دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی با بیان اینکه باید این حقیقت را همواره در نظر داشته باشیم، تقسیمات تفرقهافکن را کنار بگذاریم و بر مفهوم ایران بهعنوان یک کل واحد و مشترک تکیه کنیم، خاطرنشان کرد: اگر ایران را بهعنوان محور وحدت قرار دهیم، همین تعلق خاطر میتواند اساس همبستگی ملی و انسجام واقعی در برابر تهدیدات بیرونی و چالشهای داخلی باشد. آنچه ما بهدنبال آن بودیم، این بود که منافع ملی بهدرستی تعریف شود و همه افراد جامعه بر آن تکیه کنند. اما در عمل، این مردم بودند که پیشقدم شدند. آنها خودشان به صحنه آمدند و منافع ملی را معنا کردند. آنها با حضور خود نشان دادند که منافع ملی وابسته به این فرد یا آن مسئول نیست. مسئولان ممکن است تغییر کنند یا از صحنه بروند، اما آنچه باقی میماند، وطن، سرزمین، کشور و منافع همه ملت است.
حجتالاسلام رسول منتجبنیا در گفتوگو با خبرنگار ما، با تاکید بر لزوم اصلاح عملکردها و بازسازی اعتماد عمومی، پس از جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، اظهار کرد: در جنگ تحمیلی هشتساله و تجاوز صدام به سرزمین اسلامیمان، از مقاومت مردم و ایستادگی در برابر دشمن، با وجود تمام خسارتها، تلفات انسانی و جراحات و صدمات، بهرههای زیادی به دست آوردیم. البته میتوانستیم در همان زمان بهرههای بسیار بیشتری نیز کسب کنیم. همان دوران، برخی از بزرگان تأکید داشتند که این جنگ، «نعمت» بوده است. البته منظور آنها این نبود که کشتهشدن مردم ما یا دیگر ملتها نعمت است، بلکه هدفشان این بود که ما باید از جنگ، بهرهها و عبرتهای لازم را بگیریم و از دل آن، رشد و پیشرفت بسازیم.
وی با بیان اینکه یکی از درسهایی که از دفاع و جنگ آموختیم پی بردن به نقاط ضعف و کاستیهای نظامیمان بود، ادامه داد: با وجود تمام دشواریها، توانستیم شرایط لازم را حفظ کنیم و اشراف و آگاهی خوبی نسبت به مسائل و تحرکات دشمن داشته باشیم. در ابتدای حمله صدام، با مشکلاتی مواجه بودیم و نیروهای دشمن ظرف دو روز پیشروی زیادی کردند. ما نیز تقریباً بیاطلاع بودیم و غافلگیر شدیم. هرگاه نسبت به این وضعیت به مسئولان وقت اعتراض میکردیم و نگرانی خود را ابراز میداشتیم، پاسخ میدادند: «شما خبر ندارید، ما خبر داریم که چنین اتفاقی نخواهد افتاد و جنگ نمیشود».
منتجبنیا با تاکید بر اینکه در جنگ ۱۲ روزه نیز با مشکلات مشابهی مواجه بودیم، تصریح کرد: همان روز اول، دشمن با ترور فرماندهان ما ضربه بزرگی وارد کرد و یا توانست سامانه پدافندی ما را مختل و فلج کند. این وقایع هم به دلیل وجود ضعفهایی در جبهه ما و هم به خاطر برخی توانمندیهای دشمن بود. یکی از نتایج چنین جنگی این است که انسان میتواند بهدرستی نقاط ضعف و نواقص خود را شناسایی کند.
این فعال سیاسی اضافه کرد: از سوی دیگر نباید از توانمندیهای دشمن غافل بود. پیش از این، در سطح جهانی مطرح بود که اسرائیل دستکم در میان ارتشهای چهارم یا پنجم جهان قرار دارد. اکنون این پرسش مطرح است که آیا آنها در جریان این جنگ توانستند واقعاً چنین جایگاهی را به اثبات برسانند؟ این موضوع نیازمند بررسی دقیق و بیطرفانه است.
