وزیر ارتباطات دولت روحانی می گوید: زمانی برادری گفته بود که تا ما زندهایم نمیگذاریم جهرمی در هیچ دولتی حضور داشته باشد. انتهای سال ۱۴۰۰ که دولت تمام شده بود، جزو افرادی بود که با او خیلی درگیر بودیم. بعد کسی از ما همین مطلب شما را پرسید که فلان مسئول گفته است جهرمی را نمیگذاریم در هیچ دولتی حضور پیدا کند. ایشان سال ۱۴۰۳ آمد و همین حرفها را زد. گفتم به او سلام برسانید و بگویید همین که رئیس جمهوری که میخواستید روی صندلی بنشانید و ننشست، به این معنی است که ما تاثیر خود را داریم. پس تصوری که دارید باطل است.
خبرآنلاین نوشت: چندماه بیشتر از آن روزی که در کنار محمدجواد ظریف کت از تن در آورد و شهر به شهر برای ریاست جمهوری پزشکیان تبلیغ کرد نمی گذرد، همان روزهایی که برخی ها تحلیل می کردند اگر پزشکیان رئیس جمهور شود «محمدجواد آذری جهرمی» یکی از چهره های کلیدی دولت او خواهد بود، تحلیل ها اما رنگ واقعیت ندید و آذری جهرمی بنا به گفته خودش پیشنهاد مطلوبی برای حضور در دولت نیافت.
او گرچه برخی دلایل شخصی را دلیل عدم حضورش در دولت می داند اما این نکته را نیز می گوید که«در اراده ترکیب جمعی دولت پیشنهادهای مطلوبی برای این که اثرگذاری ویژه ای در بدنه دولت داشته باشیم وجود نداشت»
مشروح گفتگو با محمدجواد آذری جهرمی را در ادامه بخوانید؛
*********
*آقای آذری جهرمی! چرا نیستید؟
از وقتی اراده کردید من را دعوت کنید تا آمدنم چقدر طول کشید؟
*منظورم این است که چرا آن جایی که همه فکر میکردند در دولت باشید، نیستید؟
بخشی به تصمیمات شخصی و بخشی دیگر به تیمی که دولت را تشکیل میدهد، بر میگردد. کابینه مجموعهای از یک کار تیمی است و هر دوی این عوامل دخیل بودند که تصمیم مبنی بر شرایط کنونی باشد. قبل از انتخابات و در شروع تبلیغات انتخاباتی بعد از این که آقای دکتر لاریجانی رد صلاحیت شدند، ایشان خواستند به تیم آقای دکتر پزشکیان اضافه شویم و به ایشان کمک کنیم.
پیشنهادهایی برای حضور در دولت شد اما خیلی جذابیت و مطلوبیت نداشت
همان زمان هم ویدیویی منتشر کردم و گفتم که در دولت نخواهم بود. بنابراین خیلی عزم شخصی برای حضور در دولت به هر قیمتی نبود. مایل هم نبودم در بدنه دولت، مسئولیتی بپذیرم و حضور داشته باشم. ولی فقط این نبود که اراده بنده باشد. شاید اراده ترکیب جمعی دولت هم پیشنهادهای مطلوبی برای این که اثرگذاری ویژه ای در بدنه دولت داشته باشیم وجود نداشت.
هیچ وقت درون خودم به این فکر نکردهام که میخواهم رئیس جمهور شوم. پروژه این که آذری جهرمی میخواهد رئیس جمهور شود، جزو رئوس محورهای تفرقه افکنی در بدنه دولت از سمت جریان مخالف دولت در سال ۹۶ بود.
پیشنهادهایی هم شد که خیلی جذابیت و مطلوبیت نداشت. هم وزارت ارتباطات و هم وزارت ورزش در آن ایام مطرح شده بود که به نظر میرسید کارایی ویژهای نمیتوانم آنجا داشته باشم.
