روزنامه تحت مدیریت حسین شریعتمداری نوشت: داستان ذوالقرنین را در قرآن بارها خوانده بودیم که برای کسانی که زبانشان به سختی قابل فهم بود و گویا مرزنشین بودهاند سدی ساخت تا جانشان را حفظ کند و تا قیامت پابرجا باشد ولی یکشنبه گذشته، برای چندمین بار با رفتار رئیسی این آیه را به چشم خود دیدیم که چگونه برای مرزنشینان سد کشید و زندگیشان را از تشنگی رهاند. داستان یکشنبه رئیسی یکی از داستانهای قرآن است و در این سه سال ریاست جمهوری او دهها داستان قرآنی و روایی را در رفتارش دیدیم و باور نمیکردیم که روزی بیاید که او نباشد. از بس مهربان و خیالمان از کارها و پیگیریهایش راحت بود
داستان ذوالقرنین را در قرآن بارها خوانده بودیم که برای کسانی که زبانشان به سختی قابل فهم بود و گویا مرزنشین بودهاند سدی ساخت تا جانشان را حفظ کند و تا قیامت پابرجا باشد ولی یکشنبه گذشته، برای چندمین بار با رفتار رئیسی این آیه را به چشم خود دیدیم که چگونه برای مرزنشینان سد کشید و زندگیشان را از تشنگی رهاند. داستان یکشنبه رئیسی یکی از داستانهای قرآن است و در این سه سال ریاست جمهوری او دهها داستان قرآنی و روایی را در رفتارش دیدیم و باور نمیکردیم که روزی بیاید که او نباشد. از بس مهربان و خیالمان از کارها و پیگیریهایش راحت بودما مفتخریم که در دورانی نفس میکشیم که غیر از نوادری مثل خمینی و خامنهای و بهجت، سلیمانی و رئیسی و امثال این جواهرات هم، نفس کشیدهاند و میکشند و هرگز زمین خالی از حجت خدا و اولیایش نخواهد بود. آنکه به مبدأ و معاد معتقد است میداند که آخرت بهتر و باقی و محل حیات همیشگی است. آنها که دهه شصت و سال 60 را به یاد دارند، خوبتر میدانند که اراده خدا به وسیله ایمان خمینی چگونه کشور را از دهانههای مخوف مصائب و مهلکه نجات داد. اعتقاد ما بر اینکه خدای ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و محمد و مهدی که سلام خدا و خوبان و ما نثارشان یکی است، به کنار. ما در این 62 سال نهضت مقدس و ماندگارمان، هزاران بار دیدهایم که آتش و طوفان و فرعون و منکران و ملحدان و صهیون حتی وقتی همه با هم، هم قسم شدند هم نتوانستند ما و عهد و ایمانمان را بشکنند. آنکه دست ما را به آسمان رساند، ما را به خدای جهانیان سپرد و دری به روی ما گشود که هرگز بسته نمیشود و نهالی غرس کرد که امروزه تناور شده و هرگز نمیشکند. به ما آموزاند، که هرگز خسته و ناامید نشویم. ما شعار خدا، قرآن، خمینی را از مغز استخوان فریاد میزدیم و میزنیم و تا امروز هم خدا شاهد است از آرمانهای امام راحل کوتاه نیامده و امام حاضر را تنها نگذاشتهایم. هرچه آقا گفت را بر چشم گذاشتیم و عمل کردیم و برکت را در اطاعتش دیدیم و دریافتیم. شاید کارمان کم و کوتاه بود ولی آمدیم و حاضر بودیم و در صحنه ماندیم. قیصر ادب ما، بیا تو بگو «اگر داغ دل بود، ما دیدهایم / اگر خون دل بود، ما خوردهایم / اگر دل دلیل است، آوردهایم / اگر داغ شرط است، ما بردهایم / گواهی بخواهید، اینک گواه، همین زخمهایی که نشمردهایم.» در حقانیت ما همین بس که بهشتی گفت «سرنوشت مقلدان خمینی چیزی جز شهادت نیست» و هم سرنوشت بهشتی و رجایی و باهنر و چمران و صدها هزار مقلد خمینی را دیدیم که یا تکهتکه شدند و یا در آتش سوختند و آنها که مأمور به ماندن و رزمیدن شدند، در کنار خامنهای از جان مایه گذاشتند و میگذارند. به خدای کعبه، که دیدیم چگونه شیاطین بزرگ، سردارمان را در فرودگاه بغداد تکهتکه کرد و سوزاند و دیدیم چگونه کار جهادی و بیوقفه، رئیسجمهورمان را برای خدمترسانی انقلابی، بیمنت و صادقانه به مردم محروم مرزی به دوردستترین نقاط کشور برد و تا جایی رفت که فقط 18 ساعت طول کشید تا در کوه و کمر پیدایش کنند. داستان ذوالقرنین را در قرآن بارها خوانده بودیم که برای کسانی که زبانشان به سختی قابل فهم بود و گویا مرزنشین بودهاند سدی ساخت تا جانشان را حفظ کند و تا قیامت پابرجا باشد ولی یکشنبه گذشته، برای چندمین بار با رفتار رئیسی این