
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: بخش واقعی اقتصاد و بورس، در چندین سال اخیر، تحت تاثیر نرخ بهره بالا نیز بوده است. در حالی که سیاست پولی انقباضی یا همان نرخ بهره بالا هیچ اثری بر تورم نداشته و شاهد تداوم تورم در محدوده ۴۰ درصد هستیم، کاهش تورم از مسیر سیاستهای پولی نیست و علت آن در سیاستهای مالی و کسری بودجه دولت و ناترازی بانکها بایستی جستوجو کرد.
فرهنگ حسینی با اشاره به افت حدود ۸۸ هزار واحدی شاخص کل بورس در هفته سوم مرداد و سقوط آن به محدوده دو میلیون و ۴۶۶ هزار واحد، اعلام کرد: از دست رفتن کانال ۲.۵ میلیون واحد در کنار کاهش ۲۰ هزار واحدی شاخص هموزن به ۷۶۲ هزار واحد، نشان میدهد افت قیمتها محدود به نمادهای بزرگ نبود و طیف وسیعی از سهمها تحت فشار فروش بودند.
وی افزود: در آخرین روز فعالیت بورس در سوم مرداد بیش پنج همت صف فروش تا پایان وقت بازار باقی ماند و ۸۰ درصد نمادها منفی بودند.
وی یادآورشد: ارزش و حجم معاملات در سطوح پایین باقی ماند که بیانگر خروج نقدینگی و کاهش مشارکت فعالان است. این هفته مصادف با ریزش تاریخی سال ۱۳۹۹ نیز بوده است که اثر فزایندهای بر کاهش بازار داشت.
حسینی اظهار کرد: پس از ۵ سال و حدود ۴ برابر شدن دلار، شاخص بورس کمتر از ۳۰ درصد رشد داشته است و این بازار را به بازنده مطلق سرمایه گذاری در اقتصاد ایران تبدیل کرده است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، ارزش بازار بورس به ۹۰ میلیارد دلار رسیده است که کمترین میزان از دهه ۱۳۹۰ به شمار میرود، در حالی که دهها شرکت جدید در بورس پذیرفته شدهاند و سود قابل توجهی تقسیم نشده است. این موضوع حاکی از وضعیت بخش واقعی اقتصاد است.
این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: عدم جذابیت سرمایهگذاری در بخش واقعی اقتصاد، سبب شده برای بیش از یک دهه سرمایه گذاری منفی باشد و سرمایهگذاری در تولید توجیه اقتصادی نداشته باشد.
وی خاطر نشان کرد: در نتیجه طی ۵ سال بیش از ۲۵۰ همت از بازار خارج شده و در دوران پساجنگ نیز بیش از ۴۰ همت از بورس خارج شده است. نسبت قیمت به درآمد (P به E بازار) در محدوده ۵ است که کمترین از سال ۱۳۹۴ بوده است.
اثر کاهش تقسیم سود شرکتهای بزرگ و بانکها بر بازار سرمایه
حسینی ادامه داد: بازار سرمایه درگیر چالشهای اساسی است. بخشی از چالشها درونی است. شرکتهای بزرگ به خصوص بانکها به دلایل مختلف سودی تقسیم نمیکنند در حالی که انتظار میرفت در پساجنگ تقسیم سود بانکهای سهام عدالت با تعامل وزارت اقتصاد و بانک مرکزی افزایش یابد. از سوی دیگر شرکتهای بزرگ سهام عدالت نیز سود پایینی تقسیم میکنند، در شرایط اقتصادی فعلی، این تقسیم پایین سبب فشار فروش شده است.
این کارشناس بازار سرمایه اعلام کرد: روند نزولی بیش از هر چیز به روند بازگشایی نمادها باز میگردد. تصمیم گیری غیرتخصصی در خصوص بازگشایی بورس و حتی دامنه نوسان در دوران پساجنگ، سبب شد تا نهادهای تخصصی در عمل انجام شده قرار گیرند و در عمل اختیاری برای تدبیر و تصمیم گیری نداشته باشند.
وی تصریح کرد: زیرساختارهای بازار باید در زمان بازگشایی اصلاح میشد؛ از جمله دامنه نوسان محدودتر و حجم فروش ریالی هر کد سقف تعیین میشد. در مقابل بازار جبرانی برای فروش و خروج افرادی که نیاز به نقدینگی داشتند در قالب بازار مکانیزم دارک ایجاد میشد.
