سفیر اسبق ایران در انگلیس گفت: اروپاییها هنوز نمیخواهند مکانیزم ماشه را فعال کنند، اما میخواهند بیشترین امتیاز را بگیرند؛ نگرانند در صورت توافق تهران با واشنگتن کنار گذاشته شوند.
جلال ساداتیان در باب چرایی اقدام دول اروپایی به تصویب قطعنامه علیه ایران در بازه زمانی که مذاکرات تهران و واشنگتن در جریان است گفت: در گذشته، زمانی که مسئله هستهای ایران آغاز شد، ما در وهله اول با اروپاییها وارد مذاکره شدیم. این مذاکرات منجر به توافقی شد که به توافق سعدآباد معروف شد. اما چون آمریکاییها در آن حضور نداشتند، خود اروپاییها توصیه کردند که جلسهای مشترک با آمریکا برگزار شود. در نهایت، این روند به توافق جامع موسوم به برجام انجامید؛ توافقی که با حضور پنج کشور به علاوه یک (۵+۱) شکل گرفت.
به گفته ساداتیان، برجام در سال اول اجرای خود با استقبال غرب مواجه شد. البته برخی کشورها اقدامات مخربی داشتند و مانع از نتیجهگیری سریع میشدند، ولی نهایتاً توافق به سرانجام رسید. پس از آن هم، هیأتهای مختلف تجاری از کشورهای اروپایی راهی ایران شدند؛ گاهی در سطح نخستوزیر، رئیسجمهور یا معاون اول. در آن مقطع گفته شد که آمریکا وارد تعامل اقتصادی با ایران نشود. اروپا بهنوعی خواستار حذف آمریکا از این حوزه بود. اما نتیجه این سیاست چه شد؟ وقتی اوباما رفت و ترامپ آمد، او گفت که فایده این توافق برای آمریکا چه بود؟ مدعی شد ظریف سر جان کری کلاه گذاشته و بنابراین توافق به دردشان نمیخورد. در نتیجه، آمریکا از برجام خارج شد.
این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه گفت و گو با اعتماد آنلاین خاطرنشان کرد: با وجود خروج آمریکا، ایران تا یک سال به تعهدات خود طبق برجام پایبند بود. مثلاً غنیسازی در حد ۳.۶۷ درصد بود، استفاده از سانتریفیوژهای نسل اول مثل IR1 و نسل دوم IR2 ادامه داشت، و تخلف خاصی صورت نگرفت. اما در این مدت، اروپا به جای حمایت از ایران، شروع به مطالبهگری کرد و گفت که شما ۱۱ تعهد برجامی دارید که باید انجام دهید. در همین حال، دولت ترامپ تهدید کرد که اگر کشورهای اروپایی با ایران همکاری کنند، آنها را نیز تحریم خواهد کرد. بسیاری از شرکتهای اروپایی از تعامل با ایران صرفنظر کردند. در واکنش، اروپاییها اینستکس را پیشنهاد دادند که اصلاً اجرایی نشد.
ساداتیان در ادامه افزود: از اینجا بود که ایران در مقابل هم آمریکا و هم اروپا موضع گرفت. تهدیدهای آمریکا ادامه پیدا کرد و تحریمهای بیشتری وضع شد. اروپا نیز کمابیش همین روند را پیش گرفت. در کنار اینها، آنها موضوعات جدیدی را وارد مذاکرات کردند: نفوذ منطقهای ایران، قدرت موشکی، و همچنین ادعای عدول ایران از تعهدات برجامی، مانند استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفتهتر مثل IR4، IR6 و حتی ادعاهایی درباره استفاده از IR12. همچنین ایران سطح غنیسازی را به ۲۰ و سپس ۶۰ درصد رساند. در مقابل، فشارها از سوی غربیها افزایش یافت. تحریمهای بیشتری اعمال شد. در پایان دوره دولت آقای روحانی، با وجود مذاکراتی که صورت گرفت، اجازه داده نشد که توافق به سرانجام برسد. این در حالی بود که دولت آقای ظریف در آستانه رسیدن به توافق نهایی بود.
به گفته این کارشناس مسائل سیاست خارجی، با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی، سه سال رفتوآمد انجام شد، اما بیشتر فضای تقابل حاکم بود و به اختلافات بیشتری انجامید. اروپاییها پس از آن پیشنهاد دادند که مذاکرات را ادامه دهند. اما در این مقطع، فردی که به نظر میرسید شناخت درستی از روابط ایران و غرب ندارد، گفت که نباید با اروپا همکاری کرد. در آن زمان، اروپا با بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین مواجه شده بود. روسیه گازش را قطع کرده بود و اروپا به دنبال تأمین انرژی از ایران بود. اما این فرد گفت: «اروپا زمستان سختی پیش رو دارد. توافق نکنید تا امتیاز بیشتری بگیرید.»