باید بررسی شود که کدام طرف در جنگ دست برتر را داشت
وی با اشاره به اینکه در فضای رسانهای و تبلیغاتی، هر دو طرف ادعاهایی مطرح میکنند، ما سخنانی میگوییم و آنها نیز روایتهایی ارائه میدهند، خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم ارزیابی واقعبینانهای داشته باشیم، باید با مطالعه، تحقیق و تحلیل دقیق بررسی کنیم که هر یک از طرفین چه نقاط قوت و ضعفی داشتهاند و در نهایت، کدامیک دست برتر را در این نبرد در اختیار داشته است. برخی ماهوارههای خارجی ادعا کردهاند که اسرائیل در طول این ۱۲ روز بر آسمان ایران مسلط بوده است و در مقابل، ما نیز مدعی هستیم که در همین مدت، بر آسمان اسرائیل تسلط داشتهایم. این ادعاها از جمله مسائلی هستند که باید بهصورت فنی، مستند و دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی گفت: به مسئولان و نیروهای مسلح توصیه میکنم که فراتر از شعارهایی که مطرح میشود و ادعاهایی که گاه از سوی ما بیان میگردد، با دقت هرچه بیشتر ضعفهای خود را شناسایی کرده و همزمان نقاط قوت دشمن را نیز بهدرستی بررسی کنند. باید دید چگونه میتوان این ضعفها را جبران کرد و در برابر توانمندیهای دشمن ایستادگی و مقابله مؤثر داشت. صرفاً گفتن اینکه آمریکا پیشرفتهترین تسلیحات را در اختیار اسرائیل قرار داده است و بنابراین آنها دست برتر را دارند، نگاهی ناقص است. در همین جنگ ۱۲ روزه، پیشرفتهترین هواپیماها را در اختیارشان گذاشتند، اما نتوانستند اقدام مؤثر یا تعیینکنندهای انجام دهند. حتی ترامپ وارد میدان و اعلام شد که بمب بی-۲ میتواند آتش به پا کند و جهنمی بسازد، در حالی که چنین چیزی تحقق نیافت. توصیه من این است که تیمهایی تخصصی تشکیل شوند تا پیش از وقوع هر حادثه احتمالی دیگر، با بررسی علمی و میدانی این مسائل، به نتایج عملی و راهبردی برسند.
رمز پیروزی، حضور مردم در صحنه است
منتجبنیا با بیان اینکه این مسئله بهخوبی ثابت شد که اگر مردم در صحنه حضور داشته باشند و از نظام، مسئولان و نیروهای مسلح در زمان جنگ حمایت کنند، توفیق و پیروزی حاصل خواهد شد و شکست نخواهیم خورد، ابراز کرد: در چنین شرایطی، میتوان یا دشمن را شکست داد یا او را وادار به عقبنشینی کرد. این واقعیت تجربهشدهای است که در گذشته نیز بارها خود را نشان داده و در این مقطع زمانی نیز مجدداً به اثبات رسید. در طول این ۱۲ روز، اکثریت مردم، اعم از خواص و عوام، وارد میدان شدند. نخبگان با گرایشهای فکری و سیاسی مختلف، چه مذهبی و چه غیرمذهبی، چه انقلابی و چه غیرانقلابی، با وجود تفاوت دیدگاهها، در این میدان حضور داشتند. حتی بسیاری از افرادی که ممکن است در شرایط عادی منتقد یا مخالف نظام باشند، وقتی پای امنیت ملی و منافع کشور در میان بود، جانب حمایت را گرفتند. این همراهی تنها محدود به داخل کشور نبود، حتی در میان اپوزیسیون خارج از کشور نیز، بهجز طیف قلیل و معدودی که همواره نگاه خصمانه دارند، بهنوعی از مردم ایران حمایت نشان دادند.
توفیق نظام در گرو همراهی مردم است
این فعال سیاسی اصلاحطلب اظهار کرد: این اتفاق نشان میدهد که هرگاه مردم احساس کنند تهدیدی جدی متوجه کشور و سرنوشتشان است، با همه تفاوتها و تنوع فکری و فرهنگی، کنار یکدیگر قرار میگیرند. این مسئله برای ما اهمیت راهبردی دارد و باید از آن بهعنوان یک سرمایه اجتماعی و سیاسی بهره برد. تجربه اخیر نیز بار دیگر اثبات کرد که پیروزی نظام و موفقیت در برابر تهدیدات، در گرو حضور فعال، هوشیارانه و حمایتگر مردم از کلیت نظام و نیروهای مدافع کشور است.