*مطلوب شما چه سمتهایی بود؟
مطلوب، سمت نبود. اثرگذاری بود. هرجایی در بدنه دولت ممکن است بتوان اثرگذاری داشته باشید. بنابراین نهایتا این شد که خدمت شما هستیم و دولت هم تشکیل شده است و کار خود را پیش میبرد. بودن یا نبودن ما هم خیلی تاثیری در اموراتش ندارد.
معاون اولی؟ خیر اصلاح چنین موضوعاتی مطرح نبود
*کجا را جایگاه مطلوبِ تاثیرگذار میدانید؟
پست و مسئولیت نبود.
*میگفتند معاون اولی را خواسته بودید.
خیر؛ اصلا چنین موضوعاتی مطرح نبود.
*گفتید با تیمی که در دولت تشکیل شد، فضا به نحوی نبود که حضور پیدا کنید. چه آن زمان و چه الان بحثهایی مطرح میشد که {کسانی در} حلقه اطراف آقای پزشکیان بودند و تلاش زیادی کردند که با هر سمتی، شما به دولت اضافه نشوید. آن حلقه این روزها تمام تلاش خود را کردند که آقای ظریف هم از آقای پزشکیان دور شود و البته تلاشی نکردند که آقای همتی باقی بماند یا این که اگر آقای طیب نیا کمرنگ شد، تلاشی نکردند که حضور موثرتری داشته باشند. بهرحال مثلت ظریف - طیبنیا - آذری جهرمی و مشخصا زوج آذریجهرمی - ظریف در انتخابات بسیار تاثیرگذار بودند؛ آن حلقه چه کسانی بودند و چه کسانی دوست نداشتند شما در دولت حضور داشته باشید؟
نباید مسئله را شخصی کرد. در هر صورت عرصه سیاست، عرصه ذینفعان مختلف است و تشکیل دولت هم بر اساس تعامل ذینفعان مختلف برای انتخابات مسئولیتهای سیاسی است. در عین حال تعارضات در درون و برون جریان هم وجود دارد. خیلی از موضوعات را قبول دارم که شخصی است. ولی اینها سخیف کردن امر سیاست است.
اگر برای یک هدف کلی، تیمی تشکیل میشود و میخواهند کشور را توسعه دهند و به اهداف عالی برسانند، منطقا اولویت اول، منافع ملی است و نه منافع شخصی. البته در خیلی از جاها منافع شخصی و منافع ملی میتوانند همسو باشند و در برخی موضوعات هم در تعارض. الزاما منافع شخصی و ملی در تعارض نیستند ولی در برخی موضوعات هستند.
به هر حال تعارضات درون جریانی وجود دارد و نمیشود گفت وجود ندارد. نمیشود گفت مدینه فاضله است و همه باهم خوب هستند و نمیشود گفت همه باهم گلاویز هستند و صبح تا شب همه باهم دعوا دارند. افراد باهم خاطرات، گذشتهها و تجربیاتی از هم دارند. حتی در درون جریانها و بر اساس رخدادهای گذشته این موضوع وجود دارد. یکی میخواسته در انتخابات مجلس فعال شود و گروهی از او حمایت کردهاند و گروهی حمایت نکرده است. یکی در دولت میخواسته پست بگیرد و گرفته یا نگرفته است.
آقای ظریف و من برای گرفتن مسئولیت به میدان نیامدیم
یکی در دولت قبلی که تشکیل شده و این جریان برنده شده است، انتظار داشته که در مسئولیت باشد. ولی در مسئولیت قرار نگرفته است و افراد دیگری در مسئولیت قرار گرفتهاند. اینها همه ذهنیتهایی را میسازد و اینها واقعیت است. نمیشود نادیده شان گرفت. ولی دولت بر اساس دعواهای شخصی شکل نمیگیرد. اگر آقای ظریف به میان آمد و امثال من آمدیم تا کار کوچکی انجام دهیم، به این معنا نیست که برای خود دعوا کنیم و مسئولیتی بگیریم. شرایطی در کشور به وجود آمده بود و یک سبد انتخابی جلوی مردم و گروههای سیاسی قرار گرفت. گروههای سیاسی نیز در این بین انتخابی داشتند.
