نفت و پتروشیمی
اختصاص جایگاه مهم شرکت های نفت خاورمیانه در صنعت انرژی جهان
آمار و ارقام جدید و نتایج تحقیقات نشان میدهد که واقعیتهای جدیدی که شرکتهای نفتی خاورمیانه پیش گرفتهاند قدمبهقدم در جهت بهبود و تسریع عقبنشینی از سیاستهای اشتباه دولتهای غربی را در دستور کار قرار داده است.
به گزارش اصلاحات نیوز به نقل از انرژی پرس، شرکتهای نفتی خاورمیانه طی سالهای اخیر جایگاه مهمی را در صنعت انرژی به خود اختصاص داده و از سوی دیگر نهتنها از جمله تصمیمگیرندگان عمده این صنعت بوده بلکه نشان دادهاند که رویکردهای خود را در این مسیر تغییر داده تا بتوانند موقعیتی مجزا از تاریخ برای خود کسب کنند.
شرکت ملی نفت عربستان سعودی، آرامکو، گواه تغییر بزرگی است که در دهههای اخیر در کنترل نفت جهان رخ داده است: ظهور غیرقابل توقف شرکتهای ملی نفت (NOC) که توسط دولتهای خاورمیانه، چین و روسیه و سایر کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت در جنوب جهانی اداره میشوند. در مجموع، این شرکتها اکنون به شرکتهای بزرگ و متنوعی تبدیل شدهاند که در معیارهای کلیدی، از جمله تولید نفت، ذخایر، ارزش بازار و مقادیر صادرات، از ابرشرکتهای غربی پیشی گرفتهاند.
هدف در این یادداشت بررسی نقش و وزن شش کشور عربی خلیج فارس (عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر، بحرین و عمان) در صنعت نفت جهان است. در اوایل سال ۲۰۲۳، بزرگترین شرکتهای خصوصی نفت و گاز جهان شروع به انتشار نتایج مالی خود برای سال ۲۰۲۲ کردند. اکسون موبیل با ثبت بیشترین سود در تاریخ شرکت با ۵۵.۷ میلیارد دلار پیشتاز این راه بود. پس از آن، شل، شرکت بریتانیایی-هلندی، به نقطه عطف تاریخی در فعالیت ۱۱۵ ساله خود دست یافت، با سودی نزدیک به ۴۴ میلیارد دلار، بیش از دو برابر میزان درآمد سال ۲۰۲۱. در مجموع، پنج شرکت پیشرو نفتی غربی -اکسون موبیل، شل، شورون، بیپی و توتال انرژی- مجموعاً ۲۰۰ میلیارد دلار سود گزارش کردند که این رقم برای هر ساعت از سال ۲۰۲۲، ۲۳ میلیون دلار بود.
در همان سال تخمین زده شد که ده فاجعه بزرگ مرتبط با آب و هوا حدود ۱۷۰ میلیارد دلار برای جهان هزینه داشته است، از جمله ۳۰ میلیارد دلار در سیل ویرانگر که بیش از ۱۷۰۰ نفر را در پاکستان کشت و بیش از ۷ میلیون نفر را آواره کرد. با توجه به اینکه حدود نیمی از سود ۲۰۲۲ اکسون موبیل به راحتی میتواند هزینههای فاجعه پاکستان را پوشش دهد، برندگان و بازندگان واقعی وضعیت اضطراری آب و هوا را نمیتوان واضحتر از این تشخیص داد.
اما در ۱۲ مارس ۲۰۲۳، این رکوردشکنی سود تحت الشعاع انتشار مجموعه دیگری از نتایج مالی قرار گرفت: آمار شرکت ملی نفت عربستان سعودی آرامکو. سود سال ۲۰۲۲ آرامکو با کمی بیش از ۱۶۱ میلیارد دلار، نه تنها از مجموع نتایج شل، بریتیش پترولیوم، اکسون موبیل و شورون فراتر رفت، بلکه بزرگترین سود ثبتشده توسط هر شرکتی در جهان و در هر تجارتی بود.
نتایج آرامکو بر تغییر عمدهای که در کنترل نفت جهان در دهه های اخیر رخ داده است تأکید کرد: ظهور غیرقابل توقف شرکتهای ملی نفت (NOCs) که توسط دولتهای خاورمیانه، چین، روسیه و سایر کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت در جنوب جهانی اداره میشوند.
