بانک و بیمه ۱۴۰۱/۰۹/۱۴

آقای وزیرکار! پاشنه آشیل‌های جامعه بیمه شده را بشناسید!

فرهاد خادمی نوشت: مشکلات بیمه شدگان؛ کلیدی ترین معضلات امروزجامعه هستند ومی توانند سرنوشت یک کشور را دچارچالش های امنیتی و اجتماعی بنماید و از اینجابه بعد نقش این وزارتخانه وسازمان های زیرمجموعه اش در ایجاد ثبات امنیت و جلوگیری از تنش های اجتماعی و…پر رنگتر و حساس می شود.

فرهاد خادمی، مدرس مدیریت کسب و کار بازاریابی در واکنش به عملکرد مرتضوی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی نوشت:

نمی‌دانم وقتی تصدی وزارت تعاون؛کار و رفاه اجتماعی به جناب آقای مرتضوی پیشنهاد شد او درخصوص این وزارتخانه و مصیبت‌های معطل مانده اش تحقیقی کرد یا نه؟ هرچند با شناختی که از او و روحیه‌اش داریم؛ برایمان مسجل است که با شناخت به این وزارتخانه آمده اما بخاطر وظیفه حرفه‌ای و از باب کمک و بیان معضلات و مسائل مبتلا به این وزارتخانه که خیرات و مبراتش نصیب آسیب پذیرترین اقشار جامعه می‌شود با کالبد شکافی این معضلات بصورت فهرست وار تلاش داریم تا آن ها را بیان کنیم.
مشکلات بیمه شدگان؛ کلیدی ترین معضلات امروز جامعه هستند و می توانند سرنوشت یک کشور را دچار چالش های امنیتی و اجتماعی بنماید و از اینجا به بعد نقش این وزارتخانه و سازمان های زیرمجموعه اش در ایجاد ثبات امنیت و جلوگیری از تنش های اجتماعی و…پررنگتر و حساس می شود.با این مقدمه باید از مسائل و مشکلات پیش روی این وزارتخانه و وزیر جدید بگوییم و بنویسیم تا جناب مرتضوی دریابند چالش های پیش روی این وزارتخانه و جامعه بیمه شده چیست:

۱- اجرایی نشدن ماده۹۶قانون سازمان تامین اجتماعی که یک اصل مغفول مانده طی ۴۰سال گذشته است و اصلی ترین مطالبه جامعه کارگری و بیمه شدگان نیزمی باشد. در این ماده قانونی تاکیدشده است” سازمان مکلف است میزان کلیه مستمری های بازنشستگی، از کار افتادگی کلی و مجموع مستمری بازماندگان را در فواصل زمانی که حداکثر از سالی یک بار کمتر نباشد با توجه به افزایش هزینه زندگی با تصویب هیأت وزیران به همان نسبت افزایش دهد.”می بینیم که دراین ماده به صراحت تاکید شده است با توجه موضوع تورم موجود در جامعه و مشکلات اقتصادی حدااقل دو مرتبه باید درحقوق بازنشستگان و مستمری بگیران افزایش صورت بگیرد اما معلوم نیست و باکدام اراده ؛دولت های بعد از انقلاب اسلامی از انجام به این تکلیف قانونی سرباز زده و این قشر از مردم را دچار”عسر و حرج” کرده اند؟ آیا وجود تورم بیش از۵۰درصدی درجامعه تلنگری برای اجرایی شدن این مهم نیست؟

۲- بودجه سال ۱۴۰۲و برنامه هفتم توسعه درحال تهیه و تدوین است و یکی از مهمترین وظایف وزارت کاراین است که بدنبال احقاق حق این سازمان و عائله آن باشد و تلاش کنند تا در برنامه‌ی هفتم و قانون بودجه ۱۴۰۲ سهم سازمان تامین اجتماعی دیده شود و سهم سرانه این سازمان و بیمه شدگان در سال ۱۴۰۲محقق شود.در سال ۱۴۰۲ باید متناسب‌سازی اعمال شود و این در بودجه سال ۱۴۰۲ باید دیده شود چرا که با این وضعیت، افزایش حقوق نمی‌تواند تورم را جبران کند.

۳- مالکیت بانک رفاه کارگران برای سازمان تامین اجتماعی است و نمی‌توان آن را در قالب سیاست‌های واگذاری اصل ۴۴ قانون اساسی دید. همانطور که نمی‌توان بانک شهر را که متعلق به شهرداری است واگذار کرد بانک رفاه را هم نمیشود واگذار کرد.

۴- بیمه تکمیلی بازنشستگان از جمله معضلات و مشکلات جدی پیش روی بیمه شدگان است چراکه اگر مسئولان به تکلیف خود عمل می نمودند و قانون الزام را رعایت می‌کردند، دیگر به بیمه تکمیلی نیازی نبود و الان کار بجایی رسیده است که سازمان مجبور شده است شرکتِ ورشکسته‌ای به نام آتیه‌سازان حافظ را بپذیرد که متاسفانه آنچه به بیمه شدگان می‌دهند نه بیمه تکمیلی بلکه بیمه‌ی مکمل است چراکه الان بیمه شده پول بیشتری بابتِ درمان از جیب خود می‌پردازد و لذا شاهد هستیم بسیاری از بیماران سرطانی و صعب العلاج ما امروز خانه و زندگی خود را می‌فروشند تا هزینه‌ی درمان بدهند. این مغایر با قانون الزام است.ما در ابتدا باید به دنبال اجرای قانون الزام باشیم و بعد به سراغ بیمه تکمیلی برویم. آنچه باعث شده امروز به سمت بیمه تکمیلی برویم، ناکارآمدی قانون الزام است. چرا سازمان می‌تواند ۵۰هزار میلیارد تومان برای بیمه تکمیلی بدهد اما نمی‌تواند این رقم را برای بیمارستان‌های خود هزینه کند؟

ما را در
گوگل نیوز دنبال کنید