بازار سرمایه تحت تاثیر نرخ بهره بالا در اقتصاد است
حسینی اذعان داشت: بخش واقعی اقتصاد و بورس، در چندین سال اخیر، تحت تاثیر نرخ بهره بالا نیز بوده است. در حالی که سیاست پولی انقباضی یا همان نرخ بهره بالا هیچ اثری بر تورم نداشته و شاهد تداوم تورم در محدوده ۴۰ درصد هستیم، کاهش تورم از مسیر سیاستهای پولی نیست و علت آن در سیاستهای مالی و کسری بودجه دولت و ناترازی بانکها بایستی جستوجو کرد.
این تحلیلگر بازارهای مالی گفت: مقالات علمی متعددی مانند سارجنت و والاس برای دههها تورم و ریشه آن را بررسی کرده و اظهار داشتهاند که در شرایطی که سیاستهای مالی ریشه تورم است، سیاستهای پولی بی اثر است و فقط اثر منفی بر اقتصاد و ایجاد رکود دارد. موضوعی که حالا در بخش واقعی اقتصاد محرز است.
وی تاکید کرد: عدم سرمایهگذاری برای بیش از یک دهه نشان میدهد سیاست پولی در هدف سرمایهگذاری و رشد اقتصادی ناموفق بوده است و باید به سرعت کاهش یابد.
ردپای ناترازی در بورس
حسینی یادآور شد: ناترازیها عملا سرمایهگذاری در صنایع بزرگ و انرژی بر مانند فولاد و پتروشیمی را با چالش روبهرو کرده و ضریب تولید این شرکتها تا حدود ۳۰ درصد افت پیدا کرده که سبب هزینه فرصت قابل توجه و کاهش شدید سودآوری شرکتها شده است.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: مشکل دیگر این است که شرکتهای تولیدی ارز خود را به قیمت ۲۰ تا ۳۰ درصد پایینتر از قیمت دلار آزاد به واردکنندگان میفروشند و این موضوع سبب میشود تا رانت ارزی قابل توجهی عاید واردکنندگان که اغلب خصوصی هستند از جیب شرکتهای بورسی و سهام عدالت که عمدتاً صادرکننده هستند، گردد.
تمایل به فروش به دلیل نگرانی از کاهش بیشتر
وی خاطر نشان کرد: بخش دیگری از واکنش افراد و تداوم فشار فروش در سطوحی که به لحاظ بنیادی به شدت ارزنده است، مربوط به مالی رفتاری میشود. بیش از هر عاملی، فومو در بین سرمایه گذاران غالب شده که به دلیل نگرانی از تداوم کاهش بیشتر، تمایل به فروش دارند.
حسینی ادامه داد: سایر سوگیریهای رفتاری نیز بر تشدید فروش منجر شده و از سوی دیگر، ابزارهای غیرمستقیم و حمایتی در این دوران کارکرد خاصی نداشتند و حتی تبدیل به متغیر پیشنگر گردیدند و روند نزولی را تشدید کردند.
این فعال بازار سرمایه اظهار داشت: به دلیل تضاد منافع بین مدیران سرمایهگذاری برای کسب کارمزد در مقابل عملکرد، شاهد انفعال مدیران صندوقهای سرمایه گذاری هستیم.
وی با تاکید بر اینکه بازار سرمایه ضمن ابزارهای حمایتی نیازمند شفافیت بالاتری است، گفت: عدم تقارن در سیاستهای حمایتی، موجب شده تا حمایت نتواند اثربخش باشد. تلاش برای حفظ قیمت یا افزایش قیمت برخی نمادها، سبب تشدید رکود در سایر گروههای بازار شده است و از سوی دیگر، نمادهای مورد حمایت به لحاظ بنیادی نیز فاقد ارزندگی هستند.
این تحلیلگر بازارهای مالی گفت: بازار بورس و بخش واقعی اقتصاد برای رونق، نیازمند مجموعهای از سیاستها است. مهمترین سیاست، کاهش نرخ بهره است. در عین حال، حمایت حقوقیها و صندوقها برای خرید سهام، مجاز نمودن سهام خزانه بدون هیچ مجوز، مجاز نمودن خرید سهام توسط شرکتهای زیرمجموعه تا رسیدن بازار به تعادل، پایان رانت ارزی واردکنندگان و ارائه برنامه منسجم و عملیاتی برای پایان ناترازیها از جمله راهکارها است.