبت این دست اقدامات این بوده است که پس از انتخابات مجلس یازدهم، روزبهروز اعتماد رهبری به جبهه پایداری کاهش یافته است و به طرق مختلفی نیز جلوی رشد آنها گرفته شده است. آنها براساس اعتماد رهبری توانستند اکثریت مجلس دوازدهم را در اختیار بگیرند چراکه به دلیل حذف رقبا از سوی شورای نگهبان و در پی کاهش مشارکت مردم در انتخابات توانستند با آراء حداقلی مردم، اکثریت کرسیهای مجلس را به دست بگیرند. آنها مجلس را پایگاهی کردند برای پیشبرد منویات خود و نه جایی برای قانونگذاری منصفانه و حمایت از حقوق مردم.
ایشان یکی از ارکان حفظ اتحاد مقدس پیش آمده را مسئولان سه قوه دانستند. نظرتان درباره عملکرد قوا برای حفظ اتحاد چیست؟
دکتر پزشکیان در این مدت تمام سعی خود را کرد تا به وعدههایی که به مردم داده بود عمل کند. وی تلاش کرد که صدای بیصدایان باشد و همیشه در جانب مردم قرار بگیرد. البته که نتوانست به همه وعدههایی که داده بود، جامه عمل بپوشاند، چراکه به دلیل موانعی که نسبت به برخی مسائل داشت این اجازه را نیافت تا برخی از این وعدهها را عملیاتی کند و نتوانست تصمیمگیرنده نهایی برای برخی اقدامات باشد.
در مورد رئیس قوه مقننه باید بگویم با توجه به موقعیتی که در مجلس و در میان نمایندگان عضو جبهه پایداری دارد، رفتارهای ایشان اینگونه است که گاهی به میخ زدهاست و گاهی به نعل. ما شاهد رفتارهای دوگانه از ایشان هستیم که برای حفظ منافع و موقعیت خود در این مدت نشان داده است. هرچند که جهتگیری اصلی ایشان حمایت از رئیسجمهور است، اما گاه به گونهای دیگر عمل میکند. برای نمونه قانون اخیر مجلس در تصویب لایحه کنترل فضای مجازی که با مخالفتهای بسیار گستردهای روبهرو شد اما در نهایت دولت آن را از مجلس پس گرفت. رئیس قوه قضائیه برای حفظ موقعیت خود در حوزه نفوذ جریانهای جبهه پایداری با آنها همراه میشود.
رئیس قوه قضائیه نیز تلاش خود را میکند که قانونگرا و منصف باشد، اما هرجایی که فشارها زیاد میشود ناگزیر رفتارهایی را بروز میدهد که منطبق با جهتگیریهای اولیه او نیست. برای نمونه صحبتهای امروز رئیس قوه قضائیه درباره بیانیه جبهه اصلاحات و دستوری که به دادستانی داد را در نظر بگیرید. رئیس قوه قضائیه باید مستقل باشد و نباید وارد بازیهای سیاسی بشود.
او حتی اگر قلباً طرفدار یک سوی ماجراست نباید اینگونه باشد که در مقام یک سیاستمدار در یک طرف قضیه بایستد و حکم بدهد. وی در مقام رئیس قوه قضائیه نباید اساساً جهتگیری و مداخله سیاسی در امور داشته باشد، بلکه صرفاً باید بر اجرای تمامعیار قانون تاکید و تصریح کند. وی باید براساس قانون دقت کافی را در همه پروندهها بخواهد و فضا را آماده کند که پروندههای سیاسی با دقت، طمأنینه و نکتهسنجی در حضور هیئت منصفه بررسی شوند و سپس قضات در مورد آنها نظر بدهند و نه مقامات اداری قوه؛ آن هم پیش از تشریفات قضایی. اینکه به دادستان توصیه کنند در این قضیه فعال باشد و از ابتدا جهتگیری بروز بدهد، با شأن قوه قضائیه مغایرت دارد.
سخنان مقامات قضایی باید برای صاحبنظران و تحلیلگران امنیت ایجاد کند و نه رعب. حتی اگر رهبری هم نظر سیاسی بدهند، قوه قضائیه نباید سیاسی عمل کند، باید بگوید موضوعات را از نظر قانونی بررسی میکنیم. قوه قضائیه باید صدای بیصدایان و پناه مظلومان باشد، نه اینکه از موضع اقتدار و تهدید صحبت کند.
رهبری با تأکید بر اینکه وجود نظرهای گوناگون در مسائل مختلف هیچ اشکالی ندارد، گفتند: «اهل فکر توجه کنند که ارائه فکری نو که مکمّل موجودیِ ملت باشد با تخریب و اهانت کردن متفاوت است و نباید مبانی جمهوری اسلامی را که باعث رشد ملت و ارتقاء کشور و قدرت ملی است تخریب کرد. این کار خواست دشمن است اگرچه تکمیل مبانی اشکالی ندارد.» تحلیلتان از این نظر رهبری چیست و تحققش را چگونه ممکن میدانید؟
مخاطب این بخش از صحبتهای رهبری از نظر من نیروهای مخالف دولت هستند که این روزها اهانتهای زیادی به رئیسجمهور و دولت روا داشتهاند. رهبری میخواستند به آنها بگویند وجود نظرهای مختلف بدون اشکال است، اما کسی حق ندارد نظر مخالف را با انگ زدن و تهمت زدن از میدان بهدر کند.
رهبری توصیهای کردند که درخور توجه است، چراکه جزئی از آموزههای دینی ماست و آن اینکه نباید رقیب را با انگ و تهمت از میدان به در کرد، بهویژه کسانی که پایگاه قدرت دارند نباید مداخله بیشتری برای تحمیل نظرات خود کنند. این صحبتها یک توصیه است مبنی بر اینکه افراد و گروهها در گفتهها ملایم باشند و از بیان الفاظ توهینآمیز و تهدیدآمیز خودداری کنند و البته که در این موضوع کسانی که همسو با ایشان هستند باید تبعیت بیشتری داشته باشند.