یادداشت
آیا کارزارهای اینترنتی میتوانند صداهای خاموش را بلند کنند؟ راهی که ظریف به یادمان انداخت
محمدجواد ظریف در این میان کار دیگری نیز انجام داد که ادامه آن میتواند راه را برای بسیاری از صداهای ناشنیده و قدرت بیقدرتان باز کند، او در ۲۹ خردادماه یعنی درست ۱۰ روز مانده به روز رأیگیری کارزاری را ثبت کرد که در کمتر از یک ماه بیش از ۵۰۰ هزارنفر آن را امضاء کردند که تبدیل به سومین کارزار پرامضای پلتفرم «کارزار» شد.
انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری به پایان رسیده و بحق میتوان محمدجواد ظریف را مهمترین فرد در پیروزی مسعود پزشکیان دانست، او بود که سههفته سخت را شهر به شهر گشت تا مردم را مجاب کند تا در انتخابات رأی دهند و نام پزشکیان را روی برگه خود بنویسند. حالا از آن روزها تصاویر خندان این دو فعال سیاسی به یادگار خواهد ماند، اما محمدجواد ظریف در این میان کار دیگری نیز انجام داد که ادامه آن میتواند راه را برای بسیاری از صداهای ناشنیده و قدرت بیقدرتان باز کند، او در ۲۹ خردادماه یعنی درست ۱۰ روز مانده به روز رأیگیری کارزاری را ثبت کرد که در کمتر از یک ماه بیش از ۵۰۰ هزارنفر آن را امضاء کردند که تبدیل به سومین کارزار پرامضای پلتفرم «کارزار» شد.
نام کارزار ظریف «حمایت از دکتر پزشکیان، برای نجات ایران با تشکیل دولت ملی» بود و او آن را اینگونه آغاز کرده بود: «من، محمدجواد ظریف به همراه امضاءکنندگان این کارزار از دکتر مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری حمایت میکنیم.» و در پایان نوشته بود: «بیشک رضایت مردم و همراهی آنها با دولت یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت و امنیت ملی است. برای همین ما امضاءکنندگان این کارزار با حضور خود در انتخابات و انتخاب دکتر پزشکیان، به تشکیل یک «دولت ملی» کمک خواهیم کرد.»
انتخابات به پایان رسید و حمایت ظریف جواب داد اما اتفاق مهمی که در این میان رخ داد، کاری بود که او با ثبت این کارزار انجام داد که میتواند برای مردم ابزاری خاص و مطمئن برای رساندن صدای هرچند کم و ضعیف آنها به مسئولان باشد و هم میتواند جایگاه پلتفرمی همچون کارزار را در مناسبات دولت باز کند. نوشتن هر کارزار میتواند درخواستها، انتقادات و حتی تظلمخواهی مردم را نه به شیوههای سنتی مانند دیدار رودررو مدیران با مردم بلکه با شیوهای مدرن و با ترکیبی از امضاهایی که به سندیت هر کارزار کمک میکند، به گوش دولتمردان برساند. ظریف حالا میتواند حلقه وصل چنین پلتفرمی با مسئولان و حلقه اول رئیسجمهور هم باشد و اعتباری که کارزارها در آغاز قرن جدید داشتند را برگرداند و عدم همراهی دولت سیزدهم، وقوع اتفاقات نیمه دوم سال ۱۴۰۱ که منجر به کندی اینترنت و فشارهای امنیتی به این پلتفرم شد را بازسازی کند.
مقاومت با یک امضاء
ظریف در حالی سومین کارزار پرامضاء را از آن خود کرد که در صدر این جدول کارزار «مخالفت با طرحهای محدودکننده اینترنت بینالمللی و فیلترینگ شبکههای اجتماعی» است که یک میلیون و ۱۹۷ هزار و ۴۷۰ نفر آن را امضاء کرده بودند و یکی از دلایل اینکه طرح صیانت در مجلس یازدهم با چالش مواجه شد، مقاومتی بود که از طرف مردم و با شیوههایی همچون ثبت کارزار انجام شد.
