یک فعال سیاسی با تأکید بر اینکه «اصلاحات نیازمند تغییر نسل است»، گفت: «باید به جریاناتی امید داشت که در این تیپهای جوان و در فضای مجازی هستند و روحیات مثبتی نسبت به دیگران دارند و تحملپذیرند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که درگیری و حذف، مسئلهای را حل نمیکند و بیشتر امیدم به آنهاست.
عباس عبدی، درباره بازسازی جریان اصلاحات گفت: برخی اوقات جوانانی که یکی دو نسل بعد از من هستند پیش من میآیند که مشورت بگیرند، به آنها میگویم که ما را رها کنید؛ خودتان بروید و کاری کنید. جمع شوید و اگر ادبیات مشترک و تجربیات مشترکی دارید کار کنید. اصلاحطلبی به نظر من به طور قطع و یقین از بین نمیرود. این عبارت مهمی است. اما اصلاحطلبان، از دوم خردادیها یا کارگزاران و دیگران به این صفت گروهی که وجود دارد، نمیتوانند کار موثری داشته باشند.
او ادامه داد: باید به جریاناتی امید داشت که در این تیپهای جوان و در فضای مجازی هستند و روحیات مثبتی نسبت به دیگران دارند و تحملپذیرند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که درگیری و حذف، مسئلهای را حل نمیکند و بیشتر امیدم به آنهاست. ما هم که میگوییم و مینویسیم، فقط برای این است که کسی را پیدا کنیم تا این مشعل را به او بدهیم. ما که از سنمان گذشته است.
نسل جدید جریان اصلاحطلب را نمیشناسد
این روزنامهنگار اصلاحطلب در بخش دیگری گفت: جریان ۸۸ بین اصلاحات و نسل جدید یک شکاف انداخت. نسل جدیدی آمد که جریان اصلاحطلب را نمیشناسد و ارتباطی با آنها ندارد. اصلاحطلبان هم خیلی با ادبیات نسل جدید آشنا نیستند. نسلی که در ابتدای دهه ۸۰ به دنیا آمده و مثلاً در سال ۸۸.۱۰سال داشته، سال ۸۸ را یادش نیست. اما الان ۲۲-۲۳ سال دارد و دانشجو است. اصلاً نمیداند آن زمان چه خبر بوده است. این تقصیر اصلاحطلبها شد؛ آنها نباید اجازه میدادند شکاف نسلی شکل بگیرد.
او ادامه داد: همچنین روزنامههای اصلاحطلبان هم بسته شد و به جای آن فضای مجازی آمد. این فضای مجازی دست اصلاحطلبها نبود، بلکه دست نسل جدید بود. بنابراین این هم موجب شد که این نسل از اصلاحطلبها فاصله بگیرند..
خود حاکمیت تغییر خواهد کرد
عبدی درباره احتمال تغییر حاکمیت گفت: خود حاکمیت تغییر خواهد کرد. نهفقط این حاکمیت، بلکه هر حاکمیتی متصلب نیست. ما اینطور تصور میکنیم. حاکمیتها خود را متصلب نشان میدهند، تا به طرف مقابلشان بگویند صدایت درنیاید. میخواهند بگویند ما میخواهیم اینجا بمانیم. اما متصلب نیستند. اگر ببینند نمیمانند، خود را تطبیق میدهند. شما پارسال این موقع چقدر احتمال میدادید که اتفاقات سال گذشته رخ دهد و امروز به اینجا برسیم؟ تقریباً مطمئنم اگر کسی میتوانست جام جهاننما داشته باشد و بگوید امسال وضعیت ما اینگونه است، باور نمیکردیم و میگفتیم شدنی نیست. اما الان میگوییم عادی است.
او ادامه داد: همینهایی که میگفتیم نمیشود، شده است. از رفع فیلترینگ تا حجاب تا نیروهایی که در سیستم هستند و روابط خارجی و رسانه، خیلی با مطلوبمان فاصله دارد. اما در همین حدود هم پیش رفتهایم و پیشرفتش هم مهم نیست. باید بتوانیم آنها را تثبیت و بازگشتناپذیر کنیم. اگر توانستهایم یک سال این مسیر را ادامه دهیم، میتوانیم در یک سال بعد هم انتظار داشته باشیم که مشابه این تغییرات رخ دهد. تقریباً مطمئنم شش ماه گذشته همه اتفاق نظر داشتند که ایران وارد مذاکره نمیشود اما این اتفاق رخ داده است. اینطور نیست که سیستمها انعطاف نداشته باشند. اصلاحطلبی هم چاره گریزناپذیر برای ایران است تا ایران در مسیری حرکت کند تا به تفاهم جمعی برسیم و از این وضعیت بیرون بیاییم.
با ناامیدی چیزی عایدمان نمیشود
او در پایان گفت: میدانم که امید داشتن در این کشور خیلی سخت است. اما معتقدم که اگر ناامید شویم چیزی عایدمان نمیشود، جز اینکه خودمان را خراب کنیم و نمیتوانیم به وضعیت کمک کنیم. اگر من فکر کنم که یک بیماری دارم و در حال مرگ هستم، هیچ کاری هم برای زنده ماندن نمیکنم؛ نه به پزشک میروم و نه کار دیگری میکنم. اما وقتی فکر کنم که زنده خواهم ماند، کاری انجام میدهم. خود آن کمک به زنده ماندن میکند. تنها آرزویم این است که جامعه ایران، خیلی به گذشته نپردازد. هر جای گذشته را نگاه کنیم یک گیری از آن بیرون میآید. نگاه را به آینده معطوف کنیم و رویکرد ستیز را کنار بگذاریم. شاید درک بهتری از هم پیدا کنیم. وقتی با شما ستیزه میکنم، خوبیهای شما را بدی میبینم، چه برسد به بدیهایتان را.