نفت و پتروشیمی
وقت زیادی نداریم تا منابع نفت و گاز را به سرمایههای پایدار تبدیل کنیم
نصرتالله تاجیک نوشت: ما وقت زیادی نداریم تا منابع نفت و گاز را که به تدریج قیمتشان نزولی میشود و درآمد کشورهای تولیدکننده کاهش پیدا میکند، به سرمایههای پایدار تبدیل کنیم. ما فرصت چندانی برای کنار گذاشتن سیستم اداری فاسد، پوسیده غیرپاسخگو و غیرکارا نداریم که نه تنها هیچ نوآوری ندارد بلکه هر خلاقیت را هم سترون و خشک میکند! یعنی با سیستم اداری کشور که استراتژی کویرزایی دارد هیچ مشکلی را نمیتوانیم حل کنیم!
اصلاحات نیوز؛ «وقت زیادی نداریم تا منابع نفت و گاز را به سرمایههای پایدار تبدیل کنیم» عنوان یادداشت نصرتالله تاجیک برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: توافقنامه نهایی کاپ ۲۸ (کنفرانس سازمان ملل متحد در زمینه تغییرات اقلیمی) اگر نه با حذف ولی با تاکید بر کاهش تدریجی مصرف جهانی سوختهای فسیلی و به نفع کشورهای تولید کننده اینگونه سوختها به تصویب رسید. نمایندگان نزدیک به ۲۰۰ کشور در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی و محیطزیستی در این اجلاس در دوبی پس از دو هفته مذاکره روز چهارشنبه بیست و دوم آذر ماه بر سر متن توافقنامه این نشست اقلیمی که بین کشورهای تولیدکننده با تاکید بر کاهش آلایندگیهای سوخت فسیلی و کشورهای مصرفکننده با تاکید بر حذف سوختهای فسیلی اختلاف بود راه میانهای انتخاب و توافق و امضا کردند. این توافقنامه بر آغاز فرآیند کاهش مصرف جهانی سوختهای فسیلی تاکید دارد که در صورت اجرا معنای آن ارزان شدن نفت خواهد بود و درآمد کشورهای تولیدکننده را تحتتاثیر قرار میدهد و آنها را به سمت و سویی سوق خواهد داد که قاعدتا به دنبال درآمد پایدارتری باشند. براساس متن این توافقنامه، مصرف سوختهای فسیلی در سیستمهای انرژی باید در یک روند گذار منصفانه و منظم تا سال ۲۰۵۰ طبق اصول علمی به صفر برسد.
این توافقنامه همچنین خواستار تسریع تلاشها برای کاهش استفاده از زغالسنگ و سه برابر شدن ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر در سطح جهان تا سال ۲۰۳۰ است و به جهان کمک میکند تا گرمایش جهانی به ۱.۵ سانتیگراد محدود شود. اگرچه این اولینبار است که کشورهای جهان با اتحاد و توافق بر سر چنین متن شفافی بر ضرورت حذف تدریجی سوختهای فسیلی متحد شدهاند اما منتقدان این توافق که عموما هم کشورهای تولیدکننده هستند، میگویند استفاده از این فناوریها بسیار گران است. در این اجلاس در ابتدا بیش از ۱۰۰ کشور توافق کرده بودند تا استفاده از نفت، گاز و زغالسنگ را حذف کنند، اما کشورهای تولیدکننده نفت تاکید داشتند که کاهش گازهای گلخانهای بدون حذف سوختهای فسیلی نیز امکانپذیر است. آنها امارات متحده عربی را به عنوان میزبان کاپ ۲۸ تحت فشار گذاشتند تا عبارت مربوط به حذف سوختهای فسیلی در توافقنامه نهایی این نشست ذکر نشود که پیشنویس دومی ارایه و روی متن میانه مذکور توافق شد. این توافق به سرمایهگذاران و سیاستگذاران این پیام را میدهد که زنگ خطرها به صدا درآمده و بهرغم اینکه نفت، گاز و زغالسنگ هنوز منبع حدود ۸۰درصد از انرژی قابل مصرف در جهان است، اما جامعه بینالمللی برای حذف سوختهای فسیلی بسیج شده است.