اجماع کردند که جریانی روی کار بیاید. آن زمان ادراک ما این بود و هنوز هم این است که فردی که شایستگی بیشتر و توانمندی بهتری دارد و گفتمانی دارد که مشکلات کشور را حل کند و احتمالا برای حل مسائل و چالشهای بزرگ کشور توانمندتر است، این نگاه است. پس ما وارد شدیم تا از او حمایت کنیم. نه این که برای خودمان دعوا کنیم که بگوییم میخواهیم در این مسئولیت قرار بگیریم. نه سال ۹۲ و نه سال ۹۶ من در هیچ یک از ستادهای آقای روحانی یک دقیقه هم نبودم.
*آن زمان تفاوت میکرد.
تفاوتی نمیکرد. من نبودهام.
یک دقیقه هم در ستاد روحانی نبودم ولی انتخاب این بود که من وزیر شوم
*آذریجهرمی آن زمان با آذریجهرمی الان خیلی متفاوت است.
متوجه هستم. عرض میکنم آن روز خیلیها بودند که در ستاد تلاش کردند. ولی من وزیر شدم. یعنی انتخاب آقای روحانی و اجماع انتخاب کنندگان آن زمان این بود که من وزیر شوم. آن زمان برای بر سر کار آمدن دولت و فعالیتهای انتخاباتی نقشی نداشتم. یک روز دیگران کار کردند و ما وزیر شدیم، یک روز هم ما کار کردیم و دیگران وزیر شدند. این دید را باید اصلاح کنیم. حتما حضور افراد شاخص در بدنه دولت، امیدآفرین است و حتما مردم باتوجه به شاخصها و پارامترها و حضور یک سری از افراد به عنوان کسانی که به آنها امید دارند و اعتماد کردهاند و توجه دارند مهم است و میتواند سرمایه اجتماعی برای دولت ایجاد کند.
هیچ دلخوری ندارم. این که حرف در دهان بنده میگذارید که دلخورم اما اینطور نیست. استنباط نادرستی است. نه دلخورم و نه دلخوری دارم. اگر داشته باشم بیان میکنم. دلیلی بر پوشش نهادن و سرپوش گذاشتن نیست. جا برای دلخوری نیست و دولت و کلا نظام در موقعیت دلخوری نیست.
ولی این شرط لازم است و الزاما شرط کافی نیست. اگر شرایطی فراهم نبود که این افراد به هر دلیل حضور داشته باشند، معنایش این نیست که زیر میز بزنیم و بگوییم وا اسلاما؛ ما این دولت را سر کار آوردهایم و چرا نیستیم؟ اینطور نیست. این یک فرآیند بالغانه است و انتخابات شکل گرفته است. ترکیب تیمی کابینه که آقای رئیس جمهور در نهایت به عنوان کسی که سوگند خوردهاند و نسبت به عملکردش باید به مردم پاسخگو باشد. طبیعتا ما نسبت به محبوبیت رئیس جمهوری، و اقداماتشان از خود ایشان که دلسوزتر نیستیم! ما هم دلسوزیم ولی منطقا دلسوزتر از ایشان نیستیم. بر اساس همه رخدادهایی که وجود داشته است، تشخیص ایشان این بوده است که این کابینه شکل بگیرد.
برخی در دولت فعلی چشم دیدن من را ندارند، این یک واقعیت است
این را رد نمیکنم که برخی در دولت فعلی چشم دیدن من را ندارند. این یک واقعیت است. آیا باید بگویم کل دولت را قبول ندارم، چون یک یا چند نفر در دولت چشم دیدن من را ندارند؟ آقای رئیس جمهور تشخیص داده که این افراد میتوانند کشور را اداره کنند و به آنها اعتماد کرده است. ما هم باید به ایشان اعتماد کنیم و حمایتش کنیم. ولو در این ترکیب قرار نگیرم.
