یک استاد روابط بین الملل تصریح کرد: آتشبسی که در نتیجه اجبار شکل گرفته باشد، پایدار نیست. در نتیجه، مقامات جمهوری اسلامی ایران باید به این فکر باشند که این آتشبس پایدار نیست و خوب است ایران مسائل خود را در مجامع بینالمللی مطرح کند اما باید بدانیم که مجامع بینالمللی هیچ کمکی به ایران نمیکنند.
نوذر شفیعی در رابطه با سرنوشت آتشبس میان ایران و رژیم صهیونیستی و آینده این جنگ، همچنین اقدامات دیپلماتیکی که دستگاه دیپلماسی کشورمان باید در امتداد آتشبس نظامی در مجامع بین المللی دنبال کند، تصریح کرد: آتشبسی که در نتیجه اجبار شکل گرفته باشد، پایدار نیست. در نتیجه، مقامات جمهوری اسلامی ایران باید به این فکر باشند که این آتشبس پایدار نیست و خوب است ایران مسائل خود را در مجامع بینالمللی مطرح کند اما باید بدانیم که مجامع بینالمللی هیچ کمکی به ایران نمیکنند. چه آژانس باشد و چه شورای امنیت سازمان ملل، اینها هیچ کمکی به ایران نمیکنند. بنابراین، خوب است که ایران از نظر دیپلماتیک فعال باشد، ولی این فعالیت به تنهایی کمکی نخواهد کرد.
وی ادامه داد: ایران نباید به کشورهای منطقه دل ببندد. اگر ایالات متحده اراده کند که حمله کند، کشورهای منطقه هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند. اینها تجربیاتی هستند که وجود دارند. نکته بعدی این است که ایران باید بداند که غرب به طور یکپارچه پشت اسرائیل قرار دارد. باید بدانیم که سیستم پدافندی ما قدری دچار مشکل است و باید ضمن برطرف کردن مشکلات، این حوزه را با تکنولوژیهای پیشرفته روز مدرنسازی و نوسازی کنیم. ایران در یک بزنگاه تاریخی سخت قرار دارد و باید یک تغییراتی در سیاست خارجی خود ایجاد کند و اگر نمیخواهد این تغییر را ایجاد کند، باید در حوزه توانمندیهای دفاعی، یعنی آفندی و پدافندی، در سریعترین زمان ممکن خود را تقویت کند. به نظر من درسهای زیادی میتوان از تحولات دوازده روز اخیر و بلکه یک سال اخیر گرفت.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: ما پیش از این، انتظارهای زیادی در مردم ایجاد کردیم، انتظارات را افزایش دادیم و هنگامی که با واقعیت مواجه شدیم، دیدیم فاصله انتظارات ایجاد شده و واقعیات زیاد است. همین اتفاق هم در مورد دشمن افتاد آنها هم توانمندیهای ما را دست کم گرفتند خود این موضوع به اعتماد عمومی ضربه میزند. یکی از علل جنگها، به طور کلی، اغراق در توانمندی خود و اغراق در ضعف توانمندی طرف مقابل است. این موضوع ذهن تصمیمگیرنده را به اشتباه وادار میکند.
شفیعی با تاکید بر این موضوع که ایران باید بین اهداف و قدرت ملیاش تعادل برقرار کند، اظهار کرد: سالها است که این موضوع و این حرف زده میشود، ولی در ایران برخی به آن توجه نمیکنند. ما بیش از آنکه حرف بزنیم، باید عمل کنیم. این جنگ باید دستاوردهای گفتمانی، دستاوردهای عملیاتی و دستاوردهای تصمیمگیری و تصمیمسازی برای ایران به همراه داشته باشد. هر طرفی واقعیات را نپذیرد، بدون تردید در آینده با چالش مواجه خواهد شد. اگر فرزندان این سرزمین این موشکها را تولید نمیکردند و این واکنش را انجام نمیدادند، اسرائیلیها و آمریکاییها تا تسلیم ایران، به قول مقام معظم رهبری، پیش میرفتند اما اگر ایران بخواهد به امید سازمانهای بینالمللی باشد، اگر ایران بخواهد فقط به موشکهایش تکیه کند، اینها راه به جایی نخواهد برد. هرچند قابل تقدیر و تحسین است.
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد: باید واقعیات صحنه را ببینیم. اکنون، کشوری که بخواهد محاسبات استراتژیک داشته باشد، باید در پای میز تصمیمگیری واقعیات را روی میز بریزد و دربارهاش صحبت کند. نکته آخر این است که ملت ایران این بار هم نشان دادند که پای سرزمین و نظامشان ایستادهاند و در شرایط تنگنا و سخت، به رغم همه اختلاف سلیقههایی که وجود دارد، متحد میشوند. این موضوع باید به عنوان یک متغیر مهم در نظر گرفته شود. اما پایداری این روند نیازمند این است که دولت به این مردم خدمت کند. نباید دوباره فردا اینگونه باشد که مردم شغل نداشته باشند، برق نداشته باشند، آب نداشته باشند و به اختلاف سلیقهها بپردازند. سیاستمداران ما باید بدانند که انسجام و وحدت ممکن است همیشه اتفاق نیفتد. در مقابل پایداری مردم، باید حکومت به مردم خدمت کند.
وی خاطرنشان کرد: نظام جمهوری اسلامی ایران باید در صحنه داخلی و در صحنه خارجی هم گشایشهایی ایجاد کند. اتباع بیگانهای که غیرقانونی در کشور حضور دارند همه این افراد باید از کشور خارج شوند. یادمان نرود که یک زمانی، برخی از مقامات ما از ورود این افراد استقبال میکردند و این ورود را تشدید میکردند. اکنون که پی بردهایم آن سیاستها اشتباه بوده است، درباره اتباع خارجی غیرمجاز باید تدبیری اتفاق افتد. همچنین در داخل کشور باید گشایشهایی با ایدههای جدید و دیدگاههای نو حاصل شود. باید صدای مردم را بیشتر بشنویم و نباید تنها به یک عده خاص تکیه کنیم، به ویژه اینکه نفوذ از طریق همین عدهای خاص حاصل شده است. کل ملت پایگاه اجتماعی این نظام هستند و این نظام باید بهطور کلی به این پایگاه اجتماعی نگاه کند. اگر وارد قطبیسازی جامعه شویم، بدون تردید سرمایههای اجتماعی ریزش خواهد کرد و ممکن است خدایی نکرده در شرایط حاد بعدی پشتیبانی که امروز حاصل شده، دیگر لافاق نیفتد.