عباس عراقچی، دیپلمات ارشد ایرانی، با بهرهگیری از زبان سیاسی دونالد ترامپ و تاکتیکهای رسانهای جدید، در حال بازتعریف صفحه شطرنج دیپلماسی به نفع ایران است—راهبردی که بهطور ویژه برای تأثیرگذاری مستقیم بر رئیسجمهور آمریکا و پایگاه رأیدهندگان او طراحی شده است.
این گزارش ترجمهای است از مقالهی «Iran’s Foreign Minister Knows How to Speak Trump’s Language—Literally» که توسط اصلاحات نیوز تهیه شده است و به عملکرد مذاکره کننده ارشد ایران در رویارویی با رئیس جمهور آمریکا میپردازد:
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در تاریخ ۲۸ آوریل با انتشار پستی در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق)، طعنهای با مضمون «تیم شکستخورده بایدن—که نتوانست با ایران به توافق برسد» منتشر کرد؛ طعنهای که نه از سوی دونالد ترامپ یا متحدانش، بلکه از سوی دیپلمات ارشد ایرانی مطرح شد.
با اینکه شبکههای اجتماعی بهطور رسمی در ایران فیلتر هستند و اغلب مردم تنها از طریق ابزارهای دور زدن فیلترینگ مانند VPN به آنها دسترسی دارند، عراقچی بهعنوان مذاکرهکننده ارشد هستهای کشور، بهخوبی از ظرفیتهای دیپلماسی توییتری بهره گرفته است.
عراقچی که تسلط کامل به زبان انگلیسی دارد و دارای مدرک دکترای روابط بینالملل از بریتانیاست، درک عمیقی از ادبیات سیاسی آمریکا دارد. او با الگوبرداری از سبک ارتباطی ترامپ—از جمله استفاده گهگاه از حروف بزرگ در نگارش—به دیپلماتی کارکشته بدل شده که هدفش افزایش احتمال دستیابی به توافقی هستهای است. رویکردی که حاکی از تفاوت مهم مواضع دو کشور در دور قبلی ریاست جمهوری ترامپ است.
گفته میشود دیپلماتهای ایرانی بهدقت سبک گفتار و مذاکرات ترامپ را بررسی کرده و حتی یک پروفایل روانشناختی از او تهیه کردهاند. در ماههای اخیر نیز، تهران با دقت در حال رصد رفتارهای دولت آمریکا در قبال مذاکرات جنگ روسیه و اوکراین بوده تا بیاموزد چگونه به مواضع واشنگتن پاسخ دهد.
البته این رویکرد برای تهران تازگی ندارد. پیشتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه تحصیلکرده آمریکا در دولت حسن روحانی که موفق به انعقاد توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ شد، چنین راهبردی را در پیش گرفته بود.
اکنون این مسئولیت به عباس عراقچی واگذار شده است؛ دیپلماتی باسابقه که در جریان مذاکرات اولیه برجام، معاون ظریف بود و بیش از دو دهه در پرونده هستهای جمهوری اسلامی فعالیت داشته است. هرچند سبک شخصی عراقچی با ظریف متفاوت است، اما او نیز در تعامل با مقامات خارجی بسیار مؤثر ظاهر شده است.
وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد آمریکا در دولت باراک اوباما، در گفتوگویی در ۱۴ مه، عراقچی را فردی «کاملاً مسلط به زبان انگلیسی و دارای اشراف کامل به مسائل هستهای» توصیف کرد و افزود: «اگر در بالاترین سطح آمادگی نباشید، او بهراحتی شما را شکست میدهد.»
از زمان آغاز دور جدید مذاکرات در ۱۲ آوریل، عراقچی با دقت فراوان در حال تدوین روایتی هدفمند برای جلب نظر دونالد ترامپ و هواداران اصلی اوست. او در یادداشتی برای واشنگتنپست در ۸ آوریل، به این نکته اشاره کرد که ترامپ نمیخواهد «به رئیسجمهور دیگری از آمریکا تبدیل شود که درگیر جنگی فاجعهبار در خاورمیانه میشود» —نکتهای که با گرایشهای انزواطلبانه ترامپ و پایگاه رأیدهندگان وفادارش کاملاً همسو است، بهویژه با توجه به شعار همیشگیاش برای پرهیز از «جنگهای بیپایان».
عراقچی همچنین کوشیده است تا از زاویه اقتصادی نیز ترامپ را مخاطب قرار دهد و ایران را بهعنوان «فرصتی هزار میلیارد دلاری» برای ایالات متحده معرفی کند. هرچند حتی در صورت رفع تحریمها، موانع متعددی بر سر راه سرمایهگذاری خارجی در ایران باقی خواهد ماند؛ از جمله بوروکراسی پیچیده، ریسک ژئوپلیتیکی و از همه مهمتر، عدم تطابق با استانداردهای گروه ویژه اقدام مالی (FATF). البته ایران در اوایل خردادماه، بهطور مشروط با پیوستن به کنوانسیون پالرمو موافقت کرده که گامی مثبت در راستای انطباق با الزامات FATF به شمار میآید.
این رویکرد اقتصادی در سخنرانی آمادهشده عراقچی برای کنفرانس سیاست هستهای مؤسسه کارنگی در ۲۲ آوریل نیز مشهود بود.