*یک بحث نگاه شما است، یک بحث به قول شما سرمایه اجتماعی است که با تکیه به حرفهای شما، آقای ظریف و آقای طیب نیا به میدان آمدند. امروز در دولت نیستید. ولی نمیتوانید انکار کنید که مجبورید پاسخگوی آدمهایی باشید که به خاطر تلاشهای تبلیغاتی شما وارد دولت شدند. شاید الان کسی دستش به آقای پزشکیان نرسد ولی دستش به شما برسد و بگوید شما من را ترغیب کردید که رای دهم. امروز بعد از ۷ ماه که دولت آقای پزشکیان آمده است، محبوبیت ریزش کرده و سرمایه اجتماعی کمتر شده است. آن جاست که آقای آذری جهرمی حتی اگر در دولت نباشد باید پاسخگو باشد. در آن مقطع چه چیزی را میدیدید که مردم را ترغیب به رای دادن کردید.
دو مسئله متفاوت است. یکی این که ما نسبت به دعوت کردن مردم و مسئولیت پذیری نسبت به این مورد پاسخگو هستیم که به عنوان دیدگاهی، یک جریان سیاسی را تقویت کردیم و گفتیم این جریان سیاسی مطلوبتر است و از مردم تقاضا کردیم که رای دهند.
*هنوز هم دفاع میکنید؟
چه دفاع کنیم و چه نکنیم، مسئولیم. شکی در آن نیست.
دفاع از دولت به معنی این نیست که از عملکرد بد دولت هم دفاع کنیم
*بالاخره باتوجه به شرایط کنونی، آیا باز هم دفاع میکنید؟
بله؛ دفاع به این معنی نیست که از عملکرد بد دولت هم دفاع کنیم و بگوییم دولت خوب کار کرده است. چنین چیزی را نمیپسندم و نمیپذیرم. کما این که به خیلی از موضوعات نقد دارم و به آنهایی که دستم برسد میگویم و آنهایی که لازم باشد عمومی منتشر خواهم کرد. از کلیات دولت و رویکرد دولت و مولفههای دولت حمایت میکنم. دوم اینکه دولت ممکن است موفق بشود یا نشود. در هر دو حالت در آن سهیم هستیم. نمیتوانیم بگوییم ما این دولت را گذاشتهایم و آقای پزشکیان ما را سر کار نگذاشت و ما مسئولیت نمیپذیریم.
طبیعتا برای همه ما در رابطه با ترغیبی که کردیم و آن روزی که این تصمیم را گرفتیم، این احتمال هم باید وجود میداشت که افراد شاخص در این دولت حضور نخواهند داشت. فکر کنید آقای پزشکیان، افرادی را مانند آقای همتی آورده بود و مجلس رای اعتماد نمیداد یا استیضاح کرد. باز هم این افراد در کابینه نبودند. پس بگوییم چون نبودهایم مسئولیت نداریم؟ خیر! طبیعتا باید به افکار عمومی و بابت دعوتی که از مردم کردیم و تبلیغ و تاییدی که انجام دادیم، پاسخگو باشیم. طبیعتا عملکرد دولت به خودش وابسته است. ولی عملکرد بدش به سمت ما خواهد آمد و باید این مسئولیت را بپذیریم.
اگر از خودمان سرمایه اجتماعی داشتیم – که سرمایه اجتماعی ما بخشی از سرمایه اجتماعی نظام است – از آن خرج کردهایم. اگر در وسط صحنه آمدیم باید بپذیریم که این سرمایه خرج میشود. جایی افزایش و جای دیگری کاهش پیدا میکند. برخی از عملکردهای دولت باعث افزایش سرمایه اجتماعی میشود و برخی باعث کاهش سرمایه اجتماعی میشود. پس این موضوع مسئولیت پذیری است.