آیه را به چشم خود دیدیم که چگونه برای مرزنشینان سد کشید و زندگیشان را از تشنگی رهاند. داستان یکشنبه رئیسی یکی از داستانهای قرآن است و در این سه سال ریاست جمهوری او دهها داستان قرآنی و روایی را در رفتارش دیدیم و باور نمیکردیم که روزی بیاید که او نباشد. از بس مهربان و خیالمان از کارها و پیگیریهایش راحت بود، هرگز به رفتنش فکر نمیکردیم. سیل کمنظیر جمعیت تشییعکننده او که تشییع امام راحل و آیتالله بهجت و حاج قاسم را یاد میآورد گویای جایگاه بلند او در عقول و قلوب مردم قدرشناس ایران است. خدا با ولایتفقیه و مردم فهیم و بابصیرت، به ملت ایران برکت داده که سربلند تاریخ شده و ایرانی بودن را غرورآفرین و لذتبخش کردهاند. نعمت ولایتفقیه، ما را در تاریخ و جغرافیای جهان، جلوه داده و خواهد داد و آیندگان در مورد ما مردم با احترام و اکرام یاد میکنند و آرزو خواهند کرد که ای کاش این روزگار پرفراز و نشیب را در میان این مردم میگذراندند. مثل مورّخین و دانشمندان و مشتاقانی که آرزو میکنند کاش طوفان را با نوح و امتحانات دوران موسای کلیم را میدیدند و با بنی اسرائیل از دریا عبور میکردند. ما در این نهضت 62 ساله، صدها بار غرق دهها فرعون را در دریا دیده و از دریای ژرف حوادث به سلامت عبور کرده و صدها بار به چشم خود دیدهایم که عصای حقیقی موسی، اژدهاهای مجازی سحره را بلعیده است و... و این امت خمینی و خامنهای، چقدر آرامشبخشاند. مرحبا بر این ملت بزرگ و محترم و قدرشناس و مؤثر در مدیریت آخرالزمان. مرحبا. به گفته آقا «رئیسی عزیز، خستگی نمیشناخت» و برای مردم «مغتنم و محترم» و «خدمتگزاری و تلاشش برای کشور، نعمت بزرگ» بود، ولی همه بدانند که حتی بدون وجود ایشان و با توجه به شرایط ویژه کشور «هیچ اختلالی در اداره کشور به وجود نمیآید». و این یعنی «ثبات نظام». ما طبق تجربههای مفصل قبلی میتوانیم مثل گذشته و به فضل خدا از «شرایط سخت عبور کرده و آنها را به فرصت تبدیل کنیم». ما معتقدیم که اولیای خدا و شهدا پس از شهادتشان اثرگذارتر و توانمندتر میشوند و شاید به این دلیل بود که آقا فرمود «دشمنان از شهید سلیمانی بیش از سردار سلیمانی میترسند». اکنون برای شهید رئیسی هم همینگونه است. یاور رهبر و خادم ملتی که مردم ناامید شده را امیدوار و دشمنان کمین گرفته را ناامید کرد. خزانه و سیلوی خالی کشور را پُر، و وعده دیگران را وفا کرد. در مقابل متلک و تهمت و تخریب و دروغ، سکوت کرد تا آرامش مردم به هم نخورد. و تو ای رئیسی عزیز که در پُرآماجترین دوران انقلاب، عهدهدار مسئولیت شدی و دشمنان تو را هتک و منافقان تو را تخریب کردند و دوستان ظاهری، طعنه زدند. تو را دیر شناختیم و زود از دست دادیم ولی راضی به خواست خداییم و به آیه «مانَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ» مؤمنیم. بغض میخوریم و اشک میریزیم و تو و همرزمانت را به خدای آسمانها میسپاریم و راهت را پرقدرتتر از همیشه پیگیریم. برای ما که بهشتی را درک نکردیم و تو را دیدیم، تقوا و تلاش و طهارت و صبرت «درس بزرگ» بود. یقین کردیم که دلها دست خداست و میکشد هرجا که خاطرخواه اوست و کار مخلصانه مخفی را در خیابانهای شهرها و پیش چشم مردم جلوه میدهد. پیامهای آقا و سخنان معاریف جهان و شعارهای مردم در تشییع باشکوهت، همه گویای این است که شعارهای انقلاب اسلامی هنوز، سکه رایج و پراقبال در ایران و جهان است. تو و همرزمانت و امیرعبداللهیان عزیز که سردار دیپلماسی است هم در قابهای طلایی انقلاب اسلامی ماندگار شدید و برای آیندگان، محک و تراز و الگو شُدید. ما هر کس که پس از شما بیاید را با شما میسنجیم. شاخص شهیدان بهشتی و رجائی دهه شصت را برای دهههای امروز به بعد، جدید و بهروزرسانی کردید و به فضل خدا قدرتی که تولید کردید، انقلاب اسلامی را مثل دوران پس از حاج قاسم به جلو میشتاباند و دشمنان و بدخواهان خواهند دید چگونه شهادت و اخلاص، انقلاب اسلامی ما را زندهتر میکند و شهادت، تزریق خون به پیکر اجتماع است.