سیاسی
دولت رئیسی، دولت مونولوگ است نه دیالوگ
دولت رئیسی، دولت مونولوگ است نه دیالوگ. در دولت روحانی اندکی فضا بهتر شده بود که دوباره بلای دولت رئیسی بر سر ما نازل شد.
محمد مهاجری، تحلیلگر سیاسی اصولگرا گفت: «صحبت رئیسجمهور با رسانه ملی بهصورت کلی مسئلهای نادرست نیست اما اینکه این رسانه به مثابه یک تریبون یکطرفه و بدون چالش برای بیان گفتههای رئیسجمهور باشد، نه برای شخصیت رئیسجمهور امتیازی محسوب میشود و نه برای صداوسیما به لحاظ شأن حرفهای و رسانهای ارزشی به حساب میآید.»
به گزارش روزنامه هم میهن بخش هایی از گفت وگوی مهاجری را در ادامه می خوانید:
رئیسی در میان رؤسایجمهور کمترین میزان ارتباط حضوری با رسانهها را داشته و معمولاً از این مسئله پرهیز میکند که این پرهیز هم از طرف تیم رسانهای و تیم تبلیغاتی دولت برای رئیسجمهور رقم خورده است. بنابراین وقتی افرادی سوالات کلیشهای را در برابر رئیسجمهور مطرح میکنند جوابهای او هم کلیشهای خواهد بود که دردی از مردم دوا نمیکند.
در حال حاضر فضای حاکم بر تیم فرهنگی- رسانهای دولت بهگونهای است که این افراد در منتهیالیه ضعیفترین افراد رسانهای کشور قرار دارند. این نکته را براساس مرور سوابق این دوستان میگویم.
معنای این سخن آن نیست که درمیان این تیم افراد حرفهای حضور ندارند بلکه به این معناست که یا اجازه میدانداری در عرصه فعالیت خبری- رسانهای به افراد حرفهای داده نمیشود یا اینکه این افراد ترجیح دادهاند که به جای عمل به وظیفه حرفهای خود بیشتر به توجیه فعالیتهای دولت بپردازند. این موضوع باعث شده عملکرد مجموعه افرادی که به صورت اعم کار رسانهای در دولت میکنند و بهطور اخص برای رئیسجمهور کاری انجام میدهند، بسیار ضعیف و غیرقابل قبول باشد.
با حضور افراد حرفهای بهعنوان مصاحبهکننده، رئیسجمهور متوجه میشود که چهرههای رسانهای سوالات خوبی میپرسند و باید برای سوالات خوب، پاسخهای مناسبی پیدا کند. در این شرایط رئیسجمهور متوجه میشود که اهالی رسانه منحصر به چند نفری که پیرامونش هستند یا همان چند نفری که در مصاحبه تلویزیونی روبهروی او قرار میگیرند، نیستند.
نخست اینکه، به دنبال ژست هستند و گمان میکنند صحبت با رسانههای خارجی برایشان پرستیژ به دنبال دارد. دوم اینکه، رسانههای خارجی به اندازه رسانههای داخلی به مسائل داخلی کشور مسلط نیستند و به همین دلیل هم وارد چالشهای جدی نمیشوند. همچنین درنظر داشته باشید که مسئولان کشور توان انتخاب از بین رسانههای خارجی را دارند و میتوانند رسانهای را برای گفتوگو انتخاب کنند که خیلی هم وارد چالش با آنها نشود.
متاسفانه دولت سیزدهم به شیوهای عمل میکند که میتواند باعث بیاعتباری آمارها و اطلاعاتی شود که ممکن است درست هم باشند. برخی از آمارها اشتباه نیستند. مثلاً ممکن است واقعاً میزان تورمی که میگویند درست باشد اما سال پایه را تغییر داده باشند یا از سبد هزینههایی که قبلاً با آنها تورم محاسبه میشد مواردی را حذف یا اضافه کرده باشند، چون این موارد را اعلام و شفاف نمیکنند آمار به دلخواهشان کاهش مییابد.
بنابراین بهتر است فضای ارائه آمار را به سمت حرفهای سوق داده و اجازه دهند افراد مسلط به این حوزه درباره آمارها اظهارنظر کنند. حتی پیش از انتشار آمارها آنها را به اطلاع برخی چهرههای علمی برسانند. در این صورت آسیب این نحوه آمار دادن کمتر شده و دولت هم کمتر بیاعتبار میشود. آماری که معمولاً اعلام میکنند به جز بیاعتبار کردن دولت نتیجهای به دنبال ندارد. رئیسی تنها کاری که میکند این است که کاغذی را که به دستش میدهند، میخواند درحالیکه بهتر است با افراد این حوزه ارتباط برقرار کرده و آمارها را با آنها بررسی کند نه اینکه هر آماری که دولتیها اعلام میکنند را تکرار کند.
رئیسجمهور گمان میکند هنوز ۵ سال از دولتش باقیمانده و به همین دلیل هم برای پاسخگویی درباره عملکرد دولتش زود است. بعد از پایان دوره ۸ ساله هم دیگر دوران مسئولیت او به پایان رسیده و پاسخگو بودن یا نبودنش تفاوت زیادی نمیکند.
دولت رئیسی، دولت مونولوگ است نه دیالوگ. در دولت روحانی اندکی فضا بهتر شده بود که دوباره بلای دولت رئیسی بر سر ما نازل شد. دولت رئیسی، دولت آمارهای یکسویه است که نیازی نمیبیند واقعیات را به مردم بگوید. دولت او دولتی است که واژه ناکارآمدی را به کارآمدی تغییر داده و بعد از ۴ یا ۸ سال آوارهایی را بر سر مردم خراب خواهد کرد که برای برداشتن آنها سالها زمان لازم است؛ آنهم در شرایطی که هنوز آوارهای دولت احمدینژاد در حوزه تحریمها بر سر مردم وجود دارد و آوارهای دولت سیزدهم نیز به آنها اضافه میشود.