یک موضوع دیگر این است که مردم شاخصی را نگاه کرده اند و گفته اند ترکیب تیمی که میخواهد بیاید این است. ما به این ترکیب تیم رای میدهیم. اما هیچ کسی دلسوزتر از آقای رئیس جمهور به ترکیب کابینه اش و سرمایه اجتماعی دولتش نیست. او است که میخواهد یک بار دیگر خود را در مظان رای مردم برای دوره دیگری قرار دهد. او است که میخواهد در برابر مردم پاسخگو باشد. جنس پاسخ دهی ما درجه دوم است. جنس پاسخ دهی ایشان درجه اول است.
وزرای اقتصادی همواره سر موضوعات مختلف در جلسات دولت دعوا دارند
کدام رئیس جمهور است که دوست دارد نامحبوب باشد و آدمهایی که میتوانند کمکش کنند و بالش باشند، کنارش نباشند؟ حتما محذوریت و محدودیتهایی چه درون جریانی و چه بیرون جریانی هست و اجتناب ناپذیر است. همین دولت فعلی که مشغول است، فکر میکنید وزرایش صبح دست هم را میگیرند و انجز وعده و نصر عبده میخوانند؟ اگر هم بخوانند باهم اختلاف دارند. سر موضوع ساده ای باهم اختلاف دارند.
من تجربه جلسه دولت را دارم. وزرای اقتصادی همواره سر موضوعات مختلف در جلسات دولت دعوا دارند و این اختلاف بعضا به رسانهها میکشد. اختلاف نظر و دعوا وجود دارد. بعضا دشمنی هم وجود دارد. این در بدنه دولت و درون جریانی هست. بیرون جریانی هم هست. اینها اجتناب ناپذیر است. ولی آقای رئیس جمهور که دلش می خواهد محبوبیت ایجاد کند، در مجموع و برآیند همه این ها، با وزن دادن به گفتارهای مختلف، تصمیمی میگیرد که فلانی باشد یا نباشد.
ایشان تصمیمی گرفته است و انسانها چیزی جز انتخابشان نیستند. یکی در رابطه با موضوعات مختلف، ممکن است دعواهای بیشتر کند و هزینه بیشتری دهد و با گروههای سیاسی یا جریانات درونی خودش درگیر شود و به خاطر پذیرش برخی از افراد مختلف، حلقههای نزدیک و حیطههای سخت شخصی خود را بشکند و مقاومت کند. برخی دیگر هم میگویند اولویت، حلقههای سنتی خودمان است. این است که وزن دولت و هرکسی را تعیین میکند. ما برآیند انتخابهایمان در زندگی هستیم. رئیسجمهور، طبق قانون اساسی مسئول است. تیم خود را انتخاب کرده است و این تیم وزنی دارد. آیا میتوانست بهتر باشد؟ حتما میتوانست بهتر باشد.
برادری گفته بود تا ما زنده ایم نمی گذاریم آذری جهرمی در هیچ دولتی باشد
زمانی برادری گفته بود که تا ما زندهایم نمیگذاریم جهرمی در هیچ دولتی حضور داشته باشد. انتهای سال ۱۴۰۰ که دولت تمام شده بود، جزو افرادی بود که با او خیلی درگیر بودیم. بعد کسی از ما همین مطلب شما را پرسید که فلان مسئول گفته است جهرمی را نمیگذاریم در هیچ دولتی حضور پیدا کند. ایشان سال ۱۴۰۳ آمد و همین حرفها را زد. گفتم به او سلام برسانید و بگویید همین که رئیس جمهوری که میخواستید روی صندلی بنشانید و ننشست، به این معنی است که ما تاثیر خود را داریم. پس تصوری که دارید باطل است.