عباس عراقچی در سخنرانی خود برای اندیشکده کارنگی اظهار داشت که «برخی گروههای ذینفع خاص» —که ظاهراً اشاره به جمهوریخواهان نئومحافظهکار و اندیشکدههای مخالف توافق هستهای دارد—در تلاشاند تا «ادعای نادرستی مطرح کنند مبنی بر اینکه توافق احتمالی جدید همان برجام خواهد بود.» او تأکید کرد که تهران دیگر خواهان توافق قبلی نیست، چراکه شرایط برجام «دیگر بهاندازه کافی خوب نیست» و خروج ترامپ از توافق در سال ۲۰۱۸ را دلیلی بر این دانست که «خود رئیسجمهور نیز برجام دیگری نمیخواهد.»
عراقچی پیشتر نیز از این «گروههای ذینفع خاص» نام برده و آنها را به «تخریب چهره مذاکرهکنندگان و تحریک دولت آمریکا به طرح خواستههای حداکثری» متهم کرده بود.
در مواقع دیگری نیز، عراقچی برخلاف رفتار ظریف در دولت اول ترامپ، تلاش کرده تا رئیسجمهور آمریکا را از سرزنش در مناقشات دیپلماتیک کنار نگه دارد. بهعنوان نمونه، در ۷ مه، خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد که ترامپ قصد دارد در سفر اخیر خود به منطقه، نام «خلیج فارس» را به «خلیج عربی» یا «خلیج عربستان» تغییر دهد. در حالیکه ظریف در سال ۲۰۱۷ این ایده را مستقیماً به ترامپ نسبت داده بود، عراقچی آن را صرفاً یک «کمپین اطلاعات جعلی از سوی جنگطلبان همیشگی» توصیف کرد که هدفشان «تحریک ایرانیان سراسر جهان» است.
او سپس با اطمینان خاطر اعلام کرد که «ترامپ از نام تاریخی این آبراهه مطلع است» و در ادامه، مستقیماً حساب کاربری رئیسجمهور را در پست خود تگ کرد تا پیام خود را برجستهتر سازد.
عراقچی همچنین بارها کوشیده تا بین دشمن دیرینه ایران یعنی اسرائیل و دونالد ترامپ شکاف ایجاد کند. در تاریخ ۵ مه، او بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را به تلاش برای «دستور دادن بیشرمانه به ترامپ درباره اینکه چه کاری در قبال ایران انجام دهد یا ندهد» متهم کرد—اشارهای به سابقه نتانیاهو در فشار برای اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران. او افزود: «نتانیاهو تیم شکستخورده بایدن را فریب داد و موجب شد ۲۳ میلیارد دلار مالیات شهروندان آمریکایی بهطور بیسابقهای به اسرائیل اختصاص یابد» —اشارهای به کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل در جریان جنگ غزه.
در پستی دیگر، عراقچی گفته بود که نتانیاهو و متحدان پیشین او در دولت بایدن «بهنادرستی مذاکرات غیرمستقیم ایران با دولت ترامپ را بهعنوان نسخهای دیگر از برجام جلوه میدهند» —اقدامی حسابشده با توجه به اینکه ترامپ از هرگونه ارتباط با توافقهای دوران دموکراتها بیزار است. به همین ترتیب، عراقچی در پستی دیگر، ترامپ را تگ کرده و نتانیاهو را به اتخاذ سیاستی متهم کرد با این مضمون که «تصمیم میگیرد ترامپ چه کاری میتواند یا نمیتواند انجام دهد.»
راهبرد پیامرسانی جمهوری اسلامی ایران صرفاً به فعالیت در شبکههای اجتماعی محدود نمیشود. دستکم یکی از شبکههای تلویزیونی فارسیزبان، بهصراحت از تاکر کارلسون—مفسر محافظهکار آمریکایی—دعوت کرده تا به ایران سفر کند؛ اقدامی که یادآور تور تبلیغاتی و تحسینآمیز او از فروشگاههای روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین است. به نظر میرسد هدف از این دعوت، جلب توجه دونالد ترامپ و تأثیرگذاری بر نگاه او نسبت به ایران باشد.
در یک نگاه کلی، رویکرد ارتباطی هدفمند عباس عراقچی نشاندهنده تلاشی هوشمندانه برای مدیریت همزمان دو جبهه دشوار است: مذاکرات حساس هستهای و فضای ملتهب سیاسی ایالات متحده. او تلاش میکند لحنی دقیق و حسابشده اتخاذ کند؛ از یکسو قاطع و مستقل، بهمنظور نمایش قدرت ایران در برابر فشارهای آمریکا، و از سوی دیگر، محتاط و غیرتحریکآمیز، تا از واکنش منفی غیرقابلپیشبینی ترامپ، جلوگیری کند.
عراقچی با تسلط بر واژگان و سبک گفتاری رئیس جمهور آمریکا، تنها خطاب به او و پایگاه رأیدهندگانش سخن نمیگوید؛ بلکه در واقع در تلاش است تا زمین بازی دیپلماتیک را با قواعدی تازه و به نفع جمهوری اسلامی بازآرایی کند.