ساداتیان در ادامه اضافه کرد: در نتیجه، آمریکا وارد عمل شد و نیاز انرژی اروپا را با ارسال کشتی کشتی LNG تأمین کرد. اروپاییها هم که از ایران ناامید شده بودند، موضوع جدیدی را پیش کشیدند: ادعای کمک ایران به روسیه در قالب پهپاد و موشک. گفتند ایران در کنار روسیه در حال جنگ با ماست. در این شرایط، در دولت آقای پزشکیان، تلاشهایی آغاز شد تا مذاکرات با اروپا مجدداً شروع شود. این مذاکرات به سرپرستی آقای مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزارت خارجه، و آقای غریبآبادی آغاز شد. چهار دور مذاکره با اروپاییها انجام شد تا زمینه توافق فراهم شود. همزمان، مذاکره با آمریکاییها هم آغاز شد، چون این دو نفر به تیم مذاکرهکننده آقای عراقچی پیوسته بودند. دور دوم مذاکرات بعد از عمان، در رم برگزار شد تا ظاهراً اروپاییها در جریان قرار گیرند، اما کافی نبود. و مدعی شدند از روند کنار گذاشته شدهاند. این موضوع هم به اختلافات جدیدی انجامید.
به گفته این دیپلمات پیشین، اروپاییهایی که خودشان در دوران ترامپ با آمریکا دچار مشکل شده بودند ــ مثل زمانی که ترامپ خواست گرینلند به آمریکا ملحق شود یا تعرفه ۲۵ درصدی روی کالاهای اروپایی وضع کرد ــ حالا خودشان با ما وارد تقابل شدهاند. ترامپ حتی کمکهای نظامی به ناتو را هم قطع کرد و گفت: مسئله روسیه به من ربطی ندارد؛ کریمه را بدهید به روسیه و اوکراین هم عضو ناتو نشود. همینها باعث ناراحتی شدید اروپا شد. حتی انگلستان، با وجود روابط ویژهاش با آمریکا، از ترامپ دلخور شد. سران اروپایی را در لندن جمع کرد تا درباره کمک به اوکراین و مقابله با ترامپ تصمیم بگیرند. اینجا بود که تضاد منافع و شکاف بین اروپا و آمریکا آشکار شد.
ایران هم تلاش کرد تا به اروپاییها نشان دهد که در جریان مذاکرات هستند. مثلاً در مذاکرات پنجگانهای که صورت گرفت، سعی شد حداقل به وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان اطلاع داده شود. هر کدام از اعضای ۵+۱ به نوعی با ایران دچار چالش بودند. حالا با این پیشینه، اروپاییها پیشتاز فشار بر ایران شدهاند. آنها هنوز نمیخواهند مکانیزم ماشه را فعال کنند، اما میخواهند بیشترین امتیاز را بگیرند. ابزار فشارشان تا پایان خرداد ماه کارایی دارد. اگر مذاکرات (چه با اروپا و چه با آمریکا) از خرداد عبور کند، چون اجرای مکانیزم ماشه حدود سه ماه زمان میبرد، ضربالاجل آن در حوالی مهر خواهد بود.
ساداتیان ادامه داد: در فاصله دور چهارم و پنجم مذاکرات، آقای ویتکاف از طرف آمریکا بحث "غنیسازی صفر" را مطرح کرد؛ در حالی که در دور دوم رم پذیرفته شده بود که ایران به غنیسازی ادامه دهد. از جمله راهحلهایی که مطرح شد، این بود که ایران پیشنهاد کنسرسیوم دهد؛ عربستان، امارات و سایر کشورها هم بیایند و تحت نظارت، یک فعالیت مشترک غنیسازی صورت گیرد. در دوره پنجم، گفته شد که عمانیها پیشنهادی دادهاند که برخی حدس میزنند محتوای آن توقف موقت غنیسازی توسط ایران بوده، تا توافقات با غرب به سرانجام برسد. اما اروپاییها هنوز نگرانند که در صورت بازگشت آمریکا، خودشان کنار گذاشته شوند. به همین دلیل فشارها را افزایش دادهاند تا در این مهلت باقیمانده، امتیاز بگیرند.
به گفته سفیر اسبق کشورمان اما در نهایت، اینکه آمریکاییها چرا بحث غنیسازی صفر را مطرح کردند؟ چون بین ترامپ و نتانیاهو شکاف افتاده. ترامپ نتانیاهو را کنار گذاشته؛ نتانیاهویی که دنبال بحران در منطقه بود. حالا نتانیاهو با لابی آیپک در آمریکا تلاش میکند ترامپ را تحت فشار بگذارد.
به گفته ساداتیان او مرتب تهدید میکند که به غزه حمله خواهد کرد، ولی بدون آمریکا این کار را نمیتواند انجام دهد. ترامپ هم گفته: «تو ساکت باش، من با ایران توافق میکنم، طرح ابراهیم را هم پیش میبرم.» منظورش این است که عربستان، اردن، عراق و دیگر کشورها به طرح ابراهیم ملحق میشوند و اسرائیل از آن سود میبرد. همچنین یک حلقه امنیتی بلندمدت هم شکل میگیرد. ظاهراً اسرائیل در قبال فشارهای بینالمللی و برای جلوگیری از قطع کمکهای انسانی به غزه، رضایت داده که یک آتشبس دوماهه برقرار شود و کمکهای انسانی وارد غزه شود. حتی بریتانیا هم علیه نتانیاهو موضع گرفت و او را به نسلکشی متهم کرد. این اختلافات میان اسرائیل و آمریکا، روی موضوع هستهای ایران نیز تأثیر مستقیم دارد.