ما اثرگذاری خود را داریم حالا در دولت باشیم یا نباشیم. ما حتما فعالیت و حضور خواهیم داشت و نقش خود را ایفا خواهیم کرد. ولی پرداختن به این بحثها که آقای فلانی کنار دست آقای رئیس جمهور نشسته است و فلان کار را میکند و ضد آقای فلانی است، بله؛ دانی کف دست از چه بیموست. زیرا کف دست مو ندارد.
مگر بین جهانگیری و واعظی اختلاف نبود؟ بین نوبخت و زنگنه درگیری نبود؟
مگر در دولت آقای روحانی بین آقای جهانگیری و آقای واعظی اختلاف نبود؟ شما به آقای واعظی بگویید ممکن است تعارف کنند و بگویند نبود. آقای جهانگیری هم بگویند نبود. ولی ما که بودیم میدانستیم اختلاف است. اختلاف هم همیشه بد نیست. یک جاهایی اختلاف خوب است. این اختلاف مگر بین آقای قاضیزاده هاشمی و ربیعی نبود؟ خیلی هم بالا بود. بین آقای نوبخت و آقای مهندس زنگنه درگیری نبود؟ همیشه بود.
صد تا مانند ظریف و جهرمی و طیب نیا فدای جمهوریت کشور، مهم نیست
در بدنه دولت که بودیم همیشه اختلاف نظر و درگیری شدید هم بود. بحث به جاهای خیلی باریک هم میکشید. اینها رسانهای نمیشود و در مباحث درونی دولت است. الان هم همین است. فلانی با فلانی اختلاف دارد. بله دارد. آن فرد یک شخص سیاسی با اندیشههایی برای خود است و کاربردهایی برای خودش است. ممکن است دنبال کارهای منفی هم باشد. ممکن است دنبال تمامیت خواهی باشد. ولی آقای رئیس جمهور تشخیص داده است که این فرد برایش بهترین است. اگر یک خیر بزرگ و البته یک خطر بزرگتری وجود دارد که آن خطر، تهدید جمهوریت است، صد تا مانند ظریف و جهرمی و طیب نیا فدای جمهوریت کشور شوند، مهم نیست.
در دولت و بین سیاسیون به شدت حسادت و اختلاف وجود دارد
بنابراین احساس میکنم که وارد شدن در این موضوع و به چالش کشیدن آن، نه کمکی به دولت و نه به مردم نمیکند. این اختلافات هست. شدید تر از چیزی که تصور میکنید هم هست. نه این که مخصوص این دولت باشد. در دولتهای قبل هم بوده است. میگفت روزی خانمی از آقا پرسید که شما آقایان وقتی تنها میشوید باهم چه میگویید؟ گفت همان حرفی که شما خانمها میزنید. گفت چقدر بی تربیتید!
اختلاف همیشه هست. در خانواده اختلاف است. در دولت و بین سیاسیون به شدت حسادت و اختلاف وجود دارد. که چه؟ برخی از اعضای دولت به یقین چشم دیدن من را ندارند. به زبان هم آوردهاند. اگر این را به شما بگویم، چه میخواهد به شما یا من یا مردم برسد؟ آن که در خانه نشسته است، میگوید مردهشور همه شما را ببرند؛ زندگی خود را نمیتوانم اداره کنم؛ نان ندارم بخورم؛ مشکل دارم؛ مشکل من را حل کنید.
حالا برایش دعوا کنم که آقای فلانی چپ به من نگاه کرد. به درک که نگاه کرد. ما پذیرفتیم رئیس جمهور ما پزشکیان است و امروز در مسند مسئولیت نشسته است و ما قبول کردهایم که ایشان بیاید. میتوانست نیاید. امروز به انتخابش احترام میگذاریم. چرا من در دولت نیستم؟ نه خودم خیلی علاقمند بودم که به هر قیمتی به دولت بروم، ایشان هم جمعبندیاش این نبود که آنجاهایی که نظرم را جلب میکند از من استفاده کند. بنا به ملاحظات درونی یا بیرونی یا هرچیزی.
