کد خبر : ۱۰۷۸۵۲
۲۱:۰۰

۱۴۰۴/۰۸/۲۷
کرباسچی:

کشورها حاضر نیستند منافع‌شان را برای ایران به خطر بیندازند

کشورها حاضر نیستند منافع‌شان را برای ایران به خطر بیندازند

دبیرکل پیشین حزب کارگزاران سازندگی می‌گوید: اصل مسئله برای هر دولتی در وهله اول، زندگی، رفاه و آسایش مردم است. مشکلات زندگی و رفاه مردم در شرایط فعلی ریشه اصلی‌اش در تحریم‌هاست. ما در تنش با دنیای خارج هستیم؛ هم با آمریکا و اروپا و هم به شکل دیگری با همسایگان.دیگران هم اگر بخواهند روابط‌شان را با ما تنظیم کنند، ممکن است روابط‌شان با دنیا دچار مشکل شود و حاضر نباشند با ما همکاری کنند.

غلامحسین کرباسچی تأکید می‌کند که حتی قدرت‌های بزرگ اقتصادی مانند چین مجبورند روابط خود را برای حفظ منافع ملی تنظیم کنند و ایران هم باید همین رویکرد را داشته باشد. در نهایت، سیاست خارجی مؤثر و مدیریت هوشمندانه روابط بین‌الملل، پیش‌شرط حفظ منافع ملی و اجرای اصلاحات اقتصادی است.

متن گفت‌و‌گو با غلامحسین کرباسچی، دبیرکل پیشین حزب کارگزاران سازندگی را در ادامه بخوانید؛

آقای کرباسچی! امروز کشور در شرایطی قرار گرفته که بحران‌های مختلفی مانند تنش‌های خارجی، ناترازی‌ها و خشکسالی دارد و همه اینها خود را در اقتصاد نشان می‌دهند. برخی معتقدند اولویت باید حل‌وفصل تنش‌های بین‌المللی باشد و برخی اصلاحات اقتصادی را ضروری می‌دانند. شما کدام را اولویت می‌دانید و چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟

همه اینها به هم پیوسته‌اند و نمی‌توان یکی را بر دیگری اولویت داد. اصل مسئله برای هر دولتی در وهله اول، زندگی، رفاه و آسایش مردم است. مشکلات زندگی و رفاه مردم در شرایط فعلی ریشه اصلی‌اش در تحریم‌هاست. ما در تنش با دنیای خارج هستیم؛ هم با آمریکا و اروپا و هم به شکل دیگری با همسایگان. دیگران هم اگر بخواهند روابط‌شان را با ما تنظیم کنند، ممکن است روابط‌شان با دنیا دچار مشکل شود و حاضر نباشند با ما همکاری کنند.

هرچند به صورت شفاهی حرف‌هایی می‌زنند یا تعارف می‌کنند، اما واقعیت این است که حاضر نیستند روابط اقتصادی، صنعتی و فنی با ایران برقرار کنند. دلیلش هم این است که برای آنها اصل، زندگی مردم و منافع ملی خودشان است و حاضر نیستند این منافع را برای ایران به خطر بیندازند.

ریشه اصلی مشکلات، وحدتی است که از نظر بین‌المللی علیه ما ایجاد شده. علاوه بر این، مشکلات مدیریتی و رودربایستی‌هایی نیز وجود دارد و ما به چیزی که اعتقاد داریم، به صورت شفاف عمل نمی‌کنیم. همه اینها دست به دست هم داده و وضعیت کنونی و نارضایتی مردم را به وجود آورده است.

اساساً دیگر اقتصادی به آن معنا وجود ندارد. در جهانی که چند قدرت اقتصادی با تحریم، تهدید و فشار، بقیه کشور‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند، چین هم وقتی پای هژمونی آمریکا و اروپا مطرح باشد، سیاست‌هایش را با شرایط تطبیق می‌دهد. ضمن اینکه نمی‌خواهد خود را در تنگنا بیندازد و نهایتاً روابطش را طوری تنظیم می‌کند که منافع ملی‌اش حفظ شود. ما که اقتصادمان نسبت به اقتصاد دنیا حجم کمی دارد، با این وضعیت نمی‌توانیم حرفی از ادامه حیات بزنیم، چه برسد به اصلاح اقتصاد.

چین را مثال زدید که سیاست خارجی‌اش را بر اقتصادش بنا کرده. منظورتان این است که سیاست خارجی ایران هم باید چنین جهت‌گیری داشته باشد؟

حرفم این است که ارتباط باید تنظیم شود. این ارتباط لزوماً با علاقه یا تحسین همراه نیست. چین نه به آمریکا خوش‌بین است، نه علاقه دارد و نه منطق، روش و نوع حکومت‌داری آن را می‌پذیرد. آنها فقط فرهنگ، اقتصاد و شیوه حکمرانی خود را معتبر می‌دانند، اما می‌دانند که در دنیای کنونی، تسلط اقتصادی، نظامی و سیاسی آمریکا به گونه‌ای است که برای حفظ منافع ملی، باید روابط را طوری تنظیم کنند که منافع‌شان حفظ و مدیریت شود.

اگر ما در شرایطی باشیم که آمریکا با تمام قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی خود مقابله کند، هم اقتصاد و هم روابط بین‌الملل ما شدیداً آسیب می‌بیند. در چنین وضعی اساساً چیزی به نام «اقتصاد» به شکل قابل اتکا باقی نمی‌ماند و ادامه حیات کشور دچار مشکل می‌شود، چه برسد به اصلاحات.

چین را مثال زدم که جزو چند اقتصاد بزرگ جهان است، اما حتی با همه توان اقتصادی خود، برای حفظ منافع ملی، رشد اقتصادی و گردش مالی مناسب، مجبور است روابطش را طوری تنظیم کند که این شاخص‌ها حفظ شود.

ما که اقتصادمان قابل مقایسه با اقتصاد چین نیست، چگونه می‌توانیم اصلاحات اقتصادی را بدون داشتن یک روابط بین‌الملل تنظیم‌شده بر اساس منافع ملی انجام دهیم؟

به‌هرحال من اعتقاد دارم بدون داشتن روابط بین‌الملل تنظیم‌شده و ارتباط با دنیای صنعتی و پیشرفته—چه اروپا، چه آمریکا و چه حتی چین—نمی‌توانیم اقتصاد سالم داشته باشیم. برای انجام اصلاحات اقتصادی حتماً باید اقتصاد سالم داشته باشیم. وقتی نمی‌توان دخل و خرج را مدیریت کرد، اصلاحات دیگر معنا ندارد، مخصوصاً با دهان‌های باز نسبت به دولت و بودجه که دولت نیز قادر نیست مقابل آنها بایستد و بودجه را طوری تنظیم کند که منافع و زندگی مردم بهتر شود.

نهایتاً کار دیپلماسی و سیاست خارجی همین است؛ در عین مواجهه با شرارت‌های دیگران، روابط را طوری تنظیم می‌کند که منافع ملی حفظ شود.


گزارش خطا

ارسال نظر