یادداشت
نقش انتخاب مدیران کارآمد در شکست وابستگی به مسیر؛ توصیهای به رئیسجمهور منتخب
یک استاد دانشگاه و فعال صنعتی خطاب به دکتر پزشکیان نوشت: اکنون اما یک پنجره فرصت بواسطه انتخابات، گشوده شده است. انتخابات ها معمولاً به عنوان محرکی مهم برای توسعه قابلیتهای سازمانی تلقی میشوند، زیرا حضور افراد با جهتگیریهای تازه میتواند به ارتقاء روتینهای عملیاتی و مآلاً، قابلیتهای سازمانی در نظام اداری بیانجامد. متأسفانه در کشور ما در دو دهه گذشته، از این ظرفیت به درستی استفاده نشده است که علت آن را در فرصتی دیگر واکاوی خواهم کرد.
به گزارش پایگاه خبری اصلاحات نیوز؛ دکتر میثم سعیدی استاد دانشگاه و فعال صنعتی طی یادداشتی با اشاره به پیروزی دکتر پزشکیان رئیس جمهور منتخب مردم نوشت:
نظام حکمرانی اجرایی کشور به دلایلی دچار چالش و بحران فرسودگی و ناکارآمدی شده است. این مسئله در سخنان تمامی نامزدهای ریاست جمهوری، علیالخصوص جناب اقای دکتر پزشکیان، مشهود بود. به وضوح میبینیم که روتینهای عملیاتی نظام اداری ایران کارآیی خود را از دست دادهاند. روتینهای کارآمد با تکیه بر دانش(Knowledge)، مهارت (Skills)، هماهنگی (Coordination) و ارتباطات داخلی (Internal Communication) توسعه و پایداری مییابند. اما در سالهای اخیر، به دلیل کاهش ذخیره دانش و جایگزینی مدرکداران بیسواد بهجای افراد متخصص و ماهر، روتینها و فرایندهای اداری کشور دچار اعوجاج و ناکارآمدی شدهاند. قابلیتهای سازمانی (Organizational Capabilities) بر اساس این فرآیندها شکل میگیرند و با فقدان این قابلیتها، سازمانها از انجام وظایف و مأموریتهای خود بازماندهاند یا آن را ناقص انجام میدهند که نتیجه آن ناکارآمدی، فساد و در نهایت، ناامیدی مردم بوده است. از پیامد های دهشتناک چنین وضعیتی، شکل گیری نوعی نظام حکمرانی است که در سپهر اجرا، فاقد ظرفیت پیش بینی و تشخیص فرصتهای آتی و عدم اتصال به حافظه تاریخی سازمان است که به نوعی آلزایمر سازمانی، منجر خواهد شد. اگر این بیماری زود مداوا نشود مصدر کثیری از مصیبت ها خواهد شد.
اکنون اما یک پنجره فرصت بواسطه انتخابات، گشوده شده است. انتخابات ها معمولاً به عنوان محرکی مهم برای توسعه قابلیتهای سازمانی تلقی میشوند، زیرا حضور افراد با جهتگیریهای تازه میتواند به ارتقاء روتینهای عملیاتی و مآلاً، قابلیتهای سازمانی در نظام اداری بیانجامد. متأسفانه در کشور ما در دو دهه گذشته، از این ظرفیت به درستی استفاده نشده است که علت آن را در فرصتی دیگر واکاوی خواهم کرد.
نکته اصلی مورد نظر نگارنده، شرایط نظام حکمرانی کشور در عرصه اجرائی است که در این مسیر قفل شده است که اصطلاحاً به آن وابستگی به مسیر (Path Dependency) میگویند.
این گزاره به این معناست که ساختار اداری در مسیر و تاریخ طیشده نظام حکمرانی قفل شده است. اگر خبر استفاده از همان افراد گذشته برای اداره وزارتخانهها صحت داشته باشد، این مسیر را نخواهد گشود زیرا آنها خود در شکلگیری این وابستگی نقش داشتهاند.
آیا میتوان بر این قفلشدگی غلبه کرد؟ پاسخ مثبت است اما بسیار دشوار و پرهزینه است که البته نباید درنگ کرد. با انتخاب دکتر مسعود پزشکیان به عنوان رئیسجمهور، این پنجره فرصت غلبه بر وابستگی به مسیر در نظام حکمرانی حاصل شده است. ایشان میتواند فرصتی برای غلبه بر این قفل شدگی تاریخی باشد و اندک غفلتی از سوی ایشان، همه ایدهها و قولهای ارزشمندشان به مردم را در سیاهچاله وابستگی به مسیر خواهد انداخت. اولین گام برای غلبه بر این قفلشدگی تاریخی، انتخاب و گزینش افرادی به عنوان مدیران ارشد همکار در دستگاه عریض و طویل اجرایی است که فهم دقیقی از این مسئله دارند و بخشی از علت این عارضه نبودهاند.
موفقیت جناب آقای دکتر پزشکیان به انتخاب ترکیبی جدید، خردمند و با مهارت ها و تخصص های جدید و آشنا به تحولات روز از افراد پاکدست و حتیالمقدور بدون سابقه وزارت به عنوان اعضای هیأت دولت، گره خورده است. افرادی که رییس جمهور، نگران به اصطلاح یال و کوپال آنها نباشد، زیرا این یال و کوپال پس از شش ماه عملکرد صحیح وزرا، برای آنان به دست خواهد آمد.
چنین ترکیبی با جهتگیری نوآورانه و کارآفرینانه، به همراه اندکی ریسکپذیری و بهرهگیری از فناوریهای نوین، میتواند امیدی موثر برای غلبه بر وابستگی به مسیر در نظام حکمرانی در سپهر اجرایی باشد و کشور را به مسیر توسعه پایدار رهنمون سازد. هیأت دولتی با این ویژگیها نیز میتواند در گزینشهای سلسلهمراتبی خود در زیر مجموعه ها، هلدینگ ها، شرکت ها و .
. همین معیارها را به کار گیرد و تحولی بزرگ ایجاد کند که نتیجه آن کارآمدی و سلامت دستگاه اداری کشور خواهد بود. به گمان نامبرده، مردم هم از چنین انتخابی استقبال خواهند کرد چون می خواهند چهره های جدید، موثر، کارآمد و متخصص را در صدر امور اجرایی ببینند نه افرادی که بارها و بارها، امتحان خود را پس داده اند. چنین باد.