یک تحلیلگر مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه مهمترین ابزار مذاکره موفق اتخاذ استراتژی تنش صفر است، گفت: این استراتژی هم در داخل و هم در خارج باید به کار گرفته شود.
نصرت الله تاجیک در رابطه با ارزیابی خود از سناریوهایی که برای دور کردن سایه جنگ از ایران وجود دارد و ایده کنسرسیوم هستهای که در حاشیه جریان مذاکرات ایران و آمریکا مطرح شده بود، تصریح کرد: در مورد دور کردن سایه جنگ، سناریوهای متعددی وجود ندارد. به عقیده بنده، سناریوی محتمل فعالیت دیپلماتیک و مذاکره است. اما دیپلماتها هم نمیتوانند معجزه کنند؛ هر چند از ابزار مذاکره استفاده میکنند اما تا زمانی که دست آنها پُر نباشد، نباید امید داشت که مذاکره به موفقیتهای چشمگیری منجر شود.
وی ادامه داد: این موضوع به شرایط دیگری هم بستگی دارد. به هر حال، این پر بودن دست، رویکرد صحیح و استفاده از ابزار و اهرمهایی که داریم، میتواند یک مذاکره را موفق و برد برد تمام کند و در ضمن باعث میشود که طرف مذاکره اشتباه محاسبه نداشته باشد و زیاده خواهی نکند.
این تحلیل گر مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه مهمترین ابزار مذاکره موفق اتخاذ استراتژی تنش صفر است، گفت: این استراتژی هم در داخل و هم در خارج باید به کار گرفته شود. در خارج، الگوی رفتاری جدیدی باید نشان داده شود که تمایل به تعامل با جهان وجود دارد و در داخل هم باید تلاش شود تا با تأمین حداکثری نظرات شهروندان، انسجام ملی افزایش یابد. این نکته میتواند بسیار مهم و تأثیرگذار باشد تا ما بتوانیم یک حرکت دیپلماتیک یا مذاکره موفق داشته باشیم که سایه جنگ را از ایران دور کند.
این کارشناس سیاست خارجی ایران عنوان کرد: در بحث تخصصی یا محتوایی در مورد مسائل هستهای، موضوعات متعددی مطرح است، اما این هم نیازمند این است که اولاً فرد متخصص باشد و ثانیاً اطلاعات دقیق و لازم را در مورد تأسیسات هستهای ایران داشته باشد که چه خساراتی بر تاسیسات هستهای ایران وارد شده است.
تاجیک با اشاره به اظهارات تختروانچی گفت: اینکه معاون وزیر امور خارجه در مصاحبه با خبرگزاری کیدو ژاپن گفته « تهران آماده است در ازای لغو تحریمهای اقتصادی، محدودیتهای خاصی را در برنامه هستهای خود بپذیرد اما پایان دادن به غنیسازی اورانیوم به هیچ وجه قابل مذاکره نیست»، نشان از تلاش ایران برای فرمول یابی و خروج مذاکرات از بن بست است که این بن بست با بمباران میز مذاکره توسط ترامپ آغاز شد!.
تاجیک در مورد امکان عملیاتی شدن طرح کنسرسیوم، اظهار کرد: اگر از منظر سیاسی و مباحث دانشگاهی به آن نگاه کنیم، خوب است، اما اگر بخواهیم بررسی کنیم که آیا واقعاً عملی است یا نه، به عقیده من به دلایل مختلف عملی نیست. ما حتی کار مشترک سادهتری از هستهای هم نداریم و این نیاز به زمان دارد. حال اینکه میگوییم عملی نیست، به معنای این نیست که هیچگاه نخواهد شد؛ بلکه به این معناست که در حال حاضر عملی نیست و ممکن است در آینده ترتیباتی فراهم شود که محلی از اعراب داشته باشد.
سفیر سابق ایران در اردن با تاکید بر اینکه سیاست خارجی از مقولات نخبگی است، گفت: اینکه ما سیاست خارجی را به سطح خیابان بیاوریم، به عقیده من چندان مفید نیست. در مورد اینکه آیا ما پیروز شدهایم، بستگی به محور مختصات دارد. به عنوان مثال ممکن است محور مختصات کسی این باشد که هدف دشمن این بود که در اثر حملات اسرائیل و آمریکا، یک اتفاق بزرگ در ایران بیفتد ولی آن اتفاق نیفتاده و این را پیروزی بداند.
وی افزود: مشخصاً اهداف اسرائیل که ایجاد شورش عمومی، فروپاشی حکومت و تجزیه ایران بود، محقق نشده است. حال اگر به این موضوع نگاه کنیم و بگوییم که این اتفاق نیفتاده، باز هم میتوان آن را یک پیروزی تلقی کرد. اما مجدداً تأکید میکنم که این موضوع بستگی به محور مختصات و مبنای محاسبات دارد. اگر ایران احساس کند که دستش پر است، میتواند در همین مقطع وارد مذاکره شود. ایران با توجه به داشتهها و توانمندیهایش، قادر خواهد بود یک میز مذاکره قوی را طراحی و اجرا کند.
