سیاسی
اصلاحات گام به گام ثمربخشتر از اصلاحات فوریتی و شورانگیز است
صالح نقرهکار نوشت: تغییرات و اطلاحات آرام و با طمأنینه بیشتر برای مردم خیر عمومی خلق میکنند تا تغییرات مقطعی هیجانی. برای ساختن فرصت جهت توسعه سیاسی به نظرم اصلاحات گام به گام ثمربخشتر از اصلاحات فوریتی و شورانگیز است.
صالح نقرهکار در یادداشتی با عنوان «دموکراسی ساختنی و بازگشت امید به صندوق» در روزنامه اعتماد نوشت: ۱- صرفنظر از نتیجه، کارزار انتخابات ریاستجمهوری سرزده اخیر بافت دموکراسی در ایران را تقویت خواهد کرد. کافی است غایت ما خیر عمومی ایران و منافع جمعی ایرانیان باشد. ۱۴ دوره انتخابات ریاستجمهوری و در جمع ۴۲ انتخابات ملی در سپهر انقلاب اسلامی برگزار شده که با نگاهی عملگرایانه هم قوت و هم ضعف داشته و فرصتها و تهدیدهایی را رهاورد داشته است. لاجرم ماحصل این تجارب برای پروژه دموکراسی خواهی ایران حائز اهمیت است. از زمان قاجار که تنها انتخابات مجلس شورای ملی برگزار میشد تا بدین سوی در دوره پهلوی که انتخابات مجلس سنا طبق قانون اساسی مشروطه برقرار شد و نیز دو همهپرسی مستظهر به رای مردم بود ما ازمون و خطاهایی داشته ایم.
۲- هر چند در دورههایی شدت تعلق خاطر و میزان مشارکت شدت گرفته اما اختصاصا تجربه اخیر میتواند در ارتقا و پیشرفت مردمسالاری ایرانی کمک رساند. آموختههای این کارزار میتواند ما را به اهداف پروژه پیشرفت مردمسالاری ایرانی نزدیکتر کند. بعد از حادثه شهید رییسی الفت و مودت بین مردم بیشتر شده و بهرغم تلخکامیهای مکرر سالهای اخیر امید میرود که با نگاه آیندهنگرانه وضعیت بهتری را رقم زد. این آرزو به معنای ندیدن غمها و رنجهای گذشته نیست. مهم این است برای ملت ایران خلق فرصت کنیم و شرایط را بهتر رقم بزنیم.
۳- باید بیاموزیم چه آنها که رای میدهند و چه آنها که رای نمیدهند، محترمند. حق تعیین سرنوشت یک استحقاق است که میتواند استیفا شود و میتوان از آن امتناع کرد. نباید از این حق یک تکلیف اجبارگونه یا سببساز یک امتیاز تصویرسازی شود. مردم حق دارند حق خود را استیفا کنند همان قدر که حق دارند از این حق به هر دلیل صرفنظر کنند.
۴- باید بیاموزیم اصولا دموکراسی ساختنی است و با تجارب زیسته بومی و ملی شکل و شمایل مختص و متعلق به هر کشور را دارد. هر چند تعاریف و معیارها از مشترکات و مقبولات جهانی پیروی میکند اما مختصات هر کشور متناسب با فرهنگ سیاسی – اجتماعی شکل میگیرد.
۵- باید با دیده مثبت و سازنده این انتخابات سرزده را تحلیل کرد و اثربخشی آن در پروژه دموکراسیخواهی ایرانی را به زمان سپرد. انگاره توزیع قدرت و توازن آن در جهت تقویت نیروهای دموکراسیخواه یک هدف ملی است و هر یک از کنشگران باید ببیند که در این عرصه چقدر نقشآفرین و اثرگذار بودهاند. فارغ از مشرب سیاسی باید بیاموزیم هر قدم ما چقدر ایران را به اهداف مردمسالارانه نزدیک کرده و چقدر سویههای قیممآبانه و تمامیتخواهانه را از سر کشور دور کرده است.
