یادداشت
تَکرار اشتباه نکنیم
این بار تَکرار اشتباه نکنیم؛ نه دولت بعدی برای بیشتر شدن سبد رای خود از وعدههای دست نیافتنی سخن بگوید و نه مردم به آرزوی تحقق سقف آرزوهایشان رای بدهند. ما در این روزگار سخت تنها به دنبال یک راه تنفس برای خود و یک راه نجات برای ایران هستیم تا شاید کمی بوی بهبود اوضاع به مشام برسد و بتوانیم دمی آسوده زندگی کنیم.
به گزارش پایگاه خبری اصلاحات نیوز؛ مسعود بزم آرا طی یادداشتی با اشاره به انتخابات پیشرو نوشت:
عهدهایی که ادا نشد، قولهای که وفا نشد و قرارهایی که به فراموشی سپرده شد! شاید بتوان ماحصل آنچه که از هر انتخابات در اذهان مردم نقش بسته و ماندگار شده است را در این سه عنوان خلاصه کرد. نامزدهایی که در وعدهشان آرمانشهر نمایان بود اما در عملشان ویرانشهر عیان!
حرفهای قشنگی که شاید تا پیش از این با اقبال عمومی مردم مواجه میشد اما چون در وادی عمل امکان تحقق نداشت منجر به یاس جمعی و ناامیدی اجتماعی گردید. مردم دیگر با این وعدههای خیالی و رویابافیهای دروغین همراه نمیشوند و به آن اعتماد نخواهند کرد.
در فرصت مغتنم به دست آمده انتخابات ریاست جمهوری، اگر عزمی جدی برای خروج از مسیر ناصواب کنونی و حرکت به سمت عقلانیت وجود دارد، بایستی رویهای متمایز از آنچه تاکنون اتخاذ شده به کار گرفت؛ به صراحت از خسرانی که بر کشور در این سالها گذشته گفت، آینده تیره و تاری که در صورت استمرار وضعیت فعلی در انتظارمان است را روشن کرد و با پرهیز از بیان وعدههای ناممکن و نشدنی و قول و قرارهای آرمانی و دست نیافتنی، صرفا بر اساس ظرفیت و توان در اختیار سخن راند، برنامه داد و با مردم عهد بست.
در این حالت سطح مطالبات جامعه منطبق بر واقعیت خواهد شد و از آفت آرمانگرایی که نتیجهای جز رویگردانی و نومیدی جمعی ندارد نیز جلوگیری میشود.
به لطف سیاستهای اشتباه چندین دهه گذشته، ایران ما با ابربحرانهای فراوانی دست به گریبان است. بحران آب، بحران اقتصادی و بحران شکافهای اجتماعی تنها گوشهای از این لیست بلند بالاست. بحرانهایی که حل و فصلشان به این زودی امکانپذیر نیست و در صورت پیروزی نامزد متبوع نباید انتظار معجزه داشت. همینکه وی این ابربحرانها را نادیده نگیرد، بر تعداد آنها نیفزاید و آغازگر قدمهایی هرچند کوچک اما اساسی برای رفعشان باشد کافی است.
فربه شدن نهادهای موازی با دولت در همه شئون (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) به لطف بودجههای هنگفت و غیرشفاف و حمایتهای همه جانبه از آنها، ابتکار عمل را از هر دولتی برای اصلاح اساسی و تغییر جدی رویهها گرفته است و نمیتوان امید جدی به اثرگذاری نهاد دولت در این حیطهها داشت. انتظار باید در این حد باشد که رئیس جمهور لااقل در خفا از طرحهای ضد مردمی و محدودکننده حمایت نکند. در مرحله بعد تا جایی که توان دارد مانع اجرایی شدن آنها شود و یا روند اجرای آنها را کند سازد.
این بار تَکرار اشتباه نکنیم؛ نه دولت بعدی برای بیشتر شدن سبد رای خود از وعدههای دست نیافتنی سخن بگوید و نه مردم به آرزوی تحقق سقف آرزوهایشان رای بدهند. ما در این روزگار سخت تنها به دنبال یک راه تنفس برای خود و یک راه نجات برای ایران هستیم تا شاید کمی بوی بهبود اوضاع به مشام برسد و بتوانیم دمی آسوده زندگی کنیم.
سیاستهای مربوط به مذاکرات و توافق هستهای و یا ارتباط با آمریکا در سطوح کلان نظام تصمیمگیری و برای اجرا ابلاغ میشود. دولت در این فرآیند نقش تسهیلگری دارد و صرفا ابزاری برای اجرای سیاستهاست. از دولت نباید و نمیتوان انتظار داشت که اقدام به بازگشایی سفارت آمریکا در ایران کند؛ اما میتوان در هیئت دولت دیپلماتهای کاربلد و متخصصی حضور داشته باشد که وهم رسالت هدایت ۸ میلیارد انسان جهان ندارند و بهجای بیان خطابه و ارائه پاورپوینتهای دینشناسی در مذاکرات به وظیفه اصلی خود، بهبود معیشت مردم و ایجاد گشایش اقتصادی حاصل از یک توافق بپردازند.
هیچ رئیس جمهوری قدرت و اختیار برگزاری رفراندوم یا اصلاح قانون اساسی را ندارد. اما میتواند در چارچوب قانون اساسی فعلی نیز برای تامین حقوق اولیهمان تلاش کند. یکی از این حقوق اولیه اینترنت است. با هر دولتی فیلترینگ همچنان پابرجاست، در برهههایی که لازم باشد اینترنت را قطع خواهند کرد، اما میتوان وزیر ارتباطاتی در کابینه داشت که ما را از رتبه دومین اینترنت پراختلال جهان و پنجمین اینترنت کند جهان فاصله دور کند تا هم در این روزهای سخت، اعصاب آرامتری داشته باشیم و هم در وضعیت کسبوکارهایی که در طی این سه سال سیاهترین روزهای خودشان را تجربه کردهاند بهبودی حاصل شود.
فارغالتحصیلان پل مدیریت در طول سه سال پاستورنشینی فاجعهای کمنظیر برای کشور رقم زدند. ثبت بالاترین میزان تورم سالانه و بالاترین میزان رشد نقدینگی تنها گوشهای از این کارنامه سیاه است.
بدیهی است که تا سیاستهای کلان سیاسی و اقتصادی تغییر نکند اوضاع اقتصاد مملکت نیز ایدهآل نخواهد شد، دولت بعدی هم نمیتواند به سرعت به تورم تک رقمی و رشد اقتصادی بالایی دست پیدا کند، اما برچیده شدن بساط تفکری که در این مدت کوتاه چنین وضعیتی برای اقتصاد کشور رقم زده از بغرنجتر شدن اوضاع جلوگیری خواهد کرد. در گام بعدی میتوان با حضور مدیران کاربلد اقتصادی به بهبود نسبی و تدریجی نیز امیدوار بود.
این بار تَکرار اشتباه نکنیم؛ نه دولت بعدی برای بیشتر شدن سبد رای خود از وعدههای دست نیافتنی سخن بگوید و نه مردم به آرزوی تحقق سقف آرزوهایشان رای بدهند. ما در این روزگار سخت تنها به دنبال یک راه تنفس برای خود و یک راه نجات برای ایران هستیم تا شاید کمی بوی بهبود اوضاع به مشام برسد و بتوانیم دمی آسوده زندگی کنیم.
انتهای پیام/