عمومی
مذاکرات هستهای وین شاید در آینده به عنوان نقطه آغاز جنگ سرد آمریکا و چین باشد
میدلایست آی در گزارشی نوشته که مذاکرات هستهای وین شاید در آینده به عنوان نقطه آغاز جنگ سرد جدید بین آمریکا و چین به یاد آورده شود.
به گزارش اصلاحات نیوز؛ به ادعای این نشریه؛ مذاکرات وین برخلاف آنچه به نظر میرسد، تنها درباره احیای برجام نیست؛ بلکه میتوان از آن به عنوان نوعی زورآزمایی و چانهزنی بین آمریکا و چین درباره نظم جدید جهان نیز نام برد. نظمی که همزمان با قدرتگیری تدریجی چین و البته کاهش تدریجی قدرت آمریکا نظم سابق تکقدرتی جهان را به چالش کشیده است…
در این گزارش که به قلم پیتر اوبورن به رشته تحریر درآمده؛ بعد از ذکر اینکه «این روزها در وین شاهد آخرین تلاشها برای نجات توافق هستهای ایران هستیم- که دونالد ترامپ سه سال پیش آن را از بین برد»؛ به سابقه پایتخت اتریش به عنوان شهر محل وقوع رخدادهای فیلم سینمایی «مرد سوم»- شاهکار کارول رید در مورد روزهای اوج جنگ سرد- اشاره شده و در ادامه نیز بر این موضوع تاکید شده که بعید نیست در آینده مذاکرات جاری در این شهر به عنوان افتتاحیه جنگ سرد بعدی به یاد آورده شود.
میدلایست آی بعد از تاکید دوباره بر این که «منظور از جنگ سرد جدید، جنگ بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی نیست، بلکه جنگ آمریکا و چین- که یک ابرقدرت نوظهور به شمار میآید- مد نظر نویسنده قرار دارد»، به این واقعیت اشاره کرده که «مذاکرات وین به تمامی درباره توافق هستهای نیست و تنها تا حدی به جمهوری اسلامی ایران میپردازد». در حقیقت به عقیده میدلایست آی «مذاکرات وین درباره نظم جهانی جدیدی است که بعد از عقبنشینی عجولانه و سراسیمه آمریکا از عراق و افغانستان، در حال تولد است».
البته به باور نویسنده «این درست است که مذاکرات وین در ظاهر درباره ایران برگزار میشود، اما در واقعیت موضوع درباره چیزی فراتر از یک کشور خاص است. به دیگر زبان، این که مذاکراتی که در وین در جریان است، درباره ساختار جدید امنیت جهانی است. تحولاتی که بر تمام طرفهای حاضر در این گفتگوها تاثیر میگذارد- و فرانسه، روسیه، بریتانیا، چین، آلمان و البته آمریکا هیچکدام از آن برکنار نیستند».
نویسنده در سطور بعدی ضمن ذکر نقش این شش کشور (۵+۱) در حصول توافق هستهای- به غیبت آمریکا در دور جدید مذاکرات اشاره میکند که پس از نقض یکجانبه توافق به خواست ایران از میز مذاکرات دور مانده و ناچار است از طریق دیپلماتها و پیامرسانهای اروپایی روند تحولات را دنبال کند. موضوعی که به نوعی نبود هر گونه اتفاق نظری در میان مذاکرهکنندگان را توضیح میدهد- که مثلاً در روز افتتاحیه مذاکرات چینیها را وامیدارد اظهارات تندی درباره نفاق هستهای غرب مطرح کنند و همدلی خودشان را با جمهوری اسلامی ایران نشان دهند.
به ادعای میدلایست آی؛ مذاکرهکنندگان ایرانی که گفتهاند به رغم پایبندی کشورشان به توافق سال ۲۰۱۵ و توقف غنیسازی اورانیوم، غرب اما تحریمها را برنداشته است؛ در واقع به دوگانگی رفتار آمریکا اشاره میکنند که در عین ادعاها و صحبتهای صلحطلبانه باراک اوباما، اما، خزانهداری آمریکا نهادهایی را که قصد تجارت با ایران داشتند، تهدید و تحریم کرد- و همین هم ورود ایران به توافق هستهای را تا حد زیادی تبدیل به یک تصمیم بیحاصل کرد. بیمیلی ایران برای حضور در دور جدید مذاکرات را تنها و تنها با تمسک به این موضوع هم میتوان توجیه کرد؛ و البته نارضایتی چین و روسیه را- که تاکنون سعی کردهاند در دو قطبی ایجاد شده بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در روند تحولات و مذاکرات، در کنار ایران قرار گیرند.
میدلایست آی در پایان به شکاف ایجاد شده بین چین و روسیه با اروپا (و البته آمریکا) میپردازد- که بعد از تحقیر ایالات متحده آمریکا در کابل شدت گرفته و افزایش یافته است. در حقیقت تحولات افغانستان در ماه آگوست- که به دنیا پیام داد آمریکا در حال ضعیف شدن است- موجب شده روسیه و چین انگیزه بیشتر و حضور قویتر و قدرتمندتری برای مقاومت در برابر تلاشهای آمریکا برای استفاده ابزاری از دلار علیه کشورهایی مانند ایران داشته باشند- که شواهد این جرات و جسارت بیشتر را این روزها در وین میبینیم. رویکردی که به رغم ادعای گستاخانه آنتونی بلینکن مبنی بر این که برای بازگشت ایران به توافق هستهای بسیار دیر شده؛ تیمهای مذاکرهکننده از جمله تیم ایران را به این باور رسانده که اتفاقاً زمان برای خود واشنگتن دارد تمام میشود و این کشور که موقعیتش ضعیفتر از حد تصور است، باید با واقعیتهای ناخوشایند یک جنگ سرد دیگر کنار بیایند.
انتهای پیام