۶- باید بیاموزیم به جای کاندیدای پوششی، تقسیم کار تحزب سالار پیش از فصل انتخابات نیاز هست. پیشاکارزار بسیاری از نظرسنجیها و پیشنیازها و پیوستهای مطالعاتی نسبت به اشخاص و جریانها و نیازهای مردم باید انجام شود و فصل انتخابات فرصت عرضه سزاوار محصولاتی باشد که قبلا آرد آن بیخته و الک آن هم آویخته شده است. با این وصف هر حزب انسجام و مشرب شناخته شدهای دارد و انتخابات فردمحور نیست. حزب محور و متعاقبا برنامهپرداز است. ما به شدت به احزاب و جریانهای شناسامهدار سیاسی نیاز مبرم داریم. حرکتهای اتفاقی و سیاستمداران صرفهمدار نمیتوانند تغییرات با پشتوانه و عمیق ایجاد کنند. اگر ما عبرت نگیریم نمیتوانیم تجارب بالندهای خلق کنیم. کیفیت انتخابات در ایران باید ارتقا یابد تا منصب بر اساس برنامه و پشتوانه خردمدار و نه شلخته و اتفاقی رقم خورد.
۷- تغییرات و اطلاحات آرام و با طمأنینه بیشتر برای مردم خیر عمومی خلق میکنند تا تغییرات مقطعی هیجانی. برای ساختن فرصت جهت توسعه سیاسی به نظرم اصلاحات گام به گام ثمربخشتر از اصلاحات فوریتی و شورانگیز است. ما باید با نگاه جامعه محور اذهان را به سمت منافع توسعه سیاسی و مشارکت مدنی سوق بدهیم تا مردم هم تفهیم جمعی شوند و در توسعه کشور سهم و نقش خود را بازبینی کنند. اگر هدف ما توسعه سزاوار ایران با رعایت حقوق بشر و شهروندی است باید این تصور را با تصدیق حساب شده و برنامه محور و شاخصمدار به جامعه منتقل کنیم.
۸. جامعه با امید زنده است؛ امید است که میتواند حیات سیاسی و حقوقی را خواستنی و مطلوب شهروندی کند. اگر انتخابات از اثربخشی تهی شود یا مردم حس کنند با انتخابات چیزی عوض نمیشود، سم مهلک امید است. مردم باید امید به صندوق رای داشته باشند. تحزب و سازماندهی قدرت آرای مردم در جریانهای سیاسی شناسنامهدار این درایت مدنی و دوراندیشی تصمیم سازنده را رقم خواهد زد.
۹- حتما به اصلاح قانون انتخابات نیاز است. نوع نظارت شورای نگهبان در تایید را ردصلاحیتها ضربه به شاخص حق انتخاب کردن و پیشبینیپذیری انتخاباتی میزند. معیارهای مردمسالارانه و پیشبینیپذیرانه با ساز و کار شفاف و قابل اعتراض که اصل آزادی اراده شهروندی را تضییع نساخته و یا انتخابات را دو مرحلهای نکرده و تجاوز از حدود صلاحیتها و اختیارات قلمداد نشود، حائز اهمیت است. انتخابات برابری خواهانه و بدون تبعیض و با احترام به حق تعیین سرنوشت و لوازم آن حائز توجه است.
۱۰- به قول مولانا «سخن بند مگو و صفت قند بگو/ صفت راه مگو و ز سر انجام بگو…» سر انجام هر چه باشد اگر اراده مردم باشد، خوش است. ما باید به اراده مردم تمکین کنیم. هر مانعتراشی سر اراده مردم فساد است. خلف عهد با قانون اساسی است. همه کارگزاران عمومی و رسانهها باید به اراده اکثریت احترام بگذارند. اما رعایت حقوق اقلیت هم اوجب واجبات و رمز دموکراسی اخلاق محور است. مردم سالاری با رعایت حقوق بشر برای مردم خرسندی میآورد و نباید وسیله سرکوب اقلیت باشد. همه ایرانیان محترمند و باید با هم مشق ارتقای دموکراسی با احترام به حقوق شهروندی و معیارهای اخلاقی کنیم. همه فرآیند انتخابات و بازیگران آن باید مشق اخلاق کنند و برنده و بازنده در آشتی و صلح برای مردم جانفشانی وطنپرستانه کنند و دست خدا همواره با ایرانیان است.