سیاسی
نقش مرموز سعید جلیلی در حوادث ۸۸/ قضاوت را باید به تاریخ سپرد/ جریان مقصر با بازی تکراری «آی دزد، آی دزد» از معرکه نگریزد
یک فعال اصولگرا درباره نقش جلیلی در حوادث سال ۸۸، نوشت: دلیلی ندارد منتظر باشیم اسناد فلان وزارتخانه یا سازمان بیگانه بعد از دهها سال منتشر شود و نقش خیلیها آشکار گردد. آن هم به جای خود مفید است اما چه بسا به عمر بسیاری از سیاست پیشگانی که در ان دوره زیستهاند وصال ندهد.
به گزارش اصلاحات نیوز؛ محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
انتشار متنی در باره نقش آقای #سعید_جلیلی در فتنه ۸۸ توسط حجت الاسلام والمسلمین سناییفر از قضات بازنشسته که از صاحب منصبان قضایی به شمار میرفته، برگ مهمی از تاریخ سالهای اخیر کشور است که نباید به سادگی از آن عبور کرد.
تا کنون بیشترین مطالبی که درباره انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ گفته شده، روایتی برساخته از سوی یک جریان سیاسی است که اتفاقا آقای سعیدجلیلی در آن جایگاه مهم و تعیینکنندهای دارد..
با انتشار نکته آقای سناییفر مبنی بر مخالفت جلیلی به عنوان دبیر شورایعالیامنیتملی با حضور آقای میرحسین موسوی در تلویزیون به منظور ختم غائله، این پرسش جدی به وجود میآید که این تصمیم که می توانست باحتمال بسیار زیاد، آتش فتنه را مهار کند، از کدام پشتوانه مشکوک و مسئلهداری برخوردار است؟
اگر آن مصاحبه انجام میشد از خسارت های بزرگ به اموال و اماکنعمومی جلوگیری میگردید و ضربه های سیاسی پی درپی به اعتبار نظام وارد نمی شد. شاهد ماه ها ناآرامی در خیابانها نمیبودیم و آرامش روانی میلیونها ایرانی مخدوش نمیشد و خاطره آن انتخابات به کام تاریخ معاصر تلخ نمی شد.
در سایه آن وقایع ، احمدی نژاد با فرصتی که رخدادهای انتخابات ۸۸برایش فراهم کرد ( و حالا با نامه یک قاضی روشن شده که نقش آقای سعید جلیلی ، علت موجبه آن بوده) آغازگر یا تشدیدکننده تحریم هایی بود که ۱۲-۱۳سال است بزرگترین ضربه ها را بر سفره مردمی زده که هر دوی آنها (جلیلی و احمدی نژاد) برایشان تظاهر به غصه خوردن کردهاند.
پیشنهاد این نوشته، رسیدگی قضایی به نقش مرموز آقای جلیلی در واقعه۸۸ نیست . قضاوت را باید به تاریخ سپرد ، هرچند عقدهگشاییهای منتسبان او در همین ماههای اخیر، پرده از چهره او و آنها برداشته است. آنچه مدنظر است اینکه اهالی سیاست و رسانه یکبار دیگر، فتنه ۸۸ را با روشن شدن بازیگر یا بازیگرانی که جدیدا نقش شان لو رفته بازخوانی کنند تا جریان مقصر با بازی تکراری “آی دزد، آی دزد” از معرکه نگریزد.
هرچند نقش بیگانگان در بهره برداری از رخدادهای۸۸ قابل کتمان نیست اما با بررسی بیشتر نقطه های تاریک تاریخ آن سال میتوان ردپای جریان های مشکوک و شاید وابسته به دشمن را کشف کرد. تاکنون فقط یک روایت از آن اتفاق گفنه شده که روز به روز بر بی اعتبارشدنش افزوده میشود. روی دیگر سکه را هم باید دید.
دلیلی ندارد منتظر باشیم اسناد فلان وزارتخانه یا سازمان بیگانه بعد از دهها سال منتشر شود و نقش خیلیها آشکار گردد. آن هم به جای خود مفید است اما چه بسا به عمر بسیاری از سیاست پیشگانی که در ان دوره زیستهاند وصال ندهد.
این قلم خدای ناکرده مانند برخی از ما اصولگراها بدنبال متهم کردن کسی به وابستگی به دشمن نیست. چه بسا بعضی افراد انقدر دچار پخمگی سیاسی بوده و هستند که نیازی نبوده است دشمن آنها را به عنوان عامل استخدام کند. آنها همچون برههای سر به زیر بدنبال بوتهای از علف روان شده و در مرتع دشمن چریدهاند.