در جمع بندی آقای پزشکیان برای حضور در دولت نبودهام؛ سلمنا!
در نهایت در جمع بندی آقای پزشکیان نبودهام؛ سلمنا! همین الان اگر آقای پزشکیان هر کمکی بخواهد بی دریغ برایش انجام میدهم. وظیفه خودم میدانم و از او حمایت میکنم. موضوع دلخوری و شخصی نیست. در برابر تهدیدات و مسائل بزرگی قرار داریم. کشور ما دچار چالشهای بزرگی است. ما فرصت برای این مسائل شخصی نداریم.
عدهای نشستهاند و دعوا میکنند که ما آنها را میشناسیم. امروز که اینها را ندیدهایم. این فردی که امروز علیرغم همه موضوعات روی مسئلهای که در این شرایط شکاف اجتماعی را تشدید میکند، بحث و دعوا میکند و یقه میدرد و بعد میگوید حکم خدا است، من که میدانم در پس ذهنش چیست. از نزدیک با خیلی از اینها صحبت کردهام. فارغ از دوربین، شخصیت حقیقی و زندگی شخصی آنها را دیدهام. مردم و فامیلهای خودشان هم دیدهاند. در مقاطع تاریخی مختلف در ایران دیدهایم شرایط آنها چطور بوده است. لگد زدن به منافع ملی است. حالا ما اشتباه آنها را انجام دهیم؟ لزومی ندارد. میخواهد ضرر من باشد و من نباشم؟ من در همین نظام بالا آمدم و همین نظام فرصت داد و وزیر شدم. چه کسی قبل از وزارت من را میشناخت؟ آن زمان همکاری داشتیم که میگفت این آقای آذری از جهرمی که زیر پونز نقشه است آمده است. شوخی میکرد. مگر ما که بودهایم؟ به واسطه سیستم اداری کشور رشد پیدا کردیم و آمدیم.
اگر اعتبار و آبرویی پیش مردم داریم به واسطه خدمت در همین کشور و همین نظام برای مردم بوده است. حالا برای منفعت شخصی شروع به دعوا کردن کنیم؟ من نه دروغ میگویم و نه غیر واقعیات را میگویم. شما دنبال این هستید که بگویید اختلاف است. من میگویم هست.
عدم حضور آقایان ظریف و طیب نیا در بدنه دولت، کاهش سرمایه اجتماعی میآورد
*دنبال این که نیستیم! می گوییم مردم بابت حضور آن تیم در کنار پزشکیان به ایشان رای دادند اما آنها الان در دولت نیستند.
حرف شما هم درست است. برخی گزارشهایی به آقای رئیس جمهور دادهاند که سفرهای آقای ظریف را نگاه کنید؛ هر جا ایشان سفر رفته رای شما کمتر شده است. پس آقای ظریف در رای آوردن شما تاثیری نداشته است. برخی به من گفتهاند که این گزارش را به آقای رئیس جمهور دادهاند. من که در ستاد انتخاباتی کنار آقای ظریف بودهام، میدانم که اتفاقا آقای ظریف نگاه میکرد کجا میزان آرا کمتر است و به آنجا میرفت تا مردم آنجا را دعوت کند تا میزان مشارکت را بالا ببرد.
اگر تجربه ۹۸ را در سال ۹۶ داشتم، شاید نمیگذاشتم کار تلگرام به اینجا برسد. حتما اگر در سال ۹۶ جمع بندی به این سمت رفته است، اشکالی در من وجود داشته است. هیچ وقت نه نظرم بوده است و نه چنین حکمی را داده ام اما بی تقصیر هم نیستم. نتوانسته ام بالانس ایجاد کنم. به عنوان یک سیاستگذار، نتوانسته ام صحنه را بر اساس ابزارهایی که دارم، تعامل با مخالفین و موافقین فیلترینگ، را طوری مدیریت کنم و صحنه را به گونهای بچینم که رضایت حداکثری مردم ایجاد شود. من در این موضوع موفق نبودهام. این ایراد من است.
