سیاسی
پیروزی احتمالی قالیباف یعنی فشار بیشتر به روزنامهنگاران؟
بیستم خرداد ماه بود که همزمان با اعلام اسامی نهایی نامزدهای تأیید صلاحیتشده انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم، «یاشار سلطانی» و «صبا آذرپیک» برای اجرای حکم قطعی قضائی با شکات خصوصی متعدد، بازداشت شدند.
خبرآنلاین نوشت: خبر بازداشت «یاشار سلطانی» و «صبا آذرپیک»، درست در زمانی که اسامی نامزدهای نهایی انتخابات ریاستجمهوری منتشر شد، توجهات را به سمت یکی از نامزدها برد؛ محمدباقر قالیباف که برخی او را جدیترین یا یکی از جدیترین رقبا میدانند و از این روست که احیانا او اکنون بیش از هر زمان دیگری خود را نزدیک به صندلی پاستور میبیند؛ آرزویی که دو دهه برای تحقق آن صبر و تلاش کرده و هنوز هم در سودای پاستورنشینی به سر میبرد.
همزمانی معنادار حضور قالیباف در رقابتهای انتخاباتی با دستگیری این دو فعال رسانهای تا جایی پررنگ شد که این نامزد عصر روز پنجشنبه (۲۴ خرداد) در ادامه برنامههای تبلیغاتی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری که از صداوسیما پخش میشود، در میزگرد فرهنگی برنامههای خود را تشریح کرد و در بخشی از این برنامه به بازداشت دو فعال فرهنگی واکنش نشان داد و عنوان کرد «وقتی وارد نیروی انتظامی شدم، همه شکایتهای فرمانده سابق از رسانهها را پس گرفتم. این دو فرد شاکی خصوصی دارند و اگر نیاز باشد با شکات آنها صحبت میکنم».
در حالی قالیباف این ادعا را مطرح کرد که روز بعد (جمعه)، وحید اشتری ذیل مطلبی در شبکه ایکس، گفتههای این نامزد را رد کرد و نوشت «آقای قالیباف دیشب در تلویزیون گفت من هیچ وقت از هیچ رسانه و فردی شکایت نکرده و نمیکنم و مدعیالعموم (دادستان) این کار را میکند».
با این حال اشتری تأکید کرد که «قالیباف بارها از او و دیگر خبرنگاران شخصا شکایت کرده است» و برای تأیید سخنان خود دست به انتشار شکوائیهای زد که محمدباقر قالیباف، یکی از شکات آن بود.
هرچند زندانیشدن «یاشار سلطانی» و «صبا آذرپیک»، از قبل پیشبینی میشد که چهرههای دیگری مانند وحید اشتری هم به این جمع اضافه خواهد شد؛ اما جالب اینجاست که درست همان روز جمعه و پس از تکذیب گفتههای قالیباف، اشتری (روز جمعه) در مطلبی در شبکه ایکس خبر داد که «بنده تا دیروز هیچ پروندهای که حکم قطعی داشته باشد، نداشتم. دیروز اتفاقی مطلع شدم تمام پروندههای باز را بدون ابلاغ به بنده ظاهرا خیلی عجیب به شعبه ۱۴ تجدیدنظر منتقل کردهاند. امروز متوجه شدم همین یکی، دوروزه رأی هم صادر میشود و برای اجرای حکم زندان به اجرای احکام میروم».
در نهایت این فعال رسانهای باور دارد که «انگار دارند همه چیز را برای روی صندلی نشاندن به گفته اشتری، یک «دردانه» قربانی میکنند».
اگرچه فاصله ادعای قالیباف با نداشتن نقشی درباره بازداشتهای اخیر با واقعیت میتواند از منظر صحت ادعای یک نامزد انتخاباتی محل بحث جدی و از پاشنهآشیلهای کسانی باشد که سودای حضور در جایگاه ریاستجمهوری ایران را دارند، همچنان که عباس عبدی در نوشتهای به فقدان صداقت اشاره کرده و نوشته «چند بار گفتهام شکایت حق همه است. چون همه باید مطابق قانون عمل کنیم. پس شکایت از رسانهها هیچ ایرادی ندارد و نیازی به تکذیب نیست. ولی اینکه بگوییم شکایت نکردهایم، درحالیکه فهرست حدود ۴۰ مورد شکایت به نام تکذیبکننده در دسترس است، نشاندهنده ناهنجاری جدی در گفتار است».
باوجوداین نکته کلیدیتر ناظر به آینده مبهم سوتزنان، افشای فساد و تداوم باب انتقاد است. با توجه به روندی که برای این افشاگران فساد تحت عنوان «سوتزنی» شکل گرفته، احتمالا باید در روزهای آتی منتظر افزودهشدن اسامی دیگر و فهرست بلندبالایی از این نوع مواجهه باشیم. چراکه همزمانی بازداشت این افراد با رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری که قالیباف یک پای جدی آن است، از هر منظری که مورد تحلیل و مداقه قرار گیرد، «اتفاقی» نیست.
فارغ از اینکه ارزیابی اشتری برای روی کار آمدن یک دردانه، حتی به هر قیمتی تا چه حد نزدیک به واقعیت باشد، اما بسیاری از فعالان رسانهای را که انتقادات جدی به عملکرد قالیباف از دوره حضورش در شهرداری تا ریاست مجلس یازدهم و پروندههای متعدد او دارند، نسبت به آینده خود دچار تردید کرده است که فردای پس از انتخابات چه بر سر آنان خواهد آمد یا در صورت پیروزی قالیباف دیگر مجالی برای سوتزنی و انتقاد خواهد ماند؟!