هنگامی که به این تغییرات در تجارت جهانی نفت فکر می کنیم، ضروری است که بدانیم نفت خام کالایی است که قبل از تبدیل آن به انواع سوخت مایع یا مواد خام، کاربرد عملی کمی دارد. به همین دلیل، هنگام ترسیم الگوهای نوظهور کنترل در نفت، توجه به بخش «پایین دستی» صنعت نفت، به ویژه مرحله بسیار مهم پالایش، حیاتی است. امروز، سلطه دیرینه غرب بر پالایش به طور قابل توجهی از بین رفته است و شرکتهای خاورمیانه توانستهاند بار اعظم حوزه پالایش را به خود اختصاص دهند.
حدود نیمی از ۱۵ شرکت برتر جهان در حال حاضر شرکتهای ملی نفت هستند و رتبههای اول، دوم و چهارم را شرکتهای چینی و عربستانی (سینوپک، شرکت ملی نفت چین و آرامکو عربستان) در اختیار دارند. تا سال ۲۰۲۰، سهم آسیا از ظرفیت پالایش جهانی به ۳۷ درصد رسید – بیش از مجموع آمریکای شمالی و اروپا.
تغییر الگو: چین در خاورمیانه پیش میتازد
این الگوها وابستگی متقابل قوی بین خاورمیانه (به ویژه منطقه خلیج فارس) و آسیا (به ویژه چین) در بخش نفت را تأیید میکند. اما این امر بسیار فراتر از صادرات صرف نفت خام خاورمیانه به آسیا است – بلکه فرآیندی است که شامل افزایش قابل توجه سرمایهگذاریهای بینامنطقهای بین دو حوزه است. این سرمایهگذاریها از سوی شرکتهای ملی نفت خلیجفارس و آسیایی و همچنین شرکتهای بزرگ خصوصی که در هر دو منطقه واقع شدهاند، انجام میشود. از طریق این جریانهای سرمایه، تمام مراحل در زنجیره ارزش نفت در هم آمیخته میشود: پالایش، تولید پتروشیمی و گردش محصولات نفتی به مصرفکننده. در سطح سیاسی، این پیوندها همچنین با توسعه روابط بسیار نزدیک بین دو منطقه همراه بوده است که در مجموعهای از توافقات دوجانبه اخیر، بازدیدهای دولتی در سطح عالی و ابتکارات دیپلماتیک مختلف دیگر به نمایش درآمده است.
این سرمایهگذاری به شرکتهای چینی نقش برجستهای در صنایع مرتبط با نفت در سراسر خاورمیانه داده است. به عنوان مثال، در امارات متحده عربی، شرکتهای چینی شرکای اصلی، شرکت دولتی نفت ملی ابوظبی (ADNOC) هستند و سهام عمدهای در میادین نفتی خشکی و فراساحلی دارند. در عراق، یک شرکت خصوصی چینی اکنون یکی از بزرگترین میادین نفتی جهان، میدان نفتی عظیم «مجنون» را اداره میکند. و در کویت، یکی از شرکتهای تابعه شرکت نفت چینی سینوپک با کنترل ۴۵ درصد از قراردادهای حفاری در این کشور، به بزرگترین پیمانکار حفاری نفت تبدیل شده است. بزرگترین قرارداد مربوط به مشارکت چین در بخش نفت خاورمیانه در سال ۲۰۲۱ نهایی شد: این مربوط به مشارکت چین در یک جوینت ونچر چندملیتی (JV) است که ۴۹ درصد از سهام شرکت خطوط لوله نفت آرامکو را در اختیار دارد.
اضطرار زیستمحیطی
با توجه به اینکه شرکتهای ملی نفت خلیج فارس و سایر شرکتهای سرمایهداری به طور فزاینده مستقیماً در داخل شبکههای تولید آسیا قرار دارند -و صرفاً به عنوان تأمینکننده نفت خام عمل نمیکنند- ما باید در نحوه برخورد با جغرافیای صنعت جهانی سوختهای فسیلی تجدیدنظر کنیم. همه شرکتهای ملی نفت های پیشرو در خلیج فارس از اهداف توافق پاریس حمایت کرده و تعهدات صفر خالص کشورهای خود را تایید کردهاند. «جاناتان سوئین»، تحلیلگر حوزه انرژی سبز، در این رابطه گفت: «کشورهای خاورمیانه نشان دادهاند که رویکردهای خود در حوزه انرژی را دستخوش تغییرات بسیاری قرار دادهاند و در این زمینه حتی از شرکتهای آمریکای شمالی نیز پیشروتر و آمرانهتر عمل کردهاند.»
نگاهی به بحران اقلیمی نشان میدهد که واقعیتهای جدیدی که شرکتهای نفتی خاورمیانه پیش گرفتهاند قدمبهقدم در جهت بهبود و تسریع عقبنشینی از سیاستهای اشتباه دولتهای غربی را در دستور کار قرار داده است.