یک کارشناس مسائل آمریکا گفت: اگر قرار باشد توافق جدیدی شکل بگیرد، آنچه بقای این توافق را تضمین خواهد کرد، نه تعهد کتبی آمریکا بلکه ایجاد توازن منافع و هزینهها برای هر دو طرف است.
امیرعلی ابوالفتح گفت: اگر توافقی قرار باشد شکل بگیرد و محور آن صرفا موضوع پرونده هستهای ایران و تحریمها باشد، در واقع تفاوت چندانی با توافق برجام نخواهد داشت. حتی در صورت دستیابی به یک توافق جدید، آژانس همچنان وظیفه راستیآزمایی و نظارت را ادامه خواهد داد. البته ممکن است تفاوتهایی در جزییات ایجاد شود.
وی افزود: درخصوص موضوع غنیسازی اورانیوم و عدد ۳.۶۷درصد، که همواره از سوی رسانهها و نهادهای مختلف به آن اشاره میشود، باید گفت این عدد در واقع حاصل یک محاسبه فنی دقیق است که کارشناسان هستهای ایران و طرفهای مذاکرهکننده در جریان مذاکرات به آن دست یافتهاند. هر چند علت و جزییات این عدد به صورت عمومی اعلام نشده، اما به نظر میرسد این رقم، به عنوان یکی از اصول مبانی اصلی توافق باقی خواهد ماند و احتمالا تنها تغییرات جزیی و محدودی در آن صورت میگیرد.
این کارشناس مسائل آمریکا در ادامه گفت: احتمال دارد که ذخایر مازاد اورانیوم غنیشده ایران به کشور ثالثی منتقل شود و در مقابل، تهران در ازای آن کیک زرد یا سوخت دیگری دریافت کند. همچنین یکی از گزینههای فنی که در این روند وجود دارد، انجام یک فرآیند معکوس روی ذخایر اورانیوم با غنای بالا است؛ یعنی کاهش درصد خلوص اورانیوم از سطوح بالاتر مثل ۶۰درصد، به سطح توافقشده که پایینتر است. این روشها در صنعت هستهای شناختهشده هستند و در صورت توافق سیاسی، از منظر فنی قابل عملیاتی شدن میباشند.
ابوالفتح گفت: در جریان گمانهزنیها و مذاکرات اخیر آنچه را که من هم شنیدم ظاهرا موضوع سرمایهگذاری مشترک در حوزه هستهای ایران میان تهران، واشنگتن و ریاض نیز به عنوان یکی از سناریوهای محتمل مطرح شده است. این ابتکار بدان معناست که احتمالا سرمایهگذاری در صنعت هستهای ایران با مشارکت تهران، ریاض و واشنگتن حال یا در داخل خاک ایران انجام شود یا در خارج از کشور پیگیری خواهد شد.
این کارشناس در ادامه به بحث تضمین توافق اشاره کرد و گفت: بحث تضمین یکی از مهمترین و در عین حال پیچیدهترین محورهای مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا است که البته هیچ مبنا و منطقی ندارد. البته اینگونه نیست که ایالاتمتحده نخواهد تضمین بدهد این کشور نمیتواند به چنین گزارهای متعهد شود به این دلیل که این موضوع ریشه در ساختار سیاسی امریکا دارد و صرفا ناشی از بیمیلی یا بدعهدی یک دولت خاص نیست؛ به باور من اساسا در نظام بینالملل چیزی به نام «تضمین قطعی» وجود ندارد. هیچ دولتی حتی ایران نمیتواند تضمین بدهد که سیاست خارجیاش در آینده تغییر نخواهد کرد.
اگر قرار باشد توافق جدیدی شکل بگیرد، آنچه بقای این توافق را تضمین خواهد کرد، نه تعهد کتبی امریکا بلکه ایجاد توازن منافع و هزینهها برای هر دو طرف است. حتی کنگره نیز نمیتواند چنین تضمینی را ارایه کند.