این تحلیلگر مسائل بین الملل در خصوص صورت شکلی که مذاکرات در این برهه زمانی خواهد داشت، تصریح کرد: ایران همچنان معتقد است که مذاکره باید به صورت غیرمستقیم انجام شود. به عقیده من، این موضوع نیاز به بررسی بیشتر دارد. این گونه نیست که منافع ما این باشد که بچسبیم به روشهای قبلی، باید با روشهای نوین، بیشترین بهرهبرداری را از شرایط و ظرفیتها داشته باشیم؛ زیرا از دست دادن زمان در این شرایط کشور مطلوب نیست.
تاجیک در پاسخ به این سوال که آیا پیش شرطهای ایران برای مذاکرات پذیرفته خواهد شد و چه موضوعات دیگری میتواند جزئی از مذاکرات باشد، بیان کرد: مذاکراتی که با پیششرط آغاز میشود، معمولاً به نتایج موفقی نمیرسد. بهترین حالت این است که دو طرف بدون پیششرط وارد مذاکره شوند. البته موضوعات هم بستگی به نیاز آن دو کشور دارد که چه مسائلی را میخواهند شامل شود. اینکه پیشنهاد ایران مورد پذیرش قرار گیرد، بسیار بعید است، اما در نهایت، از میان مذاکرات و فعالیتهای دیپلماتیک باید آن چیزهایی که بعید به نظر میرسند کشف و به دست آورده شوند.
استاندار سابق هرمزگان درباره برخی اظهارنظرها مبنی بر اینکه مذاکره با آمریکا ما را به جنگ کشاند و اساسا مذاکرات ابزاری برای فریب است، عنوان کرد: این مذاکره با آمریکا نبود که جنگ را آغار کرد، بلکه در حقیقت محاسبات غلط یا برآورد نادرست طرف مقابل، بهویژه ترامپ و تیمی که با او همکاری میکنند، موجب جنگ شد. بنابراین، این مذاکره نبود که ما را به جنگ کشاند، بلکه به نوعی میتوان گفت به خاطر طولانی شدن مذاکره و از مفهوم افتادن آن بود چرا که ترامپ و تیمش انتظار داشتند در کوتاهترین زمان ممکن از تبعات چنین مذاکراتی دستاوردهایی کسب کنند.
وی اضافه کرد: با طولانی شدن مذاکرات و ایجاد ابهامات زیاد، شاید این تلقی در طرف آمریکایی به وجود آمد که ایران در حال وقتکشی برای کسب یک سری دستاوردهایی است که بتواند بابت آنها در میز مذاکره امتیاز بگیرد. این که این تصور چقدر واقعیت دارد، بستگی به ارزیابیهای افراد دارد. آیا این دیدگاه در طرف مقابل اصالت دارد؟ آیا واقعیت دارد؟ آیا این اتفاق میافتاد یا نه؟ بهطور کلی، ایران چنین قصدی ندارد، کما اینکه بارها تأکید شده است. بنابراین، آن چیزی که ما را به جنگ کشاند، به نتیجه نرسیدن مذاکره بود، اگرچه نمیتوان از روشهای قلدر مآبانه ترامپ و سایر مسائل چشم پوشی کرد.
اروپا حاضر نیست آخرین ابزار خود در برجام را به راحتی از دست بدهد
این دیپلمات با تجربه کشورمان در پاسخ به این سوال که خروج روسیه و چین و ایران از برجام چه تأثیری بر فعالسازی مکانیزم ماشه خواهد داشت و آیا این مکانیزم آخرین ابزار اروپاییها برای اعمال فشار است، گفت: عدهای به استناد مفاد برجام معتقدند، این موضوع هیچ تأثیری ندارد. عدهای نیز استدلال میکنند که حداقل تأثیر آن ایجاد یک جو روانی است که باعث ناپایداری برجام میشود. این دسته دوم، معتقدند که حتی اگر چین و روسیه از برجام خارج نشوند، مهم این است که با ایران همکاری کنند.
وی تاکید کرد: این همکاری میتواند در سازوکار سازمان ملل و مکانیسم ماشه مؤثرتر از ترک برجام باشد. بنابراین، آن بخشی که بر خروج روسیه و چین تأکید میکند، بیشتر به بحث جنگ روانی مربوط میشود که نشاندهنده کاهش کارایی برجام شود. مکانیسم ماشه یکی از آخرین ابزارهای اروپا است و طبیعتاً اروپا حاضر نیست به راحتی آن را از دست بدهد. اصلاً اروپا در برجام مانده است تا بتواند از این مکانیزم ماشه استفاده کند.
تاجیک در خصوص سفر معاون دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران عنوان کرد: اینکه در ایران حساسیتیهایی نسبت به گروسی از سوی مردم و نهادهای تخصصی وجود دارد، باعث شد که معاون او به ایران بیاید و نشاندهنده این است که در این مرحله بحث بازرسی مطرح نیست. این خود میتواند یک اقدام زمینهساز یا اقدام مناسبی باشد که دو طرف به یک فرمول و نقشه راه برای اجرای کارهایشان برسند.
وی خاطرنشان کرد: درباره قانون الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس هم باید گفت که مصوبه مجلس همکاری با آژانس را به عهده شورای عالی امنیت ملی گذاشته است که در آنجا در موارد مختلف بحث و بررسی میشود و برای بنبستها راهکارهایی پیدا میشود و این سفر که مفهوم خود را در آستانه تغییرات جدید در شورایعالی امنیت ملی دارد، میتواند تعیین کننده باشد.