این خیلی نفهمی است که کسی چنین تحلیلی بدهد. اینها هست و ما اینها را میدانیم. حتما برای مجموعهای از فعالان اقتصادی که چنین امیدی به حضور این دو بزرگوار بوده است، عدم حضور آقای ظریف و آقای طیب نیا در بدنه دولت، کاهش سرمایه اجتماعی میآورد.
ولی ما جای آقای رئیس جمهور نیستیم و این طور نیست که نسبت به این موضوعات ناآگاه باشند. حتما آگاه تر از من و شما به این موضوع هستند. ولی مجموع شرایطی که نزد ایشان شکل گرفته است، مبتنی بر این شده است. خود ایشان میداند که سرمایه اجتماعیشان کم شده است. ولی امروز ایشان شعاری دارند که نامش را وفاق میگذارد و برخیها میگویند دلیلش وفاق است و برخی دیگر میگویند چیز دیگری است. در هر صورت مسئولیت تشخیص، امروز بر عهده ایشان است. تشخیص ایشان این بوده است. یک روز هم - بلاتشبیه - پیامر هم اسامه را فرمانده کرد و خیلی از پیرمردها اعتراض کردند. حالا آقای پزشکیان چند پیرمرد را گذاشته و چند جوان اعتراض کنند. این خصلت انتخاب است.
*به نوعی شما خوش شانس هم بودید که وارد دولت نشدید. با اتفاقی که برای آقای ظریف و طیب نیا افتاد و عقب نشینی که آقای رئیس جمهور کردند، شاید به نوعی خوش شانسی شما هم بود.
چه بگویم!
*همین؟!
چه بگویم والا!
هیچ وقت فکر نکرده ام که می خواهم رئیس جمهور شوم
*در دلایلی که درمورد عدم حضورتان در دولت مطرح کردید، یک روایت هم همان زمان در سال ۱۴۰۰ مطرح میشد که افرادی و جریانی نمیخواهند شما بالاتر از وزارتی که داشتید بیایید. چون معتقد بودند که شما دنبال برندسازی هستید و میخواهید روی ریاست جمهوری، برنامه خود را پیش ببرید. پاسخ شما چیست؟ چقدر این روایتها صحت داشت؟ آقای آذری جهرمی روی ریاست جمهوری فکر میکند؟
من هیچ وقت درون خودم به این فکر نکردهام که میخواهم رئیس جمهور شوم. حاشیه هم وجود داشت. معروف است که ملانصرالدین روزی گفت که اینجا آش میدهند و بعد عدهای صف کشیدند؛ خودش هم داخل صف ایستاد. یکی از دوستانش که آنجا بود گفت تو که میدانی اینجا آش نمیدهند. گفت حالا آمدیم و دادند.
پروژه رئیس جمهور شدن من برنامه مخالفان دولت در سال ۹۶ بود
پروژه این که آذری جهرمی میخواهد رئیس جمهور شود، جزو رئوس محورهای تفرقه افکنی در بدنه دولت از سمت جریان مخالف دولت در سال ۹۶ بود. یک بنده خدایی بود که با اعضای مختلف دولت جلسه میگذاشت و خود را صاحب تئوری میدانست. یک بار هم با من جلسه گذاشت. در صحبتها به من گفت آقای ستاری میخواهد رئیس جمهور شود، فلانی هم میخواهد رئیس جمهور شود. گفتم انسان است دیگر. از این فرمول برای این استفاده میکردند تا آن فرد را تخریب کنند و برایش مانع ایجاد کنند.