تصویب این موافقتنامه و تاثیرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آتی آن برای ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای صاحب نفت و گاز بسیار مهم و حیاتی است و صرفنظر از اینکه به فکر ضمانت اجرایی آن باشیم و اینکه کی اجرایی میشود، باید فکری به حال این ذخیره ارزشمند و حفظ آن از طریق تبدیل این ذخایر به محصولات بالادستی و فرآوردههای پتروشیمی و سرمایهگذاریهای ناشی از درآمد آن باشیم تا این موافقتنامه تاثیر منفی بر ارزش این ذخایر نداشته باشد. خواهی نخواهی با اجرای تدریجی این موافقتنامه مخصوصا توسط کشورهای صنعتی بزرگ و مصرفکنندگان اصلی انرژی، نفت ارزش خود را به تدریج از دست میدهد. لذا در این زمینه توسعه صنعت پالایشگاههای کوچک و کارخانجات پتروشیمی از یکطرف و توسعه تولید انرژی پاک و تجدیدپذیر باد و خورشید با برنامهریزی مناسب و واقعی توسعه نیروگاههای بادی و مزارع تولید انرژی خورشیدی برای جایگزینی مصارف داخلی انرژی از طرف دیگر و تخصیص بخش بیشتری از تولیدات نفت خام به فرآورده را در دستور کار قرار دهیم تا از وخامت بیشتر آب و هوایی کشور و تبعات انسانی و اقتصادی آنهم جلوگیری کنیم.
مسوولان و کارشناسان آب و کشاورزی و مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی همه بر تاثیرات اقلیمی و آب و هوایی بر واقعیات کاهش بارشها، ناترازی سفرههای زیرزمینی آب با ارایه آمارهای گوناگون و مقایسهای تاکید میکنند، اما هیچ کدام از این هشدارها بر تصمیمات سیاستگذاران تاثیری نشان نمیدهد و در برنامه هفتم و بودجه سال ۱۴۰۳ نشانی از این هشدارها نیست. درست است که تا اجرایی شدن مصوبات این اجلاس فاصله است اما کره زمین و سرزمین خشک ایران اگر قابل زیست نباشد نیاز به منتظر شدن برای اثرات اجلاس فوق نیست و خطر را همانگونه که جهان جدی گرفته است ما هم باید جدی بگیریم! خشکسالی پدیدهای است که با جغرافیای ایران گره خورده و برای ما یکی از بلایای تاریخی و بلندمدت به شمار میرود. آمار بارشها وجود خشکسالی شدید در کشور به ویژه استانهای جنوب و جنوب شرق را تایید میکند. تاثیرات آب و هوایی نه تنها بر اقتصاد و تولیدات محصولات کشاورزی بلکه زیست محیطی و نیز جابهجایی جمعیتی غیرقابل اغماض و یک واقعیت اجتماعی است، لذا مقوله حفظ محیطزیست که یکی از چالشهای بزرگ ایران است از کنترل دولت خارج شده و نیاز به اراده ملی برای مدیریت و برخورد با تبعات آن دارد.
در سال جاری بسیاری از کشاورزان با کاهش آبدهی چاههای خود که بارش ناچیز پاییزی داشتهاند روبهرو شدهاند و زنگ خطر خشکسالی در ایران که بارش در ۴ استان بیش از ۵۰درصد کاهش یافته و در این میان، استان زنجان رکورددار کاهش بارشهای امسال است، به صدا درآمده است. گزارشهای مدیریت منابع آب ایران نشان میدهد که بارشها در ایران از ابتدای سال آبی جاری تا روز هجدهم آذر ماه، به ۳۴ میلیمتر رسیده است که کاهش ۲۷درصدی را نشان میدهد. بر همین اساس، در ۶ استان یزد، همدان، کرمانشاه، بوشهر، سمنان و خوزستان بارشها بین ۱۰ تا ۳۰درصد کاهش داشته است و در مورد ۱۴ استان آذربایجانغربی، خراسانجنوبی، گیلان، فارس، البرز، قم، اردبیل، تهران، لرستان، آذربایجانشرقی، کردستان، خراسانرضوی، مرکزی و کهگیلویهوبویراحمد بارشها بین ۳۰ تا ۵۰درصد کاهش داشته است.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی در مورد کاهش بارش در ایران نوشت که افت تولید محصولات کشاورزی و چالش تامین نیازهای این بخش در استانهای شمالی محتمل است و بررسی میانگین بارش کل در ایران، از ابتدای سال آبی جاری تا انتهای خرداد ماه، نشان میدهد که از مجموع ۳۱ استان، ۲۲ استان با کاهش بارش مواجه شدند. آمار بارندگی در حوضههای آبریز کشور نشان میدهد که پهنه گستردهای از کشور با کاهش متوسط ۲۰درصدی میزان بارش مواجه شده است و سومین سال خشکسالی را داریم پشت سر میگذاریم و شرایط تغییر اقلیم روی بارشها نیز اثر گذاشته است. این کاهش ممکن است در برخی نقاط ۵۰درصد و در برخی نقاط دیگر ۱۰درصد بوده اما این توزیع نوسانات بارشی در سطح کشور نیز قابل توجه است.
مطالعه موردی: وزیر سرمایهگذاری عربستان میگوید روابط با شرکتهای چینی در خدمت اهداف عربستان برای توسعه اقتصاد خود فراتر از نفت است، زیرا این کشور به عقبنشینی جهان از بزرگترین منبع درآمد خود (نفت) فکر میکند. سرمایهگذاری چین در عربستان میتواند به پادشاهی کمک کند تا به یک بازیگر بزرگ در قدرت پاک تبدیل شود که بسیاری امیدوارند روزی جایگزین سوختهای فسیلی شود و همچنین نفوذ پکن را در منطقهای که برای سالهای آینده برای امنیت انرژی آن حیاتی خواهد بود، گسترش میدهد. روی ژانگ، مدیر سرمایهگذاری گانفنگ لیتیوم گفت که دولت عربستان وعده اطمینان بیشتر در سیاست را در جهانی ارایه میدهد که چین بهطور فزایندهای یک هدف سیاسی برای سایر کشورها است. او گفت که با این حال، این کشور میتواند با اجازه دادن به شرکتها برای جذب افراد بیشتری از چین، سرمایهگذاری بیشتری را جذب کند. انویژن (Envision)، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان باد چین، اخیرا اولین دسته از توربینهای خود را به بزرگترین پروژه هیدروژن سبز جهان در نئوم، شهری آیندهنگر که در ساحل شمالغربی عربستان ساخته شده است، تحویل داده است. یو فنگ، معاون جهانی این شرکت گفت: «عربستانسعودی دارای برخی از غنیترین منابع انرژی تجدیدپذیر است. بادی، خورشیدی و هیدروژن سبز به بخش انرژی اساسی بسیار مهم در عربستانسعودی تبدیل خواهند شد و انرژی جدیدی را به بازار جهانی ارایه خواهند کرد. خالد الشریف، معاون استراتژی و توسعه کسب و کار در معدن دولتی عربستان گفت که ریاض همچنین علاقهمند به بهرهبرداری از تخصص معدنکاری چین است، زیرا تلاشها برای حفاری در شبه جزیره عربستان برای یافتن فلزات کلیدی برای انتقال انرژی است.
جمعبندی: عمدا عربستان را انتخاب کردم تا نشان دهم رقبای ایران در این مباحث که به حیات و ممات شهروندان و نسلهای آینده مربوط میشود به کجا میروند و ما اگر کوتاهی کنیم نه تنها از سوی نسلهای آینده بخشوده نخواهیم شد بلکه این توافقات مسیر آینده منطقه را مشخص میکند و چند کشور رهبر تحولات را عهدهدار میشوند و بقیه کشورها سرویسدهنده میشوند. متاسفانه حکومت و جامعه ایرانی بیش از حد سیاست زده شدهاند! حکومت خاصیت خود اصلاحی خود را از دست داده و گرفتار امور غیرضروری شده اما جامعه ایران امروزه هنوز زنده، پرانرژی است و علاوه بر خاصیت ترمیمی قوی برای برطرف کردن مشکلات اجتماعی عزم تعیینکننده دارد و این ویژگی باید خود را در یکی از مهمترین مسائل زیست انسانی در ایران نشان دهد. تسریع تلاشها برای کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و تسریع استفاده از فناوریهای نوین مانند باد، خورشید و اکسیژن سبز همراه جذب و ذخیره کربن، یک ضرورت ملی از منظر اجتماعی و یک مساله مهم برای امنیت ملی از جهت بقای نسل و کشور است و میتواند صنایع نوینی را پایهگذاری کند.
لذا ما وقت زیادی نداریم تا منابع نفت و گاز را که به تدریج قیمتشان نزولی میشود و درآمد کشورهای تولیدکننده کاهش پیدا میکند، به سرمایههای پایدار تبدیل کنیم. لذا با این تصمیماتی که در این اجلاس گرفته شد ما فرصت چندانی برای کنار گذاشتن سیستم اداری فاسد، پوسیده غیرپاسخگو و غیرکارا نداریم که نه تنها هیچ نوآوری ندارد بلکه هر خلاقیت را هم سترون و خشک میکند! یعنی با سیستم اداری کشور که استراتژی کویرزایی دارد هیچ مشکلی را نمیتوانیم حل کنیم! با این وضعیت متعجبم از اینکه با این اوضاع آب و هوایی کشور و نیز کمبود برق و گاز چرا دولتها روی انرژی پاک که ظرفیت فنی و بستر جغرافیایی فراوان دارد و ایجاد شغل و هدایت و جذب سرمایهگذاری میکند، جدی و به عنوان یک نیاز ملی وارد نمیشوند؟! الا اینکه این دستگاههای عریض و طویل و متعدد این کاره نیستند و راهش تنها مطالبهگری مردم، جامعه مدنی، احزاب و رسانههای کشور از حکومت برای موظف کردن دولتها برای حذف تدریجی سوختهای فسیلی در کشور و رو آوردن به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و ورود سازمانهای مردمنهاد و بخش خصوصی برای تحقق این امر است. این یک اقدام توسعهای برای تامین زیرساختهای لازم برای ریلگذاری رشد و توسعه کشور در این زمینه نه تنها ارتقای سلامت و سطح زندگی مردم بلکه تداوم نسل است. انشاءالله!