منافع ملی مشترک میان همه سلیقهها بهعنوان محور وحدت قرار گیرد
دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی با تاکید بر اینکه باید برای دستیابی به منافع ملی کشورمان تلاش کنیم، و این امر نیازمند تحقیق، مطالعه، گفتوگو و برگزاری کنفرانسهای تخصصی و راهبردی است، بیان کرد: تنها در چنین فضایی میتوان منافع ملی را که مشترک میان همه سلیقهها، ادیان، مذاهب و قومیتهاست، بهعنوان محور وحدت قرار داد. محوری که همه اقشار بتوانند حول آن متحد شوند و از آن حمایت کنند. متأسفانه این اقدام بهطور کامل صورت نگرفت. برخی دلسوزی نکردند، یا نگران بودند که اگر وارد میدان شوند، موقعیت خودشان تضعیف شود. برخی دیگر تصور میکردند که ورود به صحنه ممکن است به تضعیف نظام یا تقویت نگاههای ناسیونالیستی بیانجامد. اما در عمل، در همین ۱۲ روز اخیر، مردم نشان دادند که میتوانند در برابر یک دشمن مشترک، با وجود تفاوت در سلیقهها و دیدگاهها، کنار یکدیگر بایستند و اختلافات داخلی را کنار بگذارند.
هر ایرانی صاحب این کشور است
منتجب نیا تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم که ایران متعلق به یک گروه، فرقه یا مذهب خاص نیست. هر ایرانی، فارغ از مذهب، قومیت یا گرایش فکری، صاحب این کشور است؛ هرکسی که در این سرزمین به دنیا آمده، زندگی کرده است و برای آن دل میسوزاند، حق دارد از آن دفاع کند و در سرنوشتش سهیم باشد. تنها کسانی که وطنفروش هستند و دست به خیانت و جنایت علیه کشور زدهاند، از این دایره خارجاند. آن هم گروهی بسیار اندک که معمولاً زود شناسایی میشوند و به مجازات اعمال خود میرسند. اما اکثریت قاطع مردم، از هر قوم و قبیلهای، دل در گرو ایران دارند. وطندوستی و تعلق خاطر به این سرزمین، نقطه مشترک همه آنهاست.
بر مفهوم «ایران» بهعنوان یک کل واحد و مشترک تکیه کنیم
این فعال سیاسی با بیان اینکه باید این حقیقت را همواره در نظر داشته باشیم، تقسیمات تفرقهافکن را کنار بگذاریم و بر مفهوم ایران بهعنوان یک کل واحد و مشترک تکیه کنیم، خاطرنشان کرد: اگر ایران را بهعنوان محور وحدت قرار دهیم، همین تعلق خاطر میتواند اساس همبستگی ملی و انسجام واقعی در برابر تهدیدات بیرونی و چالشهای داخلی باشد. آنچه ما بهدنبال آن بودیم، این بود که منافع ملی بهدرستی تعریف شود و همه افراد جامعه بر آن تکیه کنند. اما در عمل، این مردم بودند که پیشقدم شدند. آنها خودشان به صحنه آمدند و منافع ملی را معنا کردند. آنها با حضور خود نشان دادند که منافع ملی وابسته به این فرد یا آن مسئول نیست. مسئولان ممکن است تغییر کنند یا از صحنه بروند، اما آنچه باقی میماند، وطن، سرزمین، کشور و منافع همه ملت است.
وحدت ملی به معنای یکسانسازی فکری نیست
وی ادامه داد: بر این اساس، باید بر «حضور همه»، «وحدت» و «همبستگی» تکیه کنیم. باید مرزهای گروهی و جناحی را کنار بگذاریم. البته این بههیچوجه به معنای کنار گذاشتن عقاید، باورها و سلایق فردی نیست. هرکس میتواند با حفظ گرایشها و دیدگاههای خود، در کنار دیگران قرار گیرد و بر روی منافع مشترک ملت تکیه کند. تجربه این روزها ثابت کرد که وحدت ملی الزاماً به معنای یکسانسازی فکری نیست، بلکه میتوان با وجود تفاوتها و تنوع، در مسیر یک هدف مشترک گام برداشت. منافع ملی نقطه اتصال همه اقشار جامعه است، نقطهای که باید بهعنوان ستون اصلی انسجام و قدرت ملی بر آن تأکید و تمرکز کرد.