حالا اما زمانه دیگری شروع شده است، دولت پزشکیان اینترنت را فرصت میداند و همین میتواند راه را برای بیان نظرات و درخواستهای مردم از دورافتادهترین قسمتهای ایران باز کند، چراکه جمعآوری امضاء بهعنوان یک کارزار و طرح مطالبه از مسئولان در برابر افکار عمومی میتواند ابزاری کارآمد برای رساندن صدای مطالبهگران و پیگیری مؤثرتر آن تا رسیدن به نتیجه نهایی باشد؛ چیزی که در اصل هشتم قانون اساسی نیز به آن اشاره شده است: «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل برعهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت، شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین میکند. «والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر».
موجی که ظریف ایجاد کرد
اما آنچه در این میان مهم است و از دولت چهاردهم انتظار میرود این است که وجود پلتفرمهایی که بهصورت خصوصی و نه دولتی، مطالبات مردم را جمع و برای آن امضاء جمعآوری میکنند را بهرسمیت بشناسد و مانند محمدجواد ظریف از آن بهعنوان ابزاری برای ایجاد موج و ساماندهی خواستههای مردم استفاده کند و کارزارها را یکی از راههای مطالباتی مردم بداند که قرار است بهعنوان یکی از بازوهای جامعه مدنی و سمنها، الزاماتی را برای دولت ایجاد کنند تا پاسخگویی بیشتری داشته باشند.
در هر صورت اگر مطالبات مردم از طرف دولت و نهادهای دیگر شنیده شوند و به آنها به دید استثنا نگاه نشود و تبدیل به یک سازوکار شوند قطعاً میتوانند در اقناع افکار عمومی تاثیر بگذارند و اگر هر کدام از کارزارها با شکست مواجه شد دولت میتواند مردم را درباره آن قانع کند.
این انتظار از دولت وجود دارد که باتوجه به مطالبات، همچنین بروز اعتراضاتی که هرازگاهی شاهد آن هستیم، خود و مسئولان را به پاسخگویی در برابر چنین کارزارهایی ملزم کند و بهعنوان نمونه مصوبهای را در هیئتدولت در این خصوص بگذراند و بازوهای اجرایی خود را وادار به پاسخگویی کند و درنهایت با تبدیل آن به لایحه حتی دو قوه دیگر و نهادهای کشور را ملزم و مکلف به پاسخگو بودن به مردم کند.
البته یک بار محمود صادقی نماینده تهران در مجلس دهم تلاش کرد پاسخگویی مقامات و نهادها به مطالبات مردم که برای آن امضا جمع کردهاند را به ثمر برساند که بهدلیل برخی ایرادات بخشنامه داخل مجلس ناموفق بود.حتی یکبار نیز «حسامالدین آشنا» بهعنوان رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک دولت حسن روحانی طرحی با عنوان «دوباره مردم» را نوشت که در آن ثبت مطالبه و پیگیری آن و نوع پاسخگویی به آن هم دیده شده بود اما با اینکه باید آن را یک نسخه دولتی دانست، اما همان نیز ناکام ماند و بایگانی شد.
بدنه ستاد مسعود پزشکیان در دوره مبارزات انتخاباتی از بحث مطالبه و کارزار استفاده کردند و البته بهنظر میرسد که باید سازوکاری داشته باشند که مطالبات پرتعداد مردمی را ساماندهی کنند و مانند دولتهای قبل به عدد و آمار خلاصه نشود پس باید دلیل و ضرورت چنین ساختاری تعریف شود و روی این موضوع هدفگذاری شود که قوانین کشور چه پتانسیلهایی دارد که میتواند به بهبود رابطه دولت و مردم کمک کند.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت خصوصی بودن پلتفرمهای جمعآوری امضاء در جهان است که نتایج نشان داده پلتفرمهای خصوصی موفقیتهای بیشتری نسبت به مدلهای دولتی آن داشتند. لزوم و حضور چنین پلتفرمهایی نشان میدهد که دولتها بهدنبال پیگیری مطالبات مردم هستند و اتفاقاً این روند باعث خواهد شد مطالبات خشونتآمیز در سطح جامعه کمتر شد، چراکه وقتی صدا و درخواست فرد یا گروهی شنیده نشود قطعاً به سمت رفتارهای تند و خشن خواهند رفت.
