سیاسی
روایت عراقچی از برکناریاش با دستور احمدینژاد؛ صراحتا به آقای متکی گفته بود من را کنار بگذارد/ اختلافات که جدی شد، لاریجانی هم استعفا داد
عراقچی روایت می کند: رئیس جمهور احمدی نژاد نظرش تغییر همه اعضای گروه مذاکره کننده و کنار گذاردن آنها بود. من به عنوان دیپلمات تربیت شده بودم که در سیاست داخلی ورود نداشته باشم و فقط منافع ملی و مصالح جمهوری اسلامی را در نظر بگیرم.
عباس عراقچی دبیر شورای راهبردی سیاست خارجی و معاون سیاسی اسبق وزارت خارجه، در بخشی از کتاب خاطراتش با نام «ایران تایشی» به روایت بازه زمانی مذاکرات هستهای به سرپرستی علی لاریجانی پرداخته است.
او در این بخش از کتابش نوشته است:
«به همان سیاقی که شرحش رفت به عنوان نماینده وزارت امورخارجه در گروه مذاکره کننده هستهای که رئیس آن آقای دکتر علی لاریجانی بود معرفی شدم. آقای لاریجانی از مرداد ۱۳۸۴ بر کرسی دبیر شورایعالی امنیت ملی و مذاکره کننده ارشد هستهای نشسته بود. دوران سختی بود. تصور این بود که تیم قبلی به اندازه کافی تهاجمی برخورد نکرده و به تعبیر آقای لاریجانی مروارید را داده و آب نبات گرفته است، لذا در صدد جبران بودند. تعلیقها شکسته شد و غنیسازی از سر گرفته شد. طرف مقابل هم به شورای امنیت رفت و قطعنامه پشت قطعنامه علیه ما صادر میکرد. دکتر لاریجانی خیلی زود به این نتیجه رسید که باید بحران را کنترل کرد لذا به دنبال رسیدن به فرمولی برای توافق بود. با آقای خاویر سولانا که آن زمان مذاکرهکننده از طرف اروپاییها بود پیشرفتهایی صورت گرفته بود ولی آقای احمدینژاد که متوجه شد جلوی کار را گرفت. بالاخره با آقای لاریجانی به اختلافات جدی رسیدند و لاریجانی استعفا کرد. با رفتن آقای لاریجانی بقیه اعضای تیم هم باید میرفتند!
تقریبا طی دو سال از آذر ۱۳۸۴ تا دی ماه ۱۳۸۶ معاون امور حقوقی بین المللی وزارت امورخارجه و عضو گروه مذاکره کننده هستهای بودم. شرح این دو سال و خاطرات مذاکرات هستهای خود مثنوی هفتاد من کاغذ است که به جایش و به وقتش باید گفته شود و امیدوارم روزی انجام شود. یک سال که گذشت اختلاف نظر بین آقای لاریجانی و آقای احمدینژاد بر سر مذاکرات هستهای پیدا شد و بعد از دو سال بالا گرفت. شرح این اختلافات، و علل و چگونگی تفاوت دیدگاه های آنها نیز جزو همان مثنوی است که اینجا جای آن نیست، فقط بگویم که فشار این اختلافات عمدتا به من که در حقیقت به عنوان نماینده دولت در تیم لاریجانی حضور داشتم، و باید خواستههای رئیسجمهوری را در مذاکرات دنبال میکردم، وارد میشد. یک بار خاطرم هست که در پاسخ به ایرادات آقای متکی نسبت به برخی وجوه مذاکرات و خردهگیری نسبت به من، به ایشان گفتم آقای وزیر من بین اختلافات این دو بزرگوار (لاریجانی و احمدی نژاد) دارم له می شوم، خواهش می کنم فکری بکنید! صادقانه گفت حق داری. نهایتا اختلاف این دو کار را به استعفای آقای لاریجانی رساند. ایشان در اواخر مهر ماه ۱۳۸۶ کناره گرفت و دکتر سعید جلیلی به جای ایشان نشست.
کناره گیری آقای لاریجانی پایان داستان نبود. رئیس جمهور احمدی نژاد نظرش تغییر همه اعضای گروه مذاکره کننده و کنار گذاردن آنها بود. من به عنوان دیپلمات تربیت شده بودم که در سیاست داخلی ورود نداشته باشم و فقط منافع ملی و مصالح جمهوری اسلامی را در نظر بگیرم، و به این اصل در تمام عمر کاری خود در وزارت امور خارجه پایبند بودهام. اما رئیس جمهور نظر دیگری داشت، لذا باید کنار می رفتم، نه فقط از گروه مذاکراتی، که ایضا از سمت معاونت بین الملل وزارت امورخارجه. آقای احمدی نژاد صراحتا به آقای متکی گفته بود عراقچی را کنار بگذار!».