مردم باید واقعا احساس کنند که مسئولان در خدمت آنها هستند
دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی با اشاره به اینکه برخی مسئولان نیز در سخنان خود اذعان کردند، لازم است در روشها و سیاستهای جاری، تجدید نظر صورت گیرد، تصریح کرد: آنها تأکید کردند که فاصلهای میان دولت و مردم ایجاد شده است. این نکتهای نیست که تازه مطرح شده باشد. ما بارها گفتهایم و باز هم میگوییم که حاکمیت از مردم فاصله گرفته و متقابلاً مردم نیز از حاکمیت فاصله گرفتهاند. اما باید این وضعیت تغییر کند. مردم باید در کنار نظام باشند. اعتماد، حمایت و علاقه مردم باید وجود داشته باشد. اما این ارتباط و اعتماد چگونه شکل میگیرد؟ یقیناً با دستور، رهنمود یا توصیههای رسمی محقق نمیشود. مردم باید واقعاً احساس کنند که مسئولان در خدمت آنها هستند. متأسفانه امروز بخشی از مردم چنین احساسی ندارند. آنها احساس میکنند که برخی از مسئولان خود را حاکم مردم میدانند، نه خدمتگزار آنها. این نگاه، نهتنها خلاف مبانی اسلام و عقل است، بلکه با اصول اساسی جمهوری اسلامی نیز مغایرت دارد.
مردم با در اختیار داشتن فضای سیاسی، انتخاب آزادانه داشته باشند
منتجبنیا گفت: امام خمینی (ره) نیز همواره تأکید داشتند که مسئولان باید خدمتگزار و حتی بهتعبیر ایشان، نوکر مردم باشند. چرا؟ چون در نگاه ایشان، این مردم هستند که تصمیمگیرنده هستند، نه مسئولان. شاید برخی بگویند که مردم تصمیم میگیرند، مانند شرکت در انتخابات، راهپیمایی ۲۲ بهمن و...، اما بیایید با خودمان صادق باشیم. واقعیت آن است که در بسیاری از موارد، تصمیمها از پیش گرفته شده و مردم صرفاً در موقعیتی قرار میگیرند که باید از میان گزینههایی که دیگران برایشان تعیین کردهاند، یکی را انتخاب کنند. در حالی که معنای واقعی انتخاب و گزینش این نیست. انتخاب زمانی معنا پیدا میکند که مردم با گزینههای متنوع، مواجه باشند، فرصت مطالعه و تأمل داشته باشند، فضای سیاسی باز باشد، بتوانند با نخبگان ارتباط بگیرند، پرسشگری کنند و آزادانه تصمیم بگیرند.
وی ادامه داد: بنابراین، اگر میخواهیم اعتماد عمومی بازسازی شود و شکاف میان مردم و حاکمیت از بین برود، باید این فاصله واقعی را به رسمیت بشناسیم و برای ترمیم آن تلاش کنیم. این بیاعتمادی وجود دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت. خود و دیگران را فریب ندهیم. اگر مردم در صحنه حضور یافتند، چه در مراسم تشییع پیکر شهدا، چه در روز عید غدیر و چه در تجمع روز جمعه، این حضور، بهدلیل حمایت از سرزمین، وطن و هویت ملیشان و نه برای حمایت از برخی ساختارها یا عملکردهای موجود بود.
فاصله و بیاعتمادی میان مردم و حاکمیت وجود دارد
دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی با تاکید بر اینکه باید کاری کنیم که این حمایت مردمی، عمق پیدا کند و استمرار یابد، اظهار کرد: هنوز فاصله و بیاعتمادی میان مردم و حاکمیت وجود دارد. این اعتماد تنها با شعار و سخن حاصل نمیشود، باید با عمل و رفتار صادقانه آن را به دست آورد. مردم، امروز در فشارهای سنگین اقتصادی ناشی از گرانیها و مشکلات معیشتی قرار دارند، بهویژه در همین ایام جنگ و پس از آن که فشارها بیشتر شده است. اما چرا دولت، مجلس و قوه قضائیه یک اقدام انقلابی، ملموس و جدی انجام نمیدهند تا مردم احساس کنند که مسئولان در عمل خدمتگزار آنها هستند و نه صرفاً در گفتار؟
منتجبنیا ابراز کرد: مردم باید احساس کنند که در سرنوشت خود نقش دارند، صاحب رأیاند و رأیشان مؤثر است. در انتخابات شوراها، مجلس و دیگر نهادها، این سؤال مهم همچنان باقی است. آیا شورای نگهبان اجازه میدهد مردم براساس قانون، خودشان انتخاب کنند؟ یا بنا دارد انتخاب را دو مرحلهای کند که در ابتدا آن ۱۰ الی ۱۲ نفر تأیید شده از سوی نهادهای خاص تعیین شوند و سپس مردم از میان آن گزینههای از پیش گزینششده، یکی را انتخاب کنند؟ اگر بخواهیم مردم را در صحنه نگه داریم، باید به آنان اعتماد کنیم، انتخاب واقعی را به آنها بسپاریم و نشان دهیم که رأی مردم، نه صوری، بلکه تعیینکننده است.
نمیتوان با خشونت با مردم رفتار کرد
وی ادامه داد: ممکن است برخی آقایان از این حرفها خوششان نیاید، اما اشکالی ندارد. باید حقیقت را گفت. این انتخاباتی که برگزار شد، در واقع «انتخاب» به معنای واقعی نبود. در مورد انتخابات مجلس، درست است که نمایندگان اکنون در حال فعالیت هستند و برخی کارهای مثبت نیز انجام میدهند، اما پرسش اینجاست که چرا باید نمایندگان ما با حداقل آراء وارد مجلس شوند؟ این یعنی ما در عمل به مردم بیاعتنایی کردهایم. یعنی توی دهان و سینه مردم زدهایم و نتیجهاش این شده که مردم کنار کشیدهاند و بخشی از آنها با صندوقهای رأی قهر کردهاند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: در انتخابات اخیر ریاستجمهوری، آقای پزشکیان با صداقت، سلامت و منش اخلاقیاش جذابیت ایجاد کرد. ما نیز وارد میدان شدیم، تلاش کردیم، مردم را دعوت کردیم، اما نهایتاً تنها حدود ۴۰درصد از واجدان شرایط پای صندوقهای رأی آمدند و ۶۰درصد ترجیح دادند رأی ندهند. خواهش و درخواست ما این است که مسئولان کشور در رویهها و نگرشهای خود تجدید نظر کنند. با خشونت و شدت عمل نمیتوان با مردم برخورد کرد. کسانی که واقعاً وطنفروش بوده و مرتکب خیانت شدهاند، باید مجازات شوند و مردم نیز از برخورد با آنها استقبال میکنند. اما نباید با همه یکسان و سرکوبگرانه رفتار کرد.
منتجبنیا خاطرنشان کرد: در این میان، رسانههای غربی گزارش میدادند که اسرائیل در حال ارسال عوامل نفوذی به داخل ایران بود، اما در همین زمان، نیروهای داخل کشور مشغول مقابله با بدحجابی بودند. این رویکرد، بههیچوجه صحیح نبود و ما نیز صریحاً با آن مخالفت کردیم و این موضوع نباید اولویت قرار گیرد. متأسفانه کار به جایی رسیده است که وزارت آموزش و پرورش با نیروی انتظامی توافقنامهای امضا کرد تا پلیس وارد دبستانها و دبیرستانها شود. من بهشدت به این تصمیم اعتراض کردم و به دکتر پزشکیان هم گفتم که وزیر آموزش و پرورش را برکنار کند، چون چنین فردی اساساً درک درستی از آموزش و پرورش ندارد.
وی در پایان گفت: مردم دچار بیاعتمادی شدهاند؛ اما با وجود همین مسائل و فاصلهای که میان ملت-دولت اتفاق افتاده است، در جنگ ۱۲ روزه دیدیم که مردم، بار دیگر وارد صحنه شدند. شهید دادند، مجروح شدند، خسارت دیدند، اما پای کار ایستادند و همه دنیا شاهد همه این مسائل بود. از این اتفاق باید عبرت بگیریم؛ این مردم نجیب و قدرشناس هستند. اگر احساس کنند که مسئولان با صداقت و برای خدمتگزاری پا به میدان گذاشتهاند، بدون تردید جور دیگری رفتار میکنند. مسئولان باید این را بدانند که با تجدیدنظر در رفتار و عملکرد خود، میتوانند اعتماد دوباره مردم را جلب کنند. آنگاه همین مردم، همانطور که در اوایل انقلاب جانفشانی کردند، امروز هم حاضرند برای کشور و مسئولانی که از جنس آنها هستند، فداکاری کنند.