با وجود سازوکار درست است که میتوان مسئولان را پاسخگو کرد و قولهایشان را قابل پیگرد دانست. نوشتن یک کارزار میتواند به مطالبات مردمی سندیت ببخشد و اگر مسئولان را وادار به این کند که پاسخگوی وعده خود باشند و اگر پاسخگو نبودن دولتیها و مقامات به چشم بیاید، قطعاً به پیوند دولت و ملت کمک بیشتری خواهد کرد.
اتفاقاً فضاهایی مانند کارزار که بهصورت غیردولتی اداره میشوند امنیت خاطر بیشتری را برای نویسندگان کارزارها و مطالبهگران ایجاد میکنند تا مردم از این طریق اعتراض و خواسته خود را بیان کنند و حتی میتوان با مرتبکردن و دستهبندی این دادهها و مطالبات، آن را در اختیار دولت، پژوهشگران و جامعهشناسان قرار داد تا از طریق آن بتوان برنامههای میانمدت و بلندمدت را تنظیم کرد و نبض جامعه را بیشتر بشناسند.
اهمیت استقلال سیاسی
تجربه کشورهایی که هم پلتفرم دولتی، هم پلتفرم خصوصی برای مطالبات دارند نشان داده که در همه آنها تعداد کارزارهای ثبتشده پلتفرمهای خصوصی بیشتر بوده است که همین نشان میدهد پیگیری مردمی که بتواند در مقابل دولت باشد و آنها را وادار به پاسخگویی کند، بهتر و بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از دلایل مهم وجود پلتفرمهای خصوصی این است که استقلال سیاسی دارند که اتفاقاً مثال آن را در پلتفرم کارزار در کشورمان میتوانیم ببینیم؛ محمدجواد ظریف در کارزاری در این پلتفرم مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به مسعود پزشکیان دعوت میکند و در کنار آن مخالفان او کارزار با عنوان «درخواست ندادن رأی اعتماد محمدجواد ظریف برای وزارت در دولت دکتر پزشکیان» را ترتیب میدهند و خطاب به نمایندگان مجلس مینویسند: «جناب محمدجواد ظریف سکاندار وزارت امور خارجه در دولت آقای روحانی، عملکرد ضعیفی در مسائل راهبردی دارد. او در زمانی که عهدهدار مسئولیت وزارت بود، بازیچه آمریکا و کشورهای اروپایی شده بود. از شما نمایندگانِ ملت نجیف و شریف ایران درخواست میشود که جناب آقای محمدجواد ظریف را برای وزارت در دولت دکتر پزشکیان انتخاب نکنید.» مقایسه این دو کارزار نشان میدهد که پلتفرمهای جمعآوری امضاء قرار نیست در خدمت جناح و دولت خاصی باشند و سیاسی عمل کنند، بلکه تنها به دنبال این هستند که صدای همه جریانها و افراد را به گوش مسئولان برسانند.
یکی دیگر از مهمترین اتفاقات شنیدن صدای مطالبات گروههای خاموش است که بهشکل زیادی در ایران وجود دارد که متاسفانه به این نتیجه رسیدهاند که گویی قرار نیست صدای آنها شنیده شود اما پلتفرمی که بهدنبال مطالبات مردمی است، میتواند صدای آنها را نیز به گوش مسئولان برساند. کارزار «درخواست توقف قطعی پتروشیمی میانکاله و بازپسگیری اراضی مرتعی واگذار شده» نمونه خوبی است که حتی دولت و مسئولان پتروشیمی فکر آن را نمیکردند که نیروهای محلی با ایجاد یک کارزار آنها را به چالش کشیده و